مختاریون علیه مختار!
تاکنون در محافل خبری نام عبدالله اسکندری بهعنوان طراح چهرهپردازی این سریال موهن شنیده میشد اما بررسی عنوانبندی آغاز و پایان این سریال و مقایسه آن با عنوانبندی سریال مختارنامه نشان میدهد که آذر محمدی و جلیل فتوحینیا طراح لباس و طراح صحنه مختارنامه نیز در ساخت این اثر مشارکت داشتهاند.
هفته نامه پنجره: «خیانت تیم سازنده مختارنامه با خدمت به سازندگان سریال عمر!» این تیتر گزارش افشاگرانه روزنامه جوان بود که پس از مدت ها حرف و حدیث برای نخستین بار پرده از اتفاقی تلخ در کارنامه سینما و تلویزیون ایران برمی داشت. اخبار پراکنده و غیررسمی درباره این اتفاق مدتی نقل محافل رسانه ای بود اما آن قدر اما و اگر در پس آن می آمد و آن قدر نام های مطرح شده شناسنامه قابل دفاعی داشتند که کمتر این حرف و حدیث ها قرین صحت قلمداد می شد. با آغاز ماه رمضان و روی آنتن رفتن نخستین قسمت از سریال «عمر الفاروق» همه چیز رنگ واقعیت به خود گرفت و دیگر جایی برای تکذیب نبود؛ تیتراژ سریال گواه متقنی بر صحت کلیه شنیده ها بود.
وقایع نگاری یک خیانت از پیش اعلام شده
پیگیران اخبار رسانه ها به ویژه در حوزه سینما و تلویزیون حتما با شیطنت ها و فعالیت های گاه به گاه وهابیون در زمینه تولید محصولات فرهنگی آشنا هستند؛ چه آن زمان که برای محصولات دیگر کشور ها و به ویژه ایران حاشیه سازی می کنند و چه آن هنگام که خود عزم میدان می کنند و دست به دوربین می شوند! از نمونه های متأخر این گونه فعالیت ها هم می توان به تحریم تولیداتی چون سریال «یوسف پیامبر»، خبرسازی برای فراهم آوردن زمینه تحریم فیلم سینمایی «محمد (صلی الله علیه وآله وسلم)» به کارگردانی مجید مجیدی و نیز تهیه و تولید سریال «الحسن و الحسین» اشاره کرد؛ فعالیت هایی که مرور تحلیلی آن ها بهترین سند برای تأکید بر مقاصد پشت پرده این جریان به ظاهر رسانه ای و فرهنگی است. با همین سابقه ذهنی هم انتشار اخباری پیرامون دورخیز این جریان برای تولید سریالی با محوریت زندگی خلیفه دوم کافی بود تا گوش به زنگ به ثمر نشستن حرکت مغرضانه دیگری در این حوزه باشیم. سریالی که «عمرالفاروق» نام داشت و نخستین بار در آذرماه سال 89 و در کنفرانس خبری مشترک شیخ ولید بن ابراهیم رییس هیأت مدیره شبکه MBC و محمد عبدالرحمن الکواری مدیر تلویزیون قطر وعده تولید آن رسانه ای شد. درست از همان مقطع جریان تبلیغاتی رسانه های وهابی پیرامون تولید این مجموعه آغاز شد و درباره آن به صراحت نوشتند: «این مجموعه نمایشی تلویزیونی از آن سو اهمیت دارد که نمایشگر راه و روش عملی عمر بن الخطاب و شخصیت وی است که نقشی استثنایی در تاریخ دعوت به اسلام و تأسیس کشوری اسلامی ایفا کرد؛ به اضافه مزیت های شخصیت خلیفه دوم مسلمانان و کرامت های ویژه او، که او را الگویی هدایت کننده برای مسلمانان تا به امروز قرار داده است.» با چنین پس زمینه ای که به روشنی نشان دهنده جهت گیری سازندگان است نگارش فیلم نامه در کشور قطر آغاز شد و هم زمان اعلام کردند: «تاریخ اولیه مدنظر برای پخش سریال زندگی عمر بن الخطاب، ماه رمضان آینده (سال90) است و سریال به زبان های اسلامی مختلف مانند فارسی، اردو، مالایی و... و همچنین زبان های زنده دنیا از جمله انگلیسی، فرانسوی و... دوبله خواهد شد.» و بدین ترتیب تولید این سریال به عنوان «پرخرج ترین پروژه تلویزیونی در جهان عرب» در دستور کار دو بنیاد بزرگ رسانه ای قرار گرفت؛ گروه تلویزیونی mbc که پایگاه اصلی آن در عربستان سعودی است و سازمان عمومی رسانه های دولتی در قطر.
خبری که برخلاف انتظارات تأیید شد
تا این جای کار به ظاهر همه چیز مطابق با جهت گیری، عادات و اساسا ماهیت رسانه ای جریان فوق الذکر پیش می رفت؛ جماعتی از اعراب وهابی که پایی در عربستان و پایی در قطر دارند، دست به جیب شده و بودجه هنگفتی را برای تأمین بخشی از مقاصد نامیمون خود در اختیار فیلم سازان و عوامل فنی هم راستا با این اهداف قرار داده اند! تراژدی اما آن جا شکل گرفت که خبر رسید پیکان بخشی از این ولخرجی شاه نشینان عرب، عوامل ایرانی تبار و شیعه مسلک را نشانه رفته و آن ها را به سمت خود کشانده است؛ و این همان خبر تکان دهنده ای بود که ابتدا دهان به دهان در میان اصحاب رسانه پیچید و کمتر کسی آن را تأیید می کرد و بیشتر امید داشتند که هیچ گاه هم تأیید نشود اما آغاز پخش سریال تمام این امید ها را ناامید کرد. تیتراژ سریال «عمرالفاروق» گواهی می داد که جمعی از عوامل تولید این پروژه به ویژه در پست های تعیین کننده ای چون طراحی چهره، صحنه و لباس از عوامل سرشناس سینما و تلویزیون ایران هستند؛ آن هم عواملی که پیش تر نامشان در فهرست عوامل مجموعه ماندگار و تحسین شده «مختارنامه» ثبت شده بود. روزنامه جوان در گزارشی که به این اتفاق تلخ اختصاص داده بود، این گونه پرده از جزئیات این همکاری ها برداشت: «تاکنون در محافل خبری نام عبدالله اسکندری به عنوان طراح چهره پردازی این سریال موهن شنیده می شد اما بررسی عنوان بندی آغاز و پایان این سریال و مقایسه آن با عنوان بندی سریال مختارنامه نشان می دهد که آذر محمدی و جلیل فتوحی نیا طراح لباس و طراح صحنه مختارنامه نیز در ساخت این اثر مشارکت داشته اند. حضور آنان در این سریال آن قدر مهم بوده که نام آن ها در عنوان بندی آغازین سریال درج شده است.
طبق اطلاعات به دست آمده آذر محمدی همسر حسن میرباقری برادر کوچک داوود میرباقری است. محمدی با حضور در سریال های «معصومیت از دست رفته» و «مختارنامه» فعالیت جدی خود را در مقام طراح لباس آغاز کرد. وی پیش از این فعالیت های بسیار اندک و کم اهمیتی در سینما و تلویزیون داشته و از زمان ارتباط با خانواده میرباقری مراحل رشد و ترقی خود را در تلویزیون طی کرده و حالا با کسب تخصص در تولیدات ایرانی، تجارب خود را در مقابل دریافت پول در اختیار سازندگان این سریال ضدشیعی - ضدایرانی قرار داده است. ضمنا بررسی عکس های دو سریال نشان می دهد که محمدی علاوه بر حضور در این سریال، اغلب طرح های سریال مختارنامه را نیز با اندکی تغییر به عنوان لباس های سریال عمر برای بازیگران این اثر عربی دوخته است که به نظر می رسد این مسأله نیازمند واکنش حقوقی صدا و سیما و پیگیری موضوع سرقت هنری از سوی مسئولان رسانه ملی است.» این روزنامه در بخش دیگری از گزارش خود تصریح می کند: «نکته جالب توجه دیگر، حضور جلیل فتوحی نیا طراح صحنه سریال مختارنامه در سریال عمر است. فتوحی نیا در سریال عمرالفاروق به عنوان طراح آکساسوار و وسایل صحنه به وهابیون خدمت کرده است.» گزارش نویس «جوان» در بخش پایانی گزارش خود می افزاید: «طبق اطلاعات موثق، عبدالله اسکندری در سازماندهی دست اندرکاران مختارنامه برای حضور در سریال ضد شیعی عمر نقشی جدی داشته است و با همراهی او، گروه فراوانی از عوامل سریال مختارنامه به خدمت این سریال درآمده اند. بهاره فرج اللهی دستیار اول طراح لباس مختارنامه، یوسفعلی احدی از اعضای تیم لباس و قدرت الله خرج دستیار اول طراح چهره پردازی برخی از دست اندرکاران هر دو سریال هستند. مانی اسکندری، شیما اسکندری، فرشته موسوی، مصطفی کامیاب، نازبانو سام خواه، اشکان رحیمیان، محمد اورنگ، زینب تیشه کار و... برخی دیگر از اسامی مشترک ذکر شده در عنوان بندی پایانی دو سریال مختارنامه و عمرالفاروق هستند.»
مختاریم، اما تا کجا!؟
انتشار این خبر بازتاب گسترده ای در رسانه ها داشت؛ رسانه هایی که البته غالبا با شگفتی کیفیت وقوع این اتفاق را رصد می کردند. مرور کارنامه نام های منتشر شده در گزارش فوق به ویژه جلیل فتوحی نیا و عبدالله اسکندری واقعا پذیرش چنین اخباری را دشوار می کرد. فتوحی نیا که در سال 68 با ورود به دانشکده هنر های زیبای دانشگاه تهران فعالیت خود را در رشته طراحی صحنه آغاز کرد، در ادامه در کار های مختلف سینمایی و تلویزیونی حضور پیدا کرد. حاصل این حضور هم سریال هایی چون «مدرسه ما»، «داستان یک شهر» و «مختارنامه» و نیز فیلم هایی چون «می خواهم زنده بمانم»، «سلام به انتظار»، «کوچه پائیز»، «عروس آتش» و... بوده است.
عبدالله اسکندری چهره پرداز مطرح سینما و تلویزیون ایران نیز اکنون در اقدامی عجیب و غیرقابل دفاع گام در مسیری گذاشته است که سیاهی سایه اش به راحتی می تواند نقاط درخشان تا به امروز ثبت شده در کارنامه اش را تحت تأثیر قرار دهد. البته عبدالله اسکندی هنوز و پس از گذشت نزدیک به یک ماه از آغاز انتشار پراکنده این اخبار، هیچ موضع گیری و اظهارنظری در زمینه همکاری با پروژه تلویزیونی «عمر الفاروق» نداشته است و پیگیری ما هم برای کسب توضیحاتی هرچند مختصر (که البته هرچه زمان بیشتر می گذرد و محتوا و جهت گیری کلی سریال عیان تر می شود، تنها می توان سویه توجیهی برای آن متصور بود) هیچ نتیجه ای نداشت. ظواهر امر نشان از یک انحراف و لغزش فاحش دارد؛ انحراف و لغزشی که با توجه به مقدماتی که در ابتدای همین گزارش پیرامون پروژه تلویزیونی «عمرالفاروق» به آن اشاره شد، نمی توان هر فردی را در انتخاب و آزمون و خطای پیرامون آن مختار دانست؛ به ویژه اگر آن فرد تجربیات و شناخت عبدلله اسکندری را هم در توشه داشته باشد!
عبدالله اسکندی؛ طراح چهره زبردستی که چهره پردازی را از سال 1351 زیر نظر بیژن محتشم با فیلم «اسرار گنج دره جنی» آغاز کرد و در همین راستا چهره های ماندگار مجموعه تلویزیونی «هزار دستان» ساخته تحسین شده علی حاتمی را طراحی و اجرا کرد. او بعد ها و در سال 1360 با فیلم سینمایی «پائیزان» ورودی جدی به عرصه چهره پردازی در سینما داشت که حاصل ممارست و تداوم حضورش در این مسیر، ثبت بیش از 130 فیلم سینمایی همچون «تشکیلات»، «مادر»، «دزد عروسک ها»، «عروس»، «هور در آتش»، «دلشدگان»، «روز فرشته»، «سفر به چزابه»، «هیوا»، «مسافر ری»، «این جا چراغی روشن است»، «یک تکه نان»، «به رنگ ارغوان»، «یه حبه قند» و... در کارنامه هنری اش بود. به این فهرست چهره پردازی دو سریال ماندگار «امام علی (علیه السلام)» و «مختارنامه» را هم اضافه کنید و به یاد بیاورید که اسکندری در این آخری علاوه بر طراحی چهره پردازی، سمت مشاور کارگردان را هم برعهده داشته است، اکنون نیز در پروژه تلویزیونی«عمرالفاروق» همکاری دارد و با این کار به سمتی می رود که پل های گذشته خود را خراب می کند.