احتمال نامزدی هاشمی«صفر» است/حضور در انتخابات یعنی وفاداری به نظام،پس توبه نامه لازم نیست!
آنهایی که حتی در آن مجموعه بودند و حرکت های تندی هم داشتند به این جمع بندی رسیده اند که باید برای حفظ کشور و پیشرفت امور کاری کرد و مشکلات را حل کرد. من معتقدم همین که اصلاح طلبان حاضر شوند که بیایند برای نظام و مردم کار کنند، به معنای اتخاذ و پذیرش یک فکر و حرکت جدید است. اکثریت که همین فکر را دنبال می کرد آن اقلیتی که تندروی می کردند وقتی وارد صحنه شوند طبیعتا برای تثبیت نظام است. حالا لازم نیست که حتما توبه نامه بنویسند و اظهار ندامت کنند.
سرویس سیاسی«فردا»: رسول منتجب نیا از چهره های سرشناس اصلاح طلبان است. در گفتگویی که خبرنگار «فردا» با وی انجام داده است،منتجب نبا در لفافه خبر از این می دهد که اصلاح طلبان «فرق» کرده اند و دیگر با
************************
این روزها خبرهای متفاوت و اظهارات مختلفی از سوی اصلاح طلبان شنیده می شود. برخی شرایط را برای ورود به انتخابات مهیا نمی دانند و بعضی بر شرکت در انتخابات تاکید دارند. شما خبری از این دارید که بلاخره اصلاح طلبان برای انتخابات پیش رو چه سیاستی را اتخاذ کرده اند؟
آنچه من احساس می کنم این است که دوستان اصلاح طلب عموما علاقمند هستند که در سرنوشت کشور نقش ایفا کنند. دلسوز نظام هستند و دغدغه پیشرفت کشور را دارند. در انتظار هستند که بتوانند گامی بردارند برای حل مشکلات. یکی از صحنه هایی که گروهها می توانند در سرنوشت دخالت کنند انتخابات است. در این که اصلاح طلبان اشتیاق دارند برای کشور و ملت خدمت کنند هیچ جای تردید نیست. الان با اینکه فرصت زیادی تا انتخابات نیست ولی هنوز هیچ گونه نشانه و پالسی مبنی بر اینکه شرایط برای حضور اصلاح طلبان فراهم و مساعد است مشاهده نمی شود. حرف های زیادی از سوی اصول گرایان زده می شود ولی این که تضمینی باشد یا کسی باشد که حرفش سند باشد و نشانه ای از یک اراده و تصمیم باشد ما ندیده ایم. بنابر این اصلاح طلبان نمی توانند تصمیم بگیرند. الان دست اصلاح طلبان بسته است. من مطمئنم که اگر چنین نشانه یا تضمینی دیده شود اکثریت قریب به اتفاق اصلاح طلبان وارد صحنه می شوند و به وظیفه خود عمل می کنند. اینکه موفق می شوند یا رای نمی آورند بحث دیگری است.
اما برخی از دوستان دیگر شما معتقدند که اصلاح طلبان قبل از اینکه منتظر کنش حاکمیت باشند، باید بلاتکلیفی واختلاف نظرهای خود را چاره کنند. مشخصا آقای عبدی معتقد است که اصلاح طلبان با توجه به امکاناتی که در اختیار دارند باید بپذیرند که انتخابات برای آنها طریقیت دارد نه موضوعیت و راهی است برای بازسازی آنها.
من بر خلاف ایشان فکر می کنم. افکار عمومی جامعه برای اصلاح طلبان آماده است. من با اقشار مختلف در ارتباط هستم و می بینم که اکثریت جامعه پذیرای اندیشه و خدمات اصلاح طلبان هستند. اما اینکه اصلاح طلبان بتوانند به یک انسجامی برسند؛ به نظر من آنها از تجربه های گذشته استفاده کرده و فهمیده اند که اختلافات و رقابت های درونی بین اصلاحات به آنها ضربه زده و لذا اگر می خواهند وارد شوند باید با سعه صدر و انسجام بیشتر نسبت به گذشته کاندیدای مشترک معرفی کنند. من اعتقاد دارم کلید کار اراده حاکمیت است. اگر مسئولان محترم به این تصمیم برسند که اصلاح طلبان را آزادانه میدان بدهند ( نه به یک جمع محدود و اندک) همچون اصول گرایان، همه مسایل حل می شود و مشکلات به حداقل می رسد.
بحث آقای عبدی ناظر بر این است که اصلاح طلبان با کدام راهبرد می خواهند ورود کنند. تشکیلات اصلاح طلبان در چارچوب راهبرد اصلاحات جواب می دهد نه در چارچوب حرکت های تند موسوم به سبز. اصلاح طلبان باید مشخص کنند که با ادبیات و گفتمان قبل از سال 88 می خواهند ورود کنند یا اتفاقات بعد از انتخابات را نیز قبول دارند.
اگر آن اراده مورد انتظار از سوی حاکمیت محرز شود، اصلاح طلبان می توانند حول این مساله جمع شوند که با نگاه درون نظامی و با حفظ منافع ملی و قانون اساسی و نه نگاه فراتر از نظام یا اپوزیسیون، بتوانند وارد صحنه شوند، بجز یک اندک افرادی که ممکن است تندروی هایی داشته باشند و هنوز نسبت به کلیت نظام مساله داشته باشند، بقیه به این جمع بندی رسیده اند که قانون اساسی بدون تنازل می تواند پیاده شود و برای آن به وحدت و اجماع برسند. آن اقلیت قابل توجه نیستند. سران اصلاح طلب عموما روی این مساله تاکید دارند که قانون اساسی اجرا شود و فعالیت ها در چارچوب نظام باشد. بقیه هم که متاثر از این سران هستند همین فکر را خواهند پذیرفت. الان مساله براندازی و نفی نظام برای اصلاح طلبان به هیچ وجه مطرح نیست.
یکی از گزینه های موجود معطوف به انتخابات ریاست جمهوری طرح دولت وحدت ملی است که گفته می شود از سوی آقای هاشمی رفسنجانی و اصول گرایان سنتی و اصلاح طلبان دنبال می شود و کاندیداهای احتمالی آن هم آقایان ناطق نوری یا ولایتی هستند. ارزیابی شما از این طرح چیست آیا قابلیت اجرایی شدن دارد؟
من ضمن اینکه این طرح را اولویت دار نمی دانم و جزو طرح های رزرو و اضطراری قلمداد می کنم، آن را عملیاتی هم نمی دانم. فکر نمی کنم اکثریت اصلاح طلبان آن را بپذیرند. آن چه برای ما اولویت دارد، یک نیروی کاملا اصلاح طلب با نگرش درون نظام و قبول قانون اساسی و کلیت نظام است. البته باید فردی با قدرت و جاذبه باشد که بتواند همه اصلاح طلبان را دور خود جمع کند. طرح وحدت ملی برای زمانی است که اصلاح طلبان گزینه قوی نداشته باشند یا به وحدت نرسند. آنوقت در حالت اضطرار چه باید بکنند،می توان به طرح های دیگر فکر کرد.
اگر اولویت شماعملیاتی نشود احتمال حمایت از ناطق نوری یا ولایتی وجود دارد؟
من فکر می کنم در این شرایط اختلاف نظر بوجود می آید. یعنی بعضی ها ممکن است بپذیرند و حمایت کنند و برخی هم حمایت نکنند. نمی شود نسبت به اجماع بر سر گزینه وحدت ملی امیدوار بود.
گزینه های اولویت دارتان را می توانید نام ببرید؟
نه من الان اسم کسی را نمی خواهم ببرم. معتقدم اصلاح طلبان اگر چنین اراده ای را از سوی حاکمیت احساس کنند باید جمع شوند و قوی ترین فرد را از میان خود انتخاب و معرفی کنند.
بالاخره خودتان هم باید بپذیرید که تندروی داشته اید. آیا در مجموعه طیف های اصلاح طلب این احساس وجود دارد که برخی اقدامات و شیوه های آنها در سال 88 مغایر با منافع ملی بوده و حالا باید در آن تجدیدنظری انجام شود؟
همه اصلاح طلبان در آن جریانات بعد از انتخابات 88 مشارکت نداشتند. وقتی حرکت به صورت تخریبی درآمد، بسیاری از اصلاح طلبان حساب و مرزهایشان را جدا کردند. گذشته از این الان آنهایی که حتی در آن مجموعه بودند و حرکت های تندی هم داشتند به این جمع بندی رسیده اند که باید برای حفظ کشور و پیشرفت امور کاری کرد و مشکلات را حل کرد. من معتقدم همین که اصلاح طلبان حاضر شوند که بیایند برای نظام و مردم کار کنند، به معنای اتخاذ و پذیرش یک فکر و حرکت جدید است. اکثریت که همین فکر را دنبال می کرد آن اقلیتی که تندروی می کردند وقتی وارد صحنه شوند طبیعتا برای تثبیت نظام است. حالا لازم نیست که حتما توبه نامه بنویسند و اظهار ندامت کنند. همین که وارد صحنه بشوند و در انتخابات به صورت فعال شرکت کنند به معنای پذیرفتن چارچوب های نظام و قبول کردن استحکام و تثبیت پایدار نظام و مسئولان آن است.
طرح نامزدی هاشمی رفسنجانی هم یکی از گزینه های دیگر معطوف به انتخابات است. به نظر شما هاشمی رفسنجانی در انتخابات پیش رو چگونه حضوری خواهد داشت؟ بحث کاندیداتوری او را چقدر جدی می دانید؟
من ضمن اینکه خبر اضافه بر خبر رسانه ها را ندارم، خیلی بعید می دانم که آقای هاشمی با این شرایطی که دارند وارد صحنه و کاندیدای انتخابات ریاست جمهوری شوند. ضمن اینکه دفتر و نزدیکان ایشان این خبر را تکذیب کردند. خود من هم بعید می دانم که آقای هاشمی بخواهند وارد رقابت شوند. همانطور که بعضی از آقایان گفته اند بحمدالله نیروهای کارآمد فراوان هستند. نیروهای تازه نفس می توانند وارد صحنه شوند و این رسالت را به انجام برسانند.
حالا اگر بحث کاندیداتوری هاشمی جدی شد، دوستان شما از او حمایت خواهند کرد؟
باید ببینیم چی می شود. البته من که احتمال نامزدی آقای هاشمی را نزدیک به صفر می دانم. ولی اگر چنین اتفاقی افتاد اصلاح طلبان باید فکر کنند.