جریان انحرافی به دنبال مدل پوتین-مدودف
مدل پوتین مدودف در انتخابات یک مدل است و کسی که شانیت صلاحیت و لیاقت ندارد را در این مدل مطرح می کنند که رییس جمهور کشور شود. در حال حاضر نیز جریان انحرافی به دنبال این مدل است و اجرای مدل پوتین مدودف دور زدن قانون اساسی و انحراف روشن و شفاف از قانون است.
شفاف: با اینکه تنها چند ماه به پایان دولت دهم باقی است اما در این زمان باقی مانده نیز انگار کش و قوس های سیاسی تمامی ندارد، از استیضاحهایی که مطرح می شود گرفته تا سوال دوباره از رییس جمهور و همچنین اقدامات جریان انحرافی برای تحت تاثیر دادن انتخابات. که اینها سوالاتی بود که عوض حیدرپور نماینده شهررضا و عضو کمیسیون امنیت ملی با حضور در "اتاق شیشه ای خبر به آنها پاسخ گفت و در زیر پرسش و پاسخ خبرنگار شفاف با وی را مشاهده می کنید. آقای حیدرپور،باتوجه به اینکه تنها چند ماه به انتخابات ریاست جمهوری باقی است اقدامات جریان انحرافی برای پیروزی در انتخابات را چطور میبینید؟ جریان انحرافی و منحرف بودن از مسیر انقلاب منحصر به امروز نیست و در اوایل انقلاب نیز اقداماتی انجام می گرفت که امروز نیز شاهد برخی از آنها هستیم. اقداماتی که در حالا حاضر جریان انحرافی انجام می دهد مشابه همان چیزی است که در سال 60 اتفاق افتاد. بنابراین نشانه های اقدامات جریان انحرافی کاملا شفاف و روشن است. برای مثال اینکه ما باید مذاکره ای باید با آمریکا داشته باشیم .مذاکره کردن خوب است و در دین اسلام هم به این موضوع تاکید شده که مشکلات را با گفت و گو حل کنید اما در شرایطی که طی یک سال گذشته مقام معظم رهبری بارها مطرح کردند که بحث مذاکره با آمریکا مردود است و آمریکا با ما دشمنی می کند، اگر کسی اعلام کند که ما می خواهیم با آمریکا مذاکره کنیم نشان دهنده انحراف از خط رهبری است. ما در شرایط جنگ اقتصادی قرار گرفتیم و بانک مرکزی و وزارت نفت ما تحریم است. معنای این دو تحریم این است که جنگ در ابعاد اقتصادی آغاز شده است و جنگی است که به قصد براندازی است . در عرض یک سال قیمت ارز سه برابر شد و چنانچه در این شرایط اقتصادی کنونی اقداماتی انجام دهند و یا حرفهایی بزنند که در نوسانات تاثیر داشته باشد انحراف امحسوب می شود. تاکید حضرت امام(ره) و مقام معظم رهبری این بوده که همه ما باید قانونگرا باشند.اگر کسی در فضای قانونگرایی حرفهایی بزند که بوی قانون شکنی می دهد این انحراف از خط امام (ره) و رهبری است و مقام معظم رهبری بارها و بارها در سال جاری تاکید داشتند که همه باید وقف قانون عمل کنیم. بنابراین در اطراف اگر مشاهده کنیم می بینیم که چه کسانی بحث مذاکره با آمریکا را مطرح می کنند و چه کسانی بحث گریز از قانون را انجام می دهند و چه کسانی در جنگ اقتصادی بر علیه جمهوری اسلامی راه افتادند و انحراف از خط پیدا کردند و به آن دامن می زنند. وقتی اینها را در کنار هم قرار بدهیم متوجه می شویم این اقدامات توسط یک جریان صورت گرفته است. برخی معتقدند جریان انحرافی به دنبال اجرای مدل پوتین مدودف در انتخابات آتی هستند نظر شما در این خصوص چیست؟ مدل پوتین مدودف در انتخابات یک مدل است و کسی که شانیت صلاحیت و لیاقت ندارد را در این مدل مطرح می کنند که رییس جمهور کشور شود. در حال حاضر نیز جریان انحرافی به دنبال این مدل است و اجرای مدل پوتین مدودف دور زدن قانون اساسی و انحراف روشن و شفاف از قانون است. آقای احمدی نژاد ابتدا شعار عدالت محوری و قانون گرایی می دانند و در سالهای اول خبری از جریان انحرافی نبود چه چیزی موجب شد که جریان انحرافی نمود پیدا کند؟ اگر ما به فرمایشات رهبری و حضرت امام(ره) با خرد نگاه کنیم می توانیم دریابیم که اگر کسی بیاید و خیلی حرف از عدالت و قانون بزند به معنای این است که ممکن است اشکالی در کار باشد و باید به وی شک کرد. اگر کسی آمد و حرفهای خیلی گنده و برجسته ای در خصوص عدالت زد باید به وی شک کرد. ما ساده اندیشی و غفلت کردیم و به این مسئله توجه نکردیم البته امکان دارد که برخی از روز اول به آنها شک کردند. احمدی نژاد از روز اولی که آمد این ایرادها را داشت و اینطور نیست که بگوییم وی در دوره اول اینگونه نبود و در دوره دوم اینگونه شد. خصلتهای یک فرد 50 ساله در طی 50 سال شکل میگیرد و همه خصلت های وی شکل گرفته شده است. ما فریب حرف ها را خوردیم و این اتفاقاتی که افتاده ریشه در ذات ایشان دارد و متاسفانه پاسخ دقیق شما این است که وقتی احمدی نژاد به ریاست جمهوری رسید تغییر وسیعی داد و سرمایه های موجود در کشور را نادیده گرفت. نباید همه نیروهای نظام را حذف کرد و نتیجه آن را در حال حاضر شاهد هستیم و برای همه ما روشن است که مدیران اقتصادی و اجرایی که در دولت نهم و دهم بر روی کار آمدند واقعا آسیب زدند و نتیجه آن این شد که در سال 1391 فعالیت عمرانی ما صفر است و در سال 90 فعالیت عمرانی ما 20-30 درصد بود و در 89 نیز همین طور بود و ما در یک افولی افتادیم و آن افول را نمی توانیم کتمان کنیم. در ابتدا ما باید شک می کردیم که متاسفانه شک نکریدم. یعنی به نظر شما مشکلاتی که ما با آن مواجه هستیم ناشی از سو مدیریت ها است؟ در حال حاضر ما با مصیبت و معضل اقتصادی مواجه هستیم و این معضلات به دلیل این است که ما مدیریت بلد نبودیم و کسانیکه می خواهند مدیریت اقتصادی را انجام می دهند باید دانش کافی اقتصادی داشته باشند و اینکه با یک جلسه بزرگ بتوان یک تصمیمی گرفت شدنی نیست. از سال84 تاکنون نقدینگی کشور تقریبا 10 برابر شده است.در زمان جنگ تدبیر اقتصادی کشور ما و هزینه کرد اقتصادی ما دو نوع بود ریال و دلار و برای وزارت خانه ها یک سهم ارزی و یک سهم ریالی وجود داشت. نمیدانم چه کسی برای اولین بار مطرح کرد که می باید ارز را از مکانیزم بودجه بندی بیرون بیاوریم و همه را به ریال تبدیل کنیم و این تصمیم تصمیم بجایی نبود و خیانت و جفای بزرگی به ملت ایران کرده است و اگر این اقدام صورت نمی گرفت شاید نقدینگی کشور ما یک سوم موجود بود و در این صورت انقدر مصیبت را در اقتصاد متحمل نمیشدیم. در وضعیت اقتصادی دخالتهای نابجایی انجام می شود که از سوی غیر متخصصین اهل فن است. آقای رییس جمهور یکی دو سال قبل در یک جلسه ای اعلام کردند که قیمت واقعی ارز 300 تومان است و ما میخواهیم قیمت را به این نرخ برگردانیم و در مصاحبه ای که اخیرا انجام داده گفته است که اقتصاددانان نمی فهمند و حتی مجلس را سرزنش کردند و گفتند اقتصاد دانان در مجلس درک صحیحی از اقتصاد ندارند ومعلوم نیست کجا دکترا گرفتند.نتیجه این اقدامات فلاکت اقتصادی است که گریبان گیر شده است مسایل اقتصادی را باید به خبرگان اقتصادی سپرد و مقطع به مقطع کنترل کنیم. برخی معتقدند در بحث دلار توطئه ای وجود دارد نظر شما چیست؟ در عالم سیاست بخش عظیمی از فرآیندها را شاخصه های اقتصادی تعیین می کند و نه در ایران بلکه در همه دنیا اینگونه است. قیمت دلار قبل از پیروزی انقلاب 7 تومان بود اما نه آن موقع و نه در سالهایی که ما قیمت گذاری کردیم قیمت مناسبی انتخاب شده است. روز قبول قطعنامه در سال 1367 دلار 146 تومان قیمت داشت و آن روز به 90 تومان سقوط کرد و مردم بسیاری در آن سال ورشکست شدند و کمتر از یک ماه بعد از قبول قطعنامه به 60 تومان کاهش پیدا کرد. اما اواخر سال 67 دلار افزایش پیدا کرد و 146 تومان شد و فرایند تغییر قیمت دلار در این سالها به گونه ای بود که در واقع یک زمانی بحث ارز شناور شد و دلار سه نرخی شد -دلار 20 تومانی 60 تومانی و دلار 175 تومانی -و در طول دو سال نرخها تغیر کرد و سه نرخ- 60، 175و 300 تومانی شد- به نظر می رسد زمانیکه آقای هاشمی کشور را تحویل به دولت اصلاحات داد سقف دلار آزاد نزدیک 400 تومان بود و زمانیکه آقای خاتمی دولت را به دولت احمدی نژاد تحویل داد دلار 800 تومانی بود و در خلال 84 تاکنون دلار تا پایان 89 از 800 تومان به 1000 تومانی رسیدیم و از ابتدا 90 تاکنون نیز دلار از 1000 تومان به دلار 3000 تومانی رسید و این فرایند نشان می دهد که قیمت دلار یک عددی است غیر از 1000 تومان و به نظر بنده قیمت اصلی دلار حدود 2300_2600 تومان است. دولت در سال آخر احساس کرده به دو دلیل نیاز دارد که قیمت دلار را افزایش دهد دلیل اول تحول اقتصادی است که یک مفهوم آن این است که قیمت دلار را درست کند و ظرافتی که در اینجا وجود دارد این است که این اقدام کی باید انجام می گرفت؟ این امر یک پیش نیاز دار و یک پیش نیاز آن این است که از پول ریالمان 3 یا 4 صفر حذف می کردیم که این اقدام انجام نشد. باید ابتدا ریالمان را قدرتمند میکردیم و سپس قیمت دلار را اصلاح می کردیم تا بتوانیم در آمد و قدرت خرید مردم را تقویت کنیم. دولت در یک اقدام نابجا قیمت دلار را اصلاح کرد و به نوعی دولت برای رفع مشکلاتی که داشت قیمت پایه دلار را تغییر داد. نگرانی که بنده دارم این است که افزایش قیمت دلار تا اینجا با دولت بوده اما از اینجا به بعد دست دولت نیست و دولت باید فکر کند و راه چاره پیداکند و اگر قانون نیاز است به مجلس اعلام کند.چرا که نقدینگی در بازار در وضعیتی قرار گرفته و بخشی از پول که می تواند صرف سوداگری اقتصادی شود به گونه ای آزاد است که اگر دولت هرچقدر دلار به بازار تزریق کند نقدینگی اختصاص یافته برای سوداگری آن را جذب خواهد کرد و عملا افزایش قیمت دلار از اینجا به بعد دیگر نمی تواند در اختیار دولت قرار بگیرد. بنده به آقای بهمنی و وزیر اقتصاد می گویم که این موضوع جدی است و اینکه ما بگوییم اتاقی درست می کنیم به عنوان اتاق مبادله ارز و تلویزیون نیز هرشب یک تصویری نشان دهد و بگویند که در آن مبادله می کنیم درست نیست. ما میدانیم که کشور در یک روز متوسط چند میلیون دلار ارز نیاز دارد و این امر یک امر شعاری نیست که ما یک اتاق بگذاریم به نام اتاق مبادلات ارز و بگوییم ستون به ستون فرج است و آقای بهمنی و حسینی مصاحبه کنند که مشکل حل می شود. باید به طور جدی به آنها بگویم که با حساب و کتابهای اقتصادی وضعیت را کنترل کند که وضعیت ارز از این بدتر نشود. مجلس چه اقدامی در این خصوص انجام داده است؟ مابحثهایی در کمیسیون ها و صحن علنی مجلس انجام داده ایم و سکوت نکرده ایم و در این خصوص به آقای بهمنی و حسینی تذکر می دهم. برخی می گویند که چند تن از نمایندگان در بازار دلار می خرند آیا درست است؟ بعید می دانم نمایندگان انقدر پول داشته باشند که دلار بخرند و اگر بتوانند زندگیشان را اداره کنند باید کلاهشان را بالا بیندازند. آقای احمدی نژاد شعار سه برابر شدن یارانه ها را می دهد و باتوجه به اوضاع اقتصادی شبهاتی را ایجاد می کند،نظر شما چیست ؟ پرداخت یارانه نقدی قانون است و قانون روشن کرده که 50 درصد ما به تفاوت فروش حامل های انرژی برای پرداخت یارانه ها است و اگر کسی خارج از قاعده عمل کرد غیر قانونی است و باید به دادگاه برود و حکم صادر شود.هیچ کس حق ندارد که اعلام کند یارانه را سه برابر می کنیم پول افزایش سه برابری را می خواهند از کجا بیاورند. به آقای احمدی نژاد نیز به عنوان یک نماینده مجلس تذکر می دهم که ایشان حق ندارد خارج از قانون مصوب یارانه ها هیچ اقدامی انجام دهد و اگر انجام داد مستوجب این است که بر اساس ماده ای که ما در آیین نامه داخلی مجلس داریم به مجلس بکشانیم و از وی سوال کنیم. قطعا هم اگر چنین اقدامی انجام شود وضعیت موجود اقتصادی بدتر خواهد شد و یک انحراف دیگری است در مسایلی که ایشان دامن زده است. مردم انتقاداتی به عملکرد مجلس داشتند چرا که بحث استیضاحها مطرح می شود اما در نهایت منتفی می شود،دلیل آن چیست؟ مجلس نهم متشکل از یک ترکیبی است که چند ویژگی دارد و یک ویژگی آن تعهد متدینانه به اصل انقلاب و جمهوری اسلامی است و در اصل نظام این تاکید بوده که ما آرامش را بهترین سرمایه می دانیم و امام (ره) حتی در زمان جنگ نیز بیشترین کلمه ای که تکرار کردند آرامش بود و معتقد بودند مردم آرامش می خواهند. نکته دیگر زمان شناسی است و مجلس، مجلس زمان شناسی است و اگر ما وارد یک فرآیندی بشویم به عنوان فرایند استیضاح و به یقین برسیم که این وزیر باید حذف شود این کار را انجام می دهیم برای مثال در قضیه قای کردان برای ما سخت بود که وارد این قضیه شویم و تا حذف کامل وی پیش برویم اما در نهایت وی را حذف کردیم و در حال حاضر نیز اگر به این نقطه برسیم که یک وزیر را حذف کنیم یقیین بدانید که این اقدام را انجام خواهیم داد. ما سوالاتی از وزرا داریم و به شدت هم لابی می کنند که شما صرف نظر کنید و وزیر نیاید مجلس برای مثال ما نگران تحرکاتی هستیم که در خلال سال جاری در استانداری ها اتفاق افتاده است و به کرات نیز این موضوع را به آقای نجار تذکر دادیم که ما نگرانیم چرا که مهره چینی هایی که انجام میگیرد معنا دار است و ما نمیتوانیم در برابر این مهره چینی ها سکوت کنیم و شما باید به نمایندگان مجلس پاسخ دهید تا بتوانیم این دغدغه را مرتفع کنیم. آقای غضنفری به عنوان وزیر صنعت معدن و تجارت آمدند در حالیکه قبلا پست ایشان وزارت بازرگانی بود و نوع نگاه کسی که می تواند و باید دارای تخصص بازرگانی باشد با نگاه فردی که می باید وزیر صنعت و معدن باشد فرق می کند و در صنعت باید هم و غم را بگذاریم به تولید بیشتر در کشور در حالیکه در تجارت باید ذهن را منعطف به کارسازی برای واردات هرچه بهتر گذاشت که نتیجه آن این شد که حوزه صنعت در کشور رها شده است و شخصیت آقای غضنفری تجاری است و اطلاعات صنعتی ندارد. ما این سوالات را مطرح کردیم. اشتباه کردیم که به برخی وزرا رای اعتماد دادیم و قبول داریم که در برخی جاها اشتباه کردیم اما با این سوال برای آنها روشن می شود که عملکرد خود را اصلاح کنند. در خصوص تغییر استانداران،نظر آقای نجار چه بود؟ اگر بخواهند مدل پوتین مدمدوف را در کشور اجرا کنند یکی از پیش نیازهای آن این است که برگزار کنندگان انتخابات به نوعی آدمهای خودشان باشد و ما این نگرانی را با نجار در میان گذاشتیم. در اصلاح قانون انتخابات نیز مصر این هستیم که یک مکانیزم هایی باشد که فرمانده هان و استانداران نتوانند دخالتی در نتیجه انتخابات داشته باشند. ما شاهد هستیم که در انتخابات مجلس نهم در جاهایی فرماندهان و استانداران به نفع یک نامزد دخالتهایی را انجام دادند و مصاحبه ها و کمکهایی را انجام دادند که این کارها غلط است و چرا باید کاری انجام داد که اعتماد عمومی و ملی را سست کنیم. ما این موارد را مطرح کردیم اما آنها پاسخ می دهند که این گونه نیست و ما مستقل هستیم اما برداشت ما این نیست و من شاهد بودم که نمایندگان به صورت جدی این موضوعات را مطرح کردند و پیگیری ها لازم را انجام می دهند. در خصوص سوال از رییس جمهور به نظر شما نتیجه چه خواهد شد؟ ما در مجلس هشتم توانستیم یک اقدامی را شروع کنیم و سوال از رییس جمهور را مطرح کردیم و آقای احمدی نژاد نیز پاسخ دادند اما مجلس آن روز خیلی خویشتنداری کرد و احمدی نژاد سوالاتی که مجلس پرسید را جواب نداد و حرفهای وی پاسخ به سوالات نبود و سپس هم وقتی خواست که صحبت کند که به جمع مجلس اهانت کرد. سوالی که در حال حاضر در دستور کار است جدی است و رییس جمهور باید بداند که هرموقع مجلس تصمیم گرفت به مجلس بیاید و سوالات را جواب دهد. حرکتی خوب بود که در مجلس هشتم شروع شد و در مجلس نهم نیز مجددا سوال دارد به جریان می افتد و اگر تعداد سوال کنندگان به حد قانونی رسید حتما باید رییس جمهور حاضر شوند و پاسخ دهند و ما امیدواریم رییس جمهور آینده هرکسی که بود از الان خود را برای سوال آماده کند که اگر یک اقدام غیر قانونی انجام داد باید بیاید و به مجلس جواب دهد.