کانديداتوري يا کانديداسوزي؟
بداخلاقيهاي انتخاباتي، اين بار زودتر از دورههاي قبلي آغاز شده است و جالب اينجاست که پيشگامان اين بداخلاقيها، نه کانديداهايي که سوداي رياست جمهوري دارند که بخشي از جريانات هستند.
روزنامه ابتکار نوشت: کمتر از 9 ماه مانده به برگزاري انتخابات رياست جمهوري يازدهم، هر روزه نامهاي جديدي در رسانه و از سوي برخي افراد سياسي مطرح ميشود و در توضيح اين اخبار گفته ميشود که به اين افراد در حال رايزني و رصد کردن تحولات کشور هستند و به زودي نامزدي خود را براي کسب عنوان رياست جمهوري يازدهم اعلام خواهند کرد. پس از طرح اين نامها به ناگهان اخبار، گزارشها، شايعات و زمزمههايي بسياري پيرامون، رايزني اين افراد با احزاب و نامزدهاي ديگر، تشکيل ستاد انتخاباتي، انتصاب فلان چهره سياسي به رياست ستاد انتخاباتي، حضور در مجامع مختلف سياسي، اجتماعي، ورزشي و حتي مراسم تدفين و ترحيم و...منتشر ميشود. اين موضوع اگرچه در جريان همه انتخاباتهاي گذشته همواره اتفاق افتاده است، اما به جز مطرح کردن نام اين افراد و آغاز تبليغات غير رسمي انتخاباتي به نظر ميرسد که انگيزه ديگري نيز درميان باشد و آن«کانديداسوزي» است.اين موضع البته گاه از سوي دوستان کانديداي مطرح شده و گاه از سوي مخالفان او يا هواداران کانديداهاي ديگر، صورت ميگيرد. دوستان اين افراد به گمان مطرح کردن وي و تبليغ براي او، شروع به انتشار اخباري پيرامون وي ميکنند و بدين ترتيب اردوگاه حريفان ديگر را هشيار ميکنند و از اينجا به بعد است که ماموريت مخالفان نامزد ياد شده آغاز ميشود.فعاليتهاي وي را زير ذره بين قرار داده و کوچک ترين حرکت وي را تحت نظر ميگيرند. طبيعي است که ميتوانند خوراک تبليغاتي خوبي براي مخالفت با وي دست و پا کنند. همه رفتارهاي وي در جهت انتخابات ارزيابي ميشوند. اگر مسئولي عمراني است، هرچه تونل، پل،خيابان، جاده، مسکن و...بسازد،همه و همه اقدامي تبليغاتي شمرده ميشود. اگر روحاني باشد همه رفتارهايش در رابطه با کسب عنوان رياست جمهوري ارزيابي ميشود. از سخنراني در يک جمع دانشگاهي تا شرکت در يک مجلس ترحيم. بنگريد به اخبار و شايعاتي که اين روزها حول محور افراد مطرح براي نامزدي در انتخابات رياست جمهوري يازدهم،منتشر ميشود. حجم زيادي از اين اخبار و گزارشها از سوي هواداران نامزدهاي ديگر رسانه اي ميشود. اين افراد ورسانهها دست به يک «پيشگيري» ميزنند. آنان تلاش ميکنند تا اقدامات خود را قبل از برگزاري انتخابات به نتيجه برسانند تا در زمان انتخابات نيازي به «تخريب» احساي نشود. آنان با طرح نام برخي از افراد مخالف خود و انتشار انبوه اخبار و گزارشهاي درست و نادرست، سعي ميکنند تا فضاي سياسي و رسانه اي را براي حضور وي ناامن کنند و او و حلقه اطرافيانش را به اين نتيجه برسانند، که حضور در انتخابات به صلاح آنان نيست.درماههاي قبل ازهر انتخابات نام افراد بسياري مطرح ميشود، اما در نهايت چند نفر خود را نامزد انتخابات ميکنند و تا پايان اين ماراتن را ادامه ميدهند. افراد بسياري از آنان - که اتفاقا از افراد مطرح و سرشناس در حوزه سياست نيز هستند- با همين روشها از ميدان به در ميشوند. اين افراد اغلب ترجيح ميدهند که موج ساماندهي شده عليه خود را با انثراف از حضور در انتخابات آرام کنند.در همين روزهاي گذشته حبيب الله عسگراولادي يکي از سرشنانس ترين فعالان حوزه سياست، گفته است که تا کنون 40 نفري براي انتخابات رياست جمهوري 92مطرح شده اند. مطمئنا وبا توجه به سابقه دورههاي گذشته شمار بسياري از آنان هرگز فرم ثبت نام در انتخابات را پر نخواهند کرد. درصدي از علت اين امر را تلاشهاي مجدانه هواداران نامزدهاي حاضر تاپايان رقابت، رقم خواهد شد. عصر ايران در اين باره نوشته است: بداخلاقيهاي انتخاباتي، اين بار زودتر از دورههاي قبلي آغاز شده است و جالب اينجاست که پيشگامان اين بداخلاقيها، نه کانديداهايي که سوداي رياست جمهوري دارند که بخشي از جريانات هستند.البته از آنجا که در سالهاي اخير، يک روند مخرب"اخلاق زدايي از ساحت سياست ايران" آغاز شده و سردمداران آن هم معلوم هستند، وضعيت کنوني، بر مبناي" از کوزه همان برون ترواد که در اوست" کاملاً قابل انتظار بوده است ولي اين پيش بيني پذيري، از زشتي وضع موجود نميکاهد.طبق اطلاعات به دست آمده، قرار است براي همه کانديداهايي که شانس رقابت و پيروزي در برابر کانديداي نهايي يک جريان خاص را داشته باشند، جريان سازي مخرب خبري صورت گيرد و با ايراد اتهامات واهي، وجهه آنها را مخدوش نمايند. اين گزارش با توجه به برخي از اتفاقات روزهاي گذشته و اتهاماتي که به برخي از افراد در معرض کانديداتوري زده شده مينويسد: انتظار ميرود در آينده اي نه چندان دور، کانديداهاي بالقوه ديگر از محمدباقر قاليباف گرفته تا منوچهر متکي و از محسن رضايي گرفته تا حدادعادل و علي لاريجاني و ديگران، در معرض تخريبهاي غيراخلاقي قرار گيرند و هر روز شاهد خبرسازي و پرونده سازيهاي دروغين و يک کلاغ و چهل کلاغهاي آنچناني باشند.بديهي است که اين افراد نيز متقابلاً توان مقابله به مثل را دارند چه آن که به اندازه کافي دستانشان از مدارک و مستندات محکمه پسند و جامعه پسند پر است ولي بنايشان اين است که همه چيز از مجراي قضايي پيش برود"مگر آن که اطلاع رساني زودهنگام را لازم ببينند." به نظر ميرسد اين پروژه به نفع هيچ کدام از افراد مطرح براي نامزدي در انتخابات رياست جمهوري آينده نيست. چرا که هر کنش، واکنشي همانند خود را به دنبال خواهد داشت. موضوعي که بدون ترديد فضاي سياسي کشور را در روزهايي که مردم بايد در آرامش و فضاي شفاف دست به انتخاب بزنند، مبهم و ناصاف خواهد کردو هر تصميمي که بدون يک چشم انداز روشن گرفته شود،خود بر ابهام و ناروشني آينده کشور خواهد افزود.