هشت نمونه از سیاسیترین لحظات المپیک
هشت نمونه از سیاسیترین لحظاتی که تاریخ المپیک را تحت تأثیر قرار داد
پنجره: با وجودی که یکی از ارکان المپیک، عدم مشاهده «رفتار سیاسی» است، اما در ۱۱۶ سالی که از آغاز بازیها بهصورت مدرن گذشته است، بارها شاهد حمله، تحریم و تظاهرات بودهایم. ملیگرایی، نژادپرستی و دیگر انواع احساسات سیاسی بارها در رقابتها رخ داده و باعث به آتش کشیده شدن پرچم و درگیریهای فیزیکی و خونین و حتی مرگ ورزشکاران شده است. در المپیک ۲۰۰۸ پکن گروههای به اصطلاح «مدافع حقوق بشر» غربی خواستار تحریم بازیها بهدلیل برخورد با شورش در تبت و همراهی با نظام سودان و زیمبابوه شده بودند اما عملا هیچ تحرک سیاسی رخ نداد. انتخاب لوگوی بازیهای ۲۰۱۲ لندن بهدلیل شباهت با واژه صیهون به لاتین اعتراضاتی از سوی ایران به همراه داشت که بهجایی نرسید. در مرحله بعد پلیس انگلیس به دلیل احتمال حملات تروریستی القاعده حالت آمادهباش کامل گرفت و حتی ضدهوایی نیز بر روی بام منازل مردم لندن مستقر کرد. احتمال اعلام یک دقیقه سکوت به مناسبت چهلمین سالگرد کشته شدن ورزشکاران اسراییلی در المپیک مونیخ نیز جنجالآفرین شد اما بحث چندانی از تحریم شنیده نشد. رسانههای غربی نیز با شطینت تلاش کرده بودند صحبتهای افشارزاده را طوری تعبیر کنند که گویا وی اعلام کرده است که با نمایندگان رژیم صهیونیستی رقابت خواهیم کرد. با وجود نمونههای متعدد در این زمینه، به هشت المپیکی که سیاست تبدیل به مرکز توجهات شد و ورزش به حاشیه رانده شد میپردازیم. لندن ۱۹۰۸ چهارمین المپیک، اولین دورهای بود که مراسم افتتاحیه داشت. در این مراسم از پرچمداران خواسته شده بود که با رسیدن مقابل جایگاه شاه ادوار هفتم در استادیوم ۶۸ هزار نفری، پرچم را به احترام وی پایین بیاورند اما پرچمدار آمریکا، رالف روز (پرتابگر وزنه که تصویرش آمده است)، پرچم را بهسمت پادشاه پایین نیاورد. در کتابها آمده است که مارتین شِریدان (پرتابگر دیسک آمریکایی) نیز گفته بود که پرچم کشورش «در برابر هیچ پادشاه زمینی سر فرود نخواهد آورد.» از آن زمان ورزشکاران آمریکایی در برابر رهبر هیچ کشوری پرچم خود را پایین نیاوردند. تنشهای انگلیسی- آمریکایی در مسابقات ماراتن نیز بروز کرد. دوراندو پیِتری دونده ایتالیایی در لحظات آخر مسابقه غش کرد و برای رسیدن به پزشک مسابقات نیاز به عبور دادن وی از خط پایان بود. رقابتکننده آمریکایی - جانی هایس- پس از وی از خط پایان گذشت. انگلیسیها وی را نفر دوم اعلام کردند و مقامات دو کشور بر سر اینکه آیا پیتری -که بهدلیل حال نامناسب با کمک دیگران از خط گذشته است- باید حذف شده محسوب گردد یا نه، کشمکش داشتند. بالأخره پس از یک ساعت و در شرایطی که تماشاگران در حال هو کردن بودند، ورزشکار ایتالیایی حذف و هایس برنده اعلام شد. اینها تنها نمونههای حوادث سیاسی بازیهای لندن نبود. فنلاند که در آن زمان تحت کنترل روسیه بود، ترجیح داد در مراسم افتتاحیه هیچ پرچمی نداشته باشد تا اینکه پرچم روسیه را به دست بگیرند. ورزشکاران ایرلند شمالی نیز مسابقات را بهدلیل عدم پذیرش استقلالشان توسط بریتانیا تحریم کردند. برلین ۱۹۳۶ آدولف هیتلر برنامهریزی کرده بود تا تئوریهای خود را در زمینه برتری نژاد آریایی در المپیک تابستانی به نمایش بگذارد. اما اتفاقات چندان بر اساس پیشبینی وی پیش نرفتند زیرا جسی اووِنز دونده سیاهپوست آمریکایی چهار مدال طلای مسابقات را از آن خود کرد. بعدها گفته شد که هیتلر در مراسم اهدای مدال به اوونز توهین کرده است اما واقعیت نداشت. در اولین روز مسابقات دو و میدانی، هیتلر تنها به برندگان آلمانی تبریک گفت و به کورنلیوس جانسون برنده سیاهپوست آمریکایی طلای پرش ارتفاع توجهی نکرد. هنگامی که مقامات کمیته بینالمللی المپیک (IOC) به هیتلر گفتند که یا باید به تمام مدالآوران تبریک بگوید یا به هیچ یک، وی گزینه دوم را انتخاب کرد. هنگامی که اوونز طلا را کسب کرد، هیتلر پیش از مراسم اهدای جوایز استادیوم را ترک کرده بود. اما بیش از غیبت هیتلر در این مراسم، اوونز از عدم واکنش فرانکلین روزولت - رییسجمهوری وقت آمریکا- نسبت به پیروزیهایش احساس توهین کرد. اوونز در این زمینه خاطر نشان کرده بود: «رییسجمهوری حتی یک تلگرام هم برایم نفرستاد.» بر خلاف روالی که برای ارج نهادن به مدالآوران المپیکی در آنجا وجود دارد، وی هیچگاه به کاخ سفید دعوت نشد. ۱۹ سال بعد، دوایت آیزنهاور برای دلجویی از اوونز، وی را «سفیر ورزشی» نامید. ملبورن ۱۹۵۶ حوادث متعددی در این دوره؛ بازیهای المپیک رخ داد مسابقاتی که برای اولینبار توسط یکی از کشورهای نیمکره جنوبی برگزار میشد و مراسم اختتامیه داشت. چین بهدلیل شرکت فورموزا (تایوان) مسابقات را تحریم کرد و مصر، عراق و لبنان نیز در پاسخ به اشغال شبهجزیره سینا توسط اسراییل حضور نیافتند. روابط میان روسیه و مجارستانِ اشغال شده توسط شوروی طی مسابقات بدتر هم شد. قبل از آغاز مسابقات، مجاریان ناراضی اعتراض بزرگی علیه حکومت کمونیستی در بوداپست انجام دادند که با سرکوب نیروهای روسی مواجه شد و ۵ هزار نفر کشته شدند. اعضای تیم المپیک مجارستان تنها پس از بازگشت از ملبورن از این رویداد مطلع شدند و پرچم مجارستان با نشان کمونیستی را از دهکده المپیک پایین آوردند و پرچم اصلی کشور خود را به اهتزاز درآوردند. بسیاری از کشورها از IOC خواستند تا مسابقات را لغو کند اما آوری برونداژ -رییس کمیته- بر ضرورت ادامه مسابقات اصرار کرد. اسپانیا، سوئیس و هلند مسابقات را بهدلیل سرکوب انقلاب مجارستان توسط روسیه تحریم کردند. هیچ مسابقهای بهتر از بازی واترپلو میان روسیه و مجارستان نمیتوانست نشاندهنده این اختلافات باشد. هنگامی که بازیکن روس مشتی به چشم حریف مجار - اروین زادور که در عکس مشاهده میشود- زد و خون به راه افتاد، تماشاگران مجار جایگاهها را تخریب کردند تا به بازیکنان روسی حمله کنند و داور چارهای جز تعطیلی مسابقه نداشت. این مسابقه که به «خون در آب» معروف شد، با پیشتازی ۰-۴ مجارستان در جریان بود. آنها با شکست دادن یوگسلاوی، مدال طلا را از آنِ خود کردند. مکزیکو سیتی ۱۹۶۸ ده روز پیش از آغاز المپیک که اولین دوره در آمریکای لاتین محسوب میشد، درگیریهای متداول میان پلیس و دانشجویان مکزیکی به اوج رسید. رهبران جنبش دانشجویی میخواستند از توجه رسانهها به بازیها استفاده کنند و بر این اساس چند هزار جوان به میدان «سه فرهنگ» در بخش تِلاتِلوکو در مکزیکو سیتی رفتند. تانکها و هلیکوپترها معترضان را محاصره کردند و تیراندازی به راه افتاد. ارتش هم به جمعیت آتش گشود و با سرنیزه به دانشجویان حمله کرد. دولت تعداد کشتهها را چند ده نفر اعلام کرد اما دانشجویان معتقد بودند صدها نفر کشته شدند. مسابقات همچنین در حال و هوای «جنبش حقوق مدنی آمریکا» برگزار شد. رهبر حقوق مدنی -مارتین لوتر کینگ- شش ماه قبل از مراسم افتتاحیه کشته شده بود و لیندون جانسون -رییسجمهوری آمریکا- به تازگی قانونی را به تصویب رسانده بود که بر اساس آن به همه حق مساوی در مالکیت منازل داده شده بود. در مراسم اهدای جوایز دو ۲۰۰ متر، تامی اسمیت و جان کارلوس - دوندگان سیاهپوست آمریکایی که مدال طلا و برنز را کسب کردند- مشت خود را به شکلی که نماد قدرت سیاهان است، در اعتراض به نژادپرستی در آمریکا بالا بردند. پیتر نورمن برنده مدال نقره از استرالیا نیز که سفید پوست بود، بهعنوان همبستگی با آنها، آرم «پروژه حقوق بشر المپیک» را بر روی لباس خود زده بود. آوِری برونداژ رییس IOC که بعدها بهدلیل نظارتش در زمینه برتری نژادی به «آوِری بردِگی» معروف شد، کمیته را به دادن هشدار و تهدید جدی اسمیت و کارلوس بهدلیل «تبلیغ نظرات سیاسی داخلی در عملی که نقضِ عامدانه و شدید اصول اساسی روح المپیک است» مجبور کرد. سالها این دو ورزشکار از حقوق اجتماعیشان محروم شدند و برای پیدا کردن کار دچار مشکل بودند. این شرایط تا دهه ۸۰ ادامه داشت تا آنکه کمیته ورزشی اقدام آنها را بهعنوان عملی شجاعانه تحسین کرد. مونیخ ۱۹۷۲ با حضور بیش از هفت هزار ورزشکار از ۱۲۰ کشور، این بازیها بزرگترین المپیک تاریخ بود، اما هشت نفر از شبهنظامیان «سپتامبر سیاه» - جنبشی مرتبط با سازمان آزادیبخش فلسطین- با حمله به خوابگاه تیم اسراییل و کشتن دو نفر از اعضای تیم و گروگان گرفتن ۹ نفر از آنها، خواستار آزادی ۲۰۰ زندانی فلسطینی شدند. در تلاش برای آزادی گروگانها که البته خوب طراحی نشده بود، بقیه گروگانها و ۵ نفر از مهاجمین کشته شدند. برونداژ مسابقات را به مدت یک روز معلق کرد و مراسم یادبودی هم برای کشتهها برگزار کرد که البته کمترین اسم را از کشتههای اسراییلی بُرد. به هر حال در شرایطی که اعتراضاتی وجود داشت، مسابقات ادامه یافت. بهدنبال این ماجرا گولدا مایر - نخستوزیر رژیم صهیونیستی- تیمهای موساد را برای کشتن عاملین طرح «سپتامبر سیاه» فرستاد. روز ۱۶ اکتبر ۱۹۷۲ مأموران موساد به شکل فجیعی عبدالوائل زعیتر -نماینده سازمان آزادیبخش در ایتالیا- را در آپارتمانش کشتند و چند ترور مشابه دیگر نیز صورت گرفت. همچنین در مسابقات مونیخ تنش جنگ سرد در مسابقه بسکتبال میان آمریکا و شوروی تبلور یافت. تیم آمریکا که تاکنون شکست نخورده بود، با اختلاف یک امتیاز و در حالیکه بارها بر سر خطاها و زمان اعتراضاتی صورت گرفت، شکست خورد. مونترال ۱۹۷۶ این دوره از بازیها صحنه چندین مشاجره سیاسی شدید بود. ورزشکاران اوکراینی چندین بار با به آتش کشیدن پرچم شوروی در خارج از دهکده المپیک راهپیمایی کردند. مسأله مهمتر، تحریم المپیک توسط ۳۰ کشور آفریقایی بود. IOC با حذف نیوزلند از مسابقات موافقت کرد، چرا که کشورهای آفریقایی آنها را متهم به نژادپرستی کردند. نیوزلند کمی پیش از مسابقات تیم راگبی خود را برای چند مسابقه به آفریقای جنوبی فرستاده بود. آفریقای جنوبی بهدلیل سیاستهای آپارتاید حکومتش، بیش از ۱۰ سال بود که از المپیک محروم شده بود. این شرایط تا بازیهای بارسلونا ۱۹۹۲ ادامه یافت و آنها پس از تغییر نظام به المپیک بازگشتند. مسکو ۱۹۸۰ پس از اشغال افغانستان توسط شوروی در دسامبر ۱۹۷۹ آمریکا نامهای به IOC ارسال و تأکید کرد که باید بازیهای تابستان بعد مسکو به تعویق بیافتد یا اینکه به محل دیگری منتقل شود. IOC درخواست رییسجمهوری جیمی کارتر را نپذیرفت و کمیته المپیک آمریکا تصمیم به تحریم مسابقات گرفت. جسی اوونز - برنده مدال طلا ۱۹۳۶- خواهش کرد که کمیته المپیک آمریکا تیمی را بفرستد اما کسی به حرف او گوش نداد. حدود ۶۵ کشور - تقریبا نیمی از کشورها- در مسابقات شرکت نکردند و تعداد کشورها به ۸۰ کاهش یافت که کمترین میزان از سال ۱۹۵۶ بود. در عکس نماد مسابقات مسکو دیده میشود. لس آنجلس ۱۹۸۴ به تلافی اقدام کشورهای غربی در تحریم المپیک قبل، چهل کشور سوسیالیستی به سرکردگی شوروی مسابقات را تحریم کردند. ایران نیز به تأسی از شعار «نه شرقی، نه غربی، جمهوری اسلامی» هر دو دوره مسابقات را تحریم کرده بود. در حالیکه هنوز ورزشکاران آفریقای جنوبی از حضور در مسابقات محروم بودند، حضور زولا باد -دونده دو ۳ هزار متر زنان از این کشور- جنجالآفرین شد. «باد» بهدلیل مسابقه دادن بدون کفش انگشتنما بود و برای حضور در مسابقات درخواست تابعیت انگلیس کرده بود. با وجود اعتراض رو به افزایش در داخل و خارج بریتانیا، این مسابقه در حال انجام بود. مسابقه فینال ۳۰۰۰ متر زنان شدیدا جنجالی شد زیرا «باد» و رقیب آمریکاییاش ماری دِکِر در وسط مسابقه با هم برخورد کردند و دِکِر مجبور به کنارهگیری شد. «باد» به دویدن ادامه داد اما هفتم شد. جمعیت وی را مورد تمسخر قرار دادند و این باعث ناراحتی شدید وی شد. پس از مسابقه، معترضین کاغذهایی به دست داشتند که روی آن نوشته شده بود: «آشغال سفید، برو خانه.» مشخص نیست که خود ورزشکاران تا چه اندازه در پیدایش این تنشهای سیاسی نقش داشتند. در سال ۱۹۹۲ «باد» و دِکِر دوباره با هم رقابت کردند و این بار هر گونه دشمنی را منکر شدند. حتی هنگامی که برنامههای زیادی برای ایجاد اخلال در حرکت مشعل المپیک ۲۰۰۸ بهدلیل وقایع تبت شنیده میشد، اروین زادور - بازیکن واترپلو مجارستان که مشتی به چشمش خورده بود- گله کرد و سپس ابراز امیدواری کرد که «ورزش از سیاست جدا باشد.» وی افزود: «این تنها یک رویا است. هیچگاه تحقق نخواهد یافت.» اما بهنظر میرسد حداقل مسابقات لندن بدون اتفاق خاصِ سیاسی بهکار خود پایان دهد