برای وضعیت راهها و رانندگی مردم باید عزای عمومی اعلام کرد!
طبق آمار در سال ۹۰ بیش از ۲۰۰۰۰ نفر از هموطنان جان خود را و ۲۹۷۰۰۰ نفر سلامتی خود را در حوادث رانندگی از دست دادهاند؛ آماری که هنوز از یک جنگ تمام عیار، یک سونامی بزرگ و خیلی حادثههای بسیار تلخ دیگر بیشتر است؛ و به تعبیر سردار مؤمنی کشتههای هر پنج روز جادهها معادل جانباختگان زلزله اهر و ورزقان است. ولی کسی برای این وضعیت راهها، عزای عمومی اعلام نمیکند!
کد خبر :
216238
سرویس اجتماعی «فردا»: اگر چه خوشبختانه طی چند سال اخیر شاهد کاهش آمار جانباختگان در جاده های کشور هستیم اما متأسفانه همچنان با متوسط جهانی فاصلهی زیادی داریم. طبق آمار در سال ۹۰ بیش از ۲ ۰۰ ۰۰ نفر
از هموطنان جان خود را و ۲۹۷۰۰۰ نفر سلامتی خود را در حوادث رانندگی از دست دادهاند؛ آماری که هنوز از یک جنگ تمام عیار، یک سونامی بزرگ، زلزله بم و خیلی حادثههای بسیار تلخ دیگر بیشتر است؛ و به تعبیر سردار مؤمنی کشتههای پنج روز اخیر جادهها معادل جانباختگان زلزله اهر و ورزقان است. ولی کسی
برای این وضعیت راهها، عزای عمومی اعلام نمیکند!
در سال ۸۴ شاخص تلفات جاده اي در كشور ۴۰ نفر جان باخته در هر صد هزار بود که در سال ۹۰ به ۲۷ نفر رسیده است؛ و میانگین جهانی این شاخص ۱۴ نفر میباشد.
اما آمار نشانگر این موضوع است که سالانه چند صد هزار نفر به علت تصادفات، عزیزان و بستگان خود را از دست میدهند و یا آنها را همراه با معلولیتهایی در کنار خود میبینند.
حوادث جادهای از ابعاد گوناگون اجتماعی و اقتصادی بر مردم جامعهی ما تأثیر میگذارد که از آن جمله میتوان به بیسرپرست شدن کودکان، از دست دادن نان آوران خانه و توان کار تولید، مشکلات روحی و روانی ناشی از خاطرات حادثه، زندانی شدن عدهای و تحمیل هزینههای میلیاردی بر جامعه ناشی از وقت و سوخت از بین رفته در ترافیک، هزینههای درمانی و غیره نام برد. همچنین طبق برآوردهای علمی پرفسور آیتی، رقم خسارتهای مستقیم و غیر مستقیم تصادفات جادهای بیش از 7 درصد تولید ناخالص ملی کشور است.
به طور کلی علل تصادفهای جادهای که منجر به فوت یا جرح میشود به سه عامل انسان، وسیله نقلیه و جاده تقسیم میگردد.
عامل انسان
بیشترین عواملی انسانی که باعث حادثه میگردنند شامل سبقت غیر مجاز و انحراف به چپ، خستگی و خواب آلودگی، سرعت غیر مجاز، نبستن کمربند ایمنی و نداشتن کلاه ایمنی میباشند. متأسفانه همهی ما بارها این عوامل را شنیدهایم ولی باز هم در عمل آنها را جدی نمیگیریم؛ و برای حتی چند لحظه زودتر رسیدن ریسکی به قیمت جان و سلامتی خود و اطرافیانمان میکنیم.
در بک جامعه مدنی و اسلامی همه مردم باید سعی نمایند به قانون احترام گذاشته و آن را در خود و خانواده و اطرافیان نهادینه نمایند. نه آنکه اگر پلیسی هم در جاده دیده شد با چراغ به دیگران خبر دهند تا نکند پلیس جلوی مرگ آنها را بگیرد!
به نظر میرسد ما مردم باید قدری بر صبر شکیبایی خود در رانندگی، دقت و دلسوزی و اهتمام در فعالیتهای مربوط به حملونقل (تولید، واردات، طراحی و اجرای راه و خودرو) و احترام به حقوق دیگران بیافزاییم.
عامل جاده
دکتر ساسان افلاکی استادیار دانشکده فنی دانشگاه تهران و عضو مرکز تحقیقات راه و حمل و نقل دانشکده فنی دانشگاه تهران در گفتگو با مهر اینگونه اظهار میکند: متأسفانه در زمان ساخت جادهها در ایران به موضوع ایمنی زیاد توجه نمیشود و مباحث اقتصادی در اولویت قرار دارد. موضوعاتی مانند اختلاف سطح جادهها با شانه راهها، شیب نامناسب شیروانیها، خرابیهای سطحی روسازی، تابلوها و علائم ایمنی موضوعاتی است که باید مورد توجه قرار گیرد تا ایمنی راهها تأمین شود اما این موارد در جادههای ما در شرایط استاندارد و به روز نیست و به آن کمتر توجه میشود.
وی با اشاره به لزوم اطلاعرسانی به موقع به راننده در زمان رسیدن به نقاط حادثهخیز میافزاید: این هم یکی دیگر از مواردی است که در جاده های ما مورد بی توجهی قرار میگیرد و راننده در زمان رانندگی بدون هشدار و آمادگی قبلی وارد مقطعی از راه میشود که باید عکسالعمل سریع انجام دهد ولی به دلیل عدم آمادگی درصد خطا افزایش یافته و این امر باعث افزایش آمار تصادفات میشود.
افلاکی به افزایش استفاده کنندگان از ناوگان حمل و نقل شخصی و افزایش سریع تعداد خودروها و رانندگان جوان اشاره میکند و میگوید: با وجود این پیشرفتها بسترسازی فرهنگی مناسبی صورت نگرفته و پیشرفت زیادی نیز در حوزه سختافزاری نداشتیم. به گونهای که هنوز برخی راههای ما متعلق به ۷۰ سال پیش است، در آن زمان حجم تقاضای تردد و سرعت خودروها این قدر بالا نبود و جاده بر اساس نیاز زمان خود طراحی و ساخته شده است. یعنی در حال حاضر ما از جاده ای استفاده میکنیم که برای سرعت ۵۰ تا ۶۰ کیلومتر طراحی و ساخته شده ولی در آنها با سرعت ۹۰ تا ۱۰۰ کیلومتر رانندگی میکنیم ، همین
موضوع سبب بسیاری از مشکلات ایمنی است و برای حل این مسأله باید راهها مناسبسازی و نقاط حادثهخیز اصلاح هندسی شوند.
عامل وسیله نقلیه
در این میان غمانگیزترین عامل، وسایل نقلیه غیراستاندارد است که متأسفانه بعد از گذشت بیست و چند سال از شروع دورهی سازندگی، هنوز پیشرفت درخوری در صنعت خودرو مشاهده نمیشود، در حالی که شرکتهای خارجی در همین زمان مشابه، رشد شتابان و چشمگیری داشتهاند.
بیکیفیتی و نداشتن استانداردهای اولیه ایمنی برخی خودروهای به اصطلاح ارزان قیمتِ داخلی (!) از یک سو و افزایش ۲٫۵ تا ۳ برابری قیمت خودروهای خارجی نسبت به بازار جهانی از سوی دیگر باعث شده است تا بخش عمدهای از مردم جامعه بر وسایلی سوار شوند که حتی کمربند ایمنیاش نیز ممکن است در حکم گیوتین عمل کند!
اما گویا خودروسازان آنقدر دستشان باز است و خیالشان راحت، که نه انگیزهای برای افزایش کیفیت دارند و نه حتی پلیس توان مقابله با آنها به منظور رعایت استاندارد را دارد؛ و به قول مدیرکل فنی و جانشین وقت معاونت راهور ناجا در گفتگو با مهر: «اینها ظاهراً این قدر قدرت دارند که به آنها نمیتوان گفت خودرویی را تولید کنید که وقتی تصادف کرد درش باز نشود و سرنشینان آن به بیرون پرتاب نشوند. نمیتوان به آنها گفت خودرویی تولید کنید که کیسه هوا داشته باشد و مردم به دلیل ضربه به سرشان فوت نشوند. نمیتوان از این خودروسازها خواست سیستم ترمز مطمئنی برای خودرو تعبیه کنند
و خودرویی بسازند که استاندارد یورو ۴ و ۵ را داشته باشند. نمیتوان خواست خودرویی بسازند که کمربند ایمنی منجر به قتل سرنشینها نشود. خودروسازان پول این خودروها را هم سطح خودروهای با کیفیت دنیا میگیرند اما خودرویی را تحویل میدهند که بیشتر شبیه اتاق مرگ است تا ایمنی مردم را تأمین کنند. اسم خودرویی را نمیآورم ولی قیمت خودرویی که در کمترین تصادف منجر به مرگ مردم میشوند با خودروهای گران دنیا برابری میکنند. با شما موافق هستم اینها به دلیل بازار پر تقاضا و عرضه کم همیشه مشتری دارند که سبب شده به کیفیت کمترین توجه را کنند. برداشتن کنیسر برای سود بیشتر که
منجر به آلودگی بیشتر هوا میشود بی تعهدی این افراد به جامعه و مردم را نشان میدهد.»
متأسفانه پرتیراژترین خودرو تولید داخلی هنوز دارای نواقص ایمنی بسیاری است، اما احتمالاً تولید آن تا چندین سال دیگر ادامه پیدا خواهد کرد؛ و کسی نمیداند چند نفر دیگر از هموطنان باید با آن به کام مرگ روند! چند نفر اعضای بدن خود را از دست دهند و چند صد هزار نفر عزادار شوند و از این مسئله آسیب روحی، روانی و اقتصادی ببینند. تا شاید فکری به حال خود کنیم!