وقتی اسلام دیگر «راه حل» نیست!
نگاه نحله های تجدیدنظر یافته اخوان المسلمین به دین و حضور آن در عرصه اجتماعی یک نگاه سیاسی و همه جانبه نیست، بلکه نگاهی مدنی و اصطلاحا حداقلی است. در حقیقت اسلام در نزد آنها دیگر «راه حل همه مشکلات» نیست بلکه به تعبیر اردوغان و حزب عدالت و توسعه ترکیه « اسلام روشی برای زندگی است و نه یک مساله در ماموریت های سیاسی».
جنبش اسلامی اخوان المسلمین در سال 1928 توسط حس البنا در مصر تشکیل شد و از آن روز تا حال حاضر فرازو فرودها و تحولات مختلفی را پشت سر گذاشته است. در طول این چند دهه اکثر قریب به اتفاق حرکت های اسلامی در جهان اسلام متاثر و یا در ارتباط با این جنبش مذهبی بوده است. « الاسلام هو الحل: اسلام راه حل است» شعار اصلی این جنبش خود گویای جهت گیری اساسی آن در تحولات اجتماعی و سیاسی است.
امروزه اما طیف ها و نحله های مختلفی از اخوان در سراسر دنیای اسلامی وجود دارند که هر چند نسب و ریشه آنها به این جنبش مذهبی و سیاسی بر می گردد، اما تفاوت های اساسی با یکدیگر داشته و هر کدام مشی و مرام جداگانه ای را اتخاذ کرده اند. کما اینکه مثلا شاخه فلسطینی اخوان که در قالب حماس متجلی شده امروز در صف گروه های مقاومت است ولی شاخه سوری و ترکی آن در کنار سایر مخالفان بشار اسد و دولت سوریه در برابر ستون دیگر جبهه مقاومت ایستاده است.
تحولات اخیر در دنیای عرب و پیروزی قیام های اسلامی- مردمی بر دیکتاتوری های موروثی و وابسته، نام اخوان المسلمین را بیشتر از پیش برجسته کرده است. چه در اکثر رژیم های وابسته عربی، اخوانی ها در صف منتقدان و مخالفان بوده و حال با باز شدن فضا سیاسی و سقوط دیکتاتورها، آنها به عنوان منسجم ترین گروه های اپوزیسیون موجود می توانند به نقش آفرینی بیشتری دست یابند. کما اینکه حزب اسلام گرای النهضه در تونس موفقیت بزرگی در انتخابات پارلمانی این کشور کسب کرد. در مصر هم محمد مرسی نامزد مورد حمایت اخوان المسلمین به مقام ریاست جمهوری رسید.
با این حال و همانگونه که اشاره رفت، نحله ها و شاخه های مختلف اخوان المسلمین در کشورهای مختلف، بر یک اعتقاد و مرام و شیوه مدیریتی خاصی نیستند و تفاوت های اساسی با یکدیگر دارند. اصلا حزب ها و جریان هایی که امروز در جهان اسلام فعال اند و ریشه در اخوان المسلمین دارند، چه بسا هیچ سنخیتی با جنبش اولیه اخوان المسلمین و اهداف اولیه آن نداشته باشند.
اگر شعار معروف اخوان المسلمین « اسلام هو الحل» را ملاک قرار دهیم، امروزه نه حزب عدالت و توسعه ترکیه ارتباط معناداری با اخوان می یاید و نه حزب عدالت و آزادی مصر و محمد مرسی. شعار محوری « اسلام راه حل است» معطوف به یک کارکرد اجتماعی و سیاسی برای دین بود و از دل آن در نهایت یک حکومت دینی بیرون می آید. اما اردوغان و دوستانش در حزب عدالت و توسعه و محمد مرسی طرفدار تشکیل حکومت دینی به مفهومی که شیوه ها و روش های دینی اساس مدیریت کشور باشد، نیستند.
این طیف ها که می شود آنها را نحله های تجدیدنظر یافته اخوان المسلمین دانست، بیشتر نگاه عرفی دارند تا مذهبی. هر چند مسلمان هستند و از آموزه های دینی هم دفاع می کنند و چه بسا پایبند به آنها هم باشند، اما نگاه آنها به دین و حضور آن در عرصه اجتماعی یک نگاه سیاسی و همه جانبه نیست، بلکه نگاهی مدنی و اصطلاحا حداقلی است. در حقیقت اسلام در نزد آنها دیگر «راه حل همه مشکلات» نیست بلکه به تعبیر اردوغان و حزب عدالت و توسعه ترکیه « اسلام روشی برای زندگی است و نه یک مساله در ماموریت های سیاسی».
در حقیقت این کیفیت از اسلام خواهی در تقسیم بندی های مرسوم از اسلام گرایان، جزو اسلام گرایان لیبرال محسوب می شوند که تمایلی برای سیاسی کردن دین و تشکیل حکومت دینی ندارند. این قبیل رویکردها به دین در جوامع اسلامی عمدتا مورد استقبال و حمایت کشورهای غربی نیز قرار می گیرد.
روابط حسنه حزب عدالت و توسعه ترکیه با آمریکا و تلاش های آشکارا و پنهان محافل و رسانه های غربی برای معرفی ترکیه به عنوان الگویی مناسب برای جهان اسلام در همین راستا قابل ارزیابی است.ترکیه نیز در این میان فرصت ایجاد شده در اثر تحولات اخیر در کشورهای عربی را قدر شناخته و تلاش می کند حزب عدالت و توسعه را به عنوان جایگزینی برای احزاب اسلامی سلفی، بنیادگرا و لائیک در جهان اسلام جا بیاندازد.این تلاش ها برای استقرار اسلام لیبرال یا سکولار در منطقه و جهان اسلام در حالی است که رفتارها و کنش های سیاسی مردم کشورهای عربی در جهت خلاف تحقق چنین حکومت هایی است.
به هر روی جنبش اخوان المسلمین که در طول حیات چند دهه ای خود مبارزات آشکاری برای تحقق حکومت اسلامی داشته حال با طیف ها و نحله هایی در درون خود مواجه است که به نظر می رسد از شعار محوری این جنبش عدول کرده و به سمت اسلام لیبرالی تغییر جهت داده اند.
اینکه آیا گرایش ها و تمایلات سیاسی- اجتماعی افکار عمومی در کشورهای عربی- اسلامی هم با این طیف ها و احزاب سیاسی همراه شوند یا در برابر آنها مقاومت کنند، در آینده روشن خواهد شد اما آنچه مشخص است اینکه کشورهای غربی و مشخصا آمریکا تلاش بسیاری می کنند تا این مدل از اسلام را ترویج دهند و از آن حمایت می کنند.