نشست تهران در قاب یک رصد اطلاعاتی
زنگ اول را گزارش 82 صفحهای نهادهای اطلاعاتی آمریکا به صدا درآورد اما نهضت استقلال و آزادگی، خبرهای مهم دیگری در متن خود نهفته دارد؛ «شرایط گیتی حساس و جهان در حال گذار از یک پیچ تاریخی بسیار مهم است.»
روزنامه کیهان در یادداشت امروز خود نوشته است: پنجشنبه 30 آگوست 2012 روزی به یادماندنی و نقطه عطف در تاریخ پنجاه و چند ساله جنبش عدم تعهد بود؛ در این روز در حالی که ریاست سه ساله جنبش عدم تعهد رسماً به جمهوری اسلامی ایران سپرده می شد، نشست سران جنبش با بیانات رهبر انقلاب آغاز شد. سخنرانی آیت الله العظمی خامنهای نقاط عطف فراوانی داشت و از جمله اینکه «اتاق فرمان جهان نباید با دیکتاتوری چند کشور غربی اداره شود... دیکتاتوری شورای امنیت، سازوکاری تاریخ مصرف گذشته است... همه از هندسه غلط بین المللی خسته شده اند... مایلم پندی خیرخواهانه به سیاستمداران آمریکایی بدهم؛ این رژیم تاکنون برای شما دردسرهای بی شمار داشته است... با تصمیمی شجاعانه، خود را از گره ناگشودنی کنونی نجات دهید... شرایط گیتی حساس و جهان در حال گذار از یک پیچ تاریخی بسیار مهم است.» نشست تهران و متن و حواشی آن با دو رویکرد کاملاً متناقض در جبهه استکبار مواجه شد و چون جمع نقیضین محال است، باید نتیجه گرفت که یکی از این رویکردها حقیقی و دیگری موهوم بوده است. سیاستمداران و رسانه های استکباری ابتدا کوشیدند نشست تهران را کم ارزش جلوه دهند اما به تدریج - به ویژه در عرصه رسانه ها- اذعان کردند این نشست به اعتبار میزبانی جمهوری اسلامی ایران، پراهمیت و مانند یک سیلی آبدار برای گوشمالی قدرت های غربی است؛ در این میان هرچه رسانههای غربی کوشیدند تا حد ممکن اعتبار رسانه ای خود را مخدوش نسازند، رسانههای فارسی زبان بیگانه و شبکه وابسته به اپوزیسیون، اقدام به رفتار انتحاری کرده و کوشیدند در روز روشن ثابت کنند که شب است! اعضای این طیف که از رسانههایی نظیر صدای آمریکا و بی بی سی و رادیو فردا آغاز و به سایتهای زنجیرهای شبکه عنکبوت ختم میشود، با انواع ترفندها تلاش کردند حواشی را جای متن نشست بنشانند یا اساسا حاشیه سازی کنند. از دعوت به گفتن الله اکبر بر پشت بام در ساعت 22 چهارشنبه و پنج شنبه تا اصرار چند هفتهای بر این ادعا که بان کی مون و محمد مرسی به تهران نمیآیند و بالاخره سانسور تمام مواضع مثبت رئیسجمهور مصر در دفاع از آرمان فلسطین و مخالفت با رژیم صهیونیستی و اعتراض به ساختار شورای امنیت و تأکید بر لزوم استفاده از انرژی صلح آمیز هسته ای و خاورمیانه عاری از سلاح اتمی. آنها به جای اشاره به اشتراک 95 درصدی مواضع ایران و مصر، بر اختلاف نظر درباره سوریه متمرکز شدند در حالی که نشست تهران تریبون آزاد برای بیان نظرات دولت ها بود؛ مراجعه به حجم جنجال این شبکه رسانهای از جهات گوناگون قابل تأمل است: نخست اینکه اگر نشست شانزدهم جنبش عدم تعهد آن گونه که این شبکهها مدعی بودند بی اهمیت است، چرا در این حجم وسیع علیه آن جنجال به راه انداختند؟! آیا این حجم از هیاهو و فریاد نشان نمیدهد ضربه وارده به آنها خیلی دردآور بوده است؟ دوم اینکه جنجال مذکور مطلقا با رویکرد رسانه های غرب و برخی سیاستمداران آمریکایی و صهیونیستی مطلقاً انطباق ندارد؛ در حالی که ترجیعبند تحلیلهای رسانههای اروپایی و آمریکایی طی یک هفته اخیر این بود که نشست تهران نشان می دهد جامعه جهانی در کنار ایران است و آمریکا و اسرائیل منزوی شدهاند، اظهارات نتانیاهو کاملا گویا بود. به گزارش رادیو اسرائیل نخست وزیر اسرائیل روز پنج شنبه گفت «اجلاس تهران برای نمایندگان 120کشور لکه ننگ به شمار میرود؛ آنها در کشوری گرد آمدند که عملاً برای نابودی اسرائیل تلاش می کند»؛ چرا نتانیاهو تا این حد تلخ کام و نگران است؟ اگر قرار بود نشست تهران براساس انگاره بافی رسانههای فارسی زبان بیگانه و رسانههای وابسته به محافل اپوزیسیون بی اهمیت باشد، چرا آویگدور لیبرمن وزیر خارجه اسرائیل به کانال 10این رژیم گفت «حضور محمود عباس در اجلاس تروریست ها در ایران، یک روز سیاه در تاریخ ماست. او باید محاصره و ترور شود»؟ کاش می شد جفری فلتمن (سفیر آمریکا در بیروت به هنگام جنگ 33روزه و معاون سابق وزارت خارجه) که به عنوان معاون بان کی مون به تهران آمده بود و با رنگی پریده در دیدار دبیرکل سازمان ملل با رهبر معظم انقلاب حضور داشت، به این سؤال پاسخ می داد یا از او خواسته می شد که بخش هایی از متن پژوهش 82 صفحهای نهادهای اطلاعاتی آمریکا درباره اسرائیل را برای حاضران در نشست تهران قرائت کند. واقعیت این است که جمهوری اسلامی اراده مصمم را چاشنی آرمان تغییر هندسه مغشوش و ظالمانه سیاست جهانی کرده و اکنون واقعیت ها نشان میدهد این مدل سیاست ورزی در حال جواب دادن است. بیانات حکیمانه رهبر معظم انقلاب در نشست سران جنبش عدم تعهد، تداوم حرکت استراتژیکی بود که امام خمینی(ره) در برابر استکبار و صهیونیسم آغاز کرد و اکنون ثمره های این پویش و جنبش تاریخی آثار عظیم خود را نشان میدهد؛ یکی از این نشانههای مهم، به سرنوشت رژیم جعلی اسرائیل که تصور می شد پس از 60 سال در خاورمیانه جا افتاده، مربوط میشود. اگر آویو کوخاوی رئیس رکن اطلاعات ارتش اسرائیل در گزارش سالیانه خود هشدار میدهد «سال آینده با منطقهای بسیار اسلامگراتر از گذشته روبرو خواهیم بود»، در واقع از آغاز تغییر هندسه خاورمیانه به نفع جبهه انقلاب اسلامی خبر میدهد؛ خطاب پندآمیز ولی امر مسلمین به زمامداران آمریکا در نشست تهران مبنی بر اینکه حمایت از اسرائیل باعث هزینهها و دردسرهای بسیار برای آنان شده، اکنون مخاطبان واقعی فراوانی در محافل سیاسی ایالات متحده پیدا کرده است. سه شنبه 28 آگوست در حالی که نشست وزیران خارجه اعضای جنبش عدم تعهد آغاز به کار میکرد، فارین پالیسی از مطالعات دهها صفحهای 16نهاد اطلاعاتی آمریکا خبر داد؛ فارین پالیسی در گزارشی با عنوان «ایالات متحده برای خاورمیانه بدون اسرائیل آماده می شود؟» به نقل از پژوهش اطلاعاتی مذکور نوشت «اسرائیل بزرگترین خطر برای منافع ملی آمریکاست و به خاطر ماهیت خود مانع از روابط طبیعی واشنگتن با 57 کشور اسلامی شده است... بهار عربی و بیداری اسلامی بخش مهمی از جمعیت 2/1میلیارد نفری مسلمانان را به حرکت درآورده تا پیگیر موضوع اشغال فلسطین باشند... دولت آمریکا دیگر نه امکانات مالی آن را دارد که از اسرائیل حمایت کند و نه افکار عمومی آمریکا از چنین اقدامی حمایت می کنند. اسرائیل تبدیل به رژیمی تبعیض گر و اشغالگر شده و در ایجاد یک نظام دموکراتیک شکست خورده است... مخالفت با رژیم آپارتایدی اسرائیل در سطح بین المللی در حال گسترش است، نباید در ائتلافی شرکت کرد که بیشتر جامعه جهانی با آن مخالف است... اسرائیل نمی تواند وضعیتی بهتر از رژیم آپارتاید در آفریقای جنوبی داشته باشد». قطعا اگر استراتژی انقلابی و حساب شده ایران نبود، نه اسرائیل به عنوان «دردسر» موضوع ارزیابی نهادهای اطلاعاتی آمریکا قرار می گرفت و نه سارکوزی و اوباما سال گذشته در کن فرانسه به جای یاد کردن از نتانیاهو به مثابه متحد راهبردی، از او به عنوان دردسر یاد میکردند. جمهوری اسلامی به موازات دعوت به همکاری جمعی برای تغییر مناسبات ظالمانه در جهان و اصلاح هندسه سیاست آن، انجام این اصلاح و تغییر را با جدیت تمام آغاز کرده است. اگر 30 سال پیش جمهوری اسلامی ایران در این مسیر تنها بود و برخی ناظران دچار این توهم بودند که مواضع ایران نوعی ایده آلیسم انتزاعی است، امروز ایران لباس واقعیت بر تن آرمان تغییر کرده و در سراسر منطقه و جهان متحدانی ثابت قدم پیدا کرده است. اکنون که ریاست 3ساله جنبش عدم تعهد به ایران سپرده می شود، طبیعتا تقویت صفوف جبهه استقلال و تغییر شتاب بیشتری پیدا خواهد کرد. فعال کردن دبیرخانه جنبش و به کارگیری سازوکارهای جدید برای تأمین اهداف جنبش میتواند به جهش کم سابقه در تاریخ جنبش عدم تعهد بینجامد. مهم همین است که ترس ملتها به عنوان رکن حقیقی جامعه جهانی از قدرت ها بریزد که ریخته است، آنگاه جنبش نیمه راکد عدم تعهد، هویت سیلاب را در برابر مستکبران پیدا می کند و رعب خود را در دل جباران می افکند. آثار این رعب را اینک می توان در سیمای مقامات رژیم صهیونیستی کاملا مشاهده کرد. اعضای جنبش عدم تعهد در کنار اهداف و چالشهای مشترک، دارای طیفی از دغدغههای متنوع نیز هستند و دبیرخانه جنبش با مدیریت ایران می تواند در هر دو عرصه به بسیج اراده ها و ظرفیت ها همت بگمارد. موضوعاتی نظیر بازار مشترک و داد و ستدهای اقتصادی بدون نیاز به دلار، همکاری های چندجانبه علمی و تکنولوژیک از جمله در حوزه فناوری هسته ای و طرح هایی نظیر ایجاد بانک سوخت مشترک، مطالبه اصلاح ساختار شورای امنیت و حذف حق وتو، نقش آفرینی در جهت حل بحران هایی نظیر بحران سوریه، مطالبه خلع سلاح اتمی و صلح و امنیت فراگیر جهانی و... از جمله محورهایی است که می توان برحسب علاقمندی اعضا پیگیری کرد و به مرحله اجرا درآورد. مهم این است که هر روز در میان اعضای جنبش عدم تعهد، بر تعداد کشورهایی که از عمق وجود باور میکنند زیاده خواهی مستکبران حد یقف ندارد و تنها چاره کشیدن ترمز آنها، اتحاد و مقاومت و مطالبه حقوق خویش است، افزوده میشود. طبعاً وقتی زمامداران غرب قادر به انکار این واقعیت نیستند، حلقه سرسپردگان آنها در رسانههای وابسته به ضدانقلاب نیز نمیتوانند این تغییر فراگیر و رو به گسترش را با جنجال رسانهای و انگاره سازی معکوس از واقعیات بپوشانند؛ هرچه فریاد رسانه های متعهد به جبهه استکبار درباره انکار تغییر و کتمان آن بیشتر شود، این پرسش نزد مخاطبان جدی تر خواهد شد که اگر خبری نیست، شما چرا این گونه مضطرب شدهاید؟ آنها میتوانستند- و می خواستند- بی سروصدا از کنار نشست تهران بگذرند و آن را سانسور کنند اما جیغهای غیرحرفهای که کشیدند تا ثابت کنند اتفاق مهمی نیفتاده، کندذهن ترین افراد را هشیار کرد که رویداد مهمی در حال وقوع و خبر مهمی در راه است. زنگ اول را گزارش 82 صفحهای نهادهای اطلاعاتی آمریکا به صدا درآورد اما نهضت استقلال و آزادگی، خبرهای مهم دیگری در متن خود نهفته دارد؛ «شرایط گیتی حساس و جهان در حال گذار از یک پیچ تاریخی بسیار مهم است.»