روایتی مستند از زندگی و جهاد شهید کاوه/ شور شیرین قربانی زمان بد اکران شد
من شخصا با اکران فیلم در این زمان به شدت مخالف بودم و این مخالفت را اعلام هم کردم. نهایتا کار به جایی رسید که تهدید شدیم اگر در زمان تعیین شده فیلم را اکران نکنیم ممکن است دیگر نتوانیم هیچوقت آن را اکران کنیم. البته من برای مخالفت خود دلایلی هم داشتم و به دوستان هم اعلام کردم که اکران فیلم در این شرایط و در این زمان باعث میشود شور شیرین قربانی شود.
با چه دغدغهای رفتید سراغ کردستان؟
انگیزه اولیهای که سبب شد در خصوص کردستان فیلم بسازم، ارادت دیرینهام به شهید کاوه بود؛ ساخت فیلمی درباره زندگی شهید کاوه بهانهای بود که در ذیل آن میتوانستم روی موضوع کردستان هم مانور بدهم. چرا که مساله کردستان در این سالها آنگونه که شایسته بوده مورد توجه قرار نگرفته است. تعلق خاطرم به شهید کاوه و بیتوجهی سینماگرها به مقوله کردستان انگیزه مضاعفی برای بنده بود و نهایتا ساخت اثر سینمایی شور شیرین را پذیرفتم.
در شور شیرین تصویری که از شهید کاوه ارائه میشود، تصویر فردی الهی و دست نیافتنی نیست و به نظرم این برای شور شیرین یک حسن محسوب میشود. در این فیلم شهید کاوه با همرزمانش فوتبال بازی میکند، دغدغه زوج جوانی را دارد که میخواهند با یکدیگر ازدواج کنند و مجموعا تصویری که از او ارائه میشود بیش از آنکه تصویری مقدس، معنوی و الهی باشد، تصویر فردی اجتماعی است. شما با چه هدفی شخصیت شهید کاوه را اینگونه معرفی کردید؟
برداشت شما، برداشت صحیحی است. البته این مساله خیلی به اراده من متکی نبود؛ به هر حال ماموریت من این بود که راجع به شخصیت شهید کاوه فیلمی بسازم؛ بنابر این باید به واقعیتهای زندگی و شخصیت این شهید وفادار میماندم. در ساخت این فیلم خود شخصیت شهید ما را هدایت میکرد که چگونه او را معرفی کنیم؛ ضمن این که معتقدم اگر قرار است برای نوجوانان و جوانانمان با استفاده از شخصیت کاوه و امثال او الگو سازی کنیم، نباید شخصیت این الگوها را دست نیافتنی نشان بدهیم چرا که در این صورت مساله الگو سازی و الگوپذیری جامعه از آنها منتفی شود. به هر حال یکی از ویژگیهای الگوها، قابل تکرار بودن آنها است و گرنه اگر الگو شخصیتی دستنیافتنی داشته باشد که مخاطب هرگز نتواند مشابهت با او را تصور کند، عملا جنبه کارکرد الگوسازی از دست میرود. در کنار این مساله باید تاکید کنم امثال کاوه بچههایی بودهاند از همین اجتماع که در زمان ایجاد بحران در کشور، برای حل بحران شتافتند و به دلیل بعضی از ویژگیهایی که داشتند توانستند نام خودشان را در تاریخ به ثبت برسانند. تصور میکنم سایر شهدای ما در تاریخ دفاع مقدس هم افرادی غیرمعمولی، ملکوتی، فرا انسانی و... نبودهاند؛ آدمهایی معمولی بودهاند و البته ویژگیهایی داشتهاند که این ویژگیها، آنها را از سایرین متمایز میکرده است.
داستانی که در شورشیرین روایت شده است، جنبه تاریخی داشته یا صرفا روایتی داستانی است؟
آنچه ما درباره شهید کاوه و آن مقطع از کردستان گفتیم، همه مستند است. البته برخی قصههای فرعی که در کار روایت شده با الهام از روایتهای آن روز کردستان و با اندکی دخل و تصرف تبدیل به قصهای مستقل شده است که از جمله آنها میتوان به قصه حمید میرابی اشاره کرد. البته همین داستان هم گزینشی است از داستانهایی که در کردستان در آن سالها اتفاق افتاده است.
بازیگر نقش شهید کاوه شباهت بسیاری به این شهید داشت. پروسه انتخاب این بازیگر چگونه بود؟
به هر حال یکی از اصول کارهای زندگینامهای در سینما این است که شخصیت محوری فیلم به لحاظ فیزیکی به شخصیت واقعی شباهت داشته باشد. محمود کاوه در آن برهه جوان بیست سالهای بوده که بخشی از ویژگیهای ممتازش، به جوان بودن او بازمیگردد. اساسا اگر برخی از رفتارهای کاوه در آن مقطع در کردستان را یک نظامی پخته که سالها در تعلیمات نظامی دیده انجام میداد، خیلی جای تعجب نبود. اما این که جوان بیست سالهای تا به این حد شجاع باشد و نبوغ نظامی ویژهای هم داشته باشد طبیعی است که او را با دیگران متمایز میکند.
در خصوص انتخاب بازیگر هم باید تاکید کنم جوان بودن بازیگر نقش شهید کاوه برای ما بسیار مهم بود؛ بنابر این بسیار جستجو کردیم وجوانی را در همان سن وسال پیدا کردیم که به لحاظ ظاهری به شهید محمود کاوه نزدیک باشد و از نظر قدرت بازی هم آنقدر قوی باشد که بتواند از پس نقش برآید. نهایتا از بین حدود چهارصد نفر از بازیگرانی که برای این مساله در نظر گرفته شده بود توانستیم حمید عمارلو ـکه از بازیگران تئاتر خراسان استـ را برای بازی در نقش شهید کاوه انتخاب کنیم. ایشان خود از بازیگران تئاتر بوده ولی پیش از این کار در سینما و تلویزیون را تجربه نکرده بود.
البته تیم تولید شور شیرین خیلی خراسانی بود.
ما حدود پانزده نفر از بازیگران خراسانی را به عنوان نیروهای اطراف شهید کاوه انتخاب کردیم و آنها را در طول چهار ماه فیلمبرداری در منطقه فیلمبرداری نگاه داشتیم؛ چرا که به هر حال بایستی فضای مورد نیاز را در میآوردیم. البته در نقطه مقابل هم بازیگرانی که باید نقش نیروهای کرد را بازی میکردند، از میان بومیان کردستان انتخاب شدند تا مسائلی مانند لهجه بازیگران و آداب و فرهنگ کردی نیز در فیلم حفظ شود.
پیش از اکران فیلم، حاشیههایی در خصوص نحوه و زمان اکران آن ایجاد شده بود و شما نسبت به زمان اکران آن انتقاداتی را مطرح کرده بودید. با این همه استقبال از فیلمشما تا کنون چگونه بود؟
استقبال از هر فیلمی، تابع شرایط خاصی است. من شخصا با اکران فیلم در این زمان به شدت مخالف بودم و این مخالفت را اعلام هم کردم. نهایتا کار به جایی رسید که تهدید شدیم اگر در زمان تعیین شده فیلم را اکران نکنیم ممکن است دیگر نتوانیم هیچوقت آن را اکران کنیم. البته من برای مخالفت خود دلایلی هم داشتم و به دوستان هم اعلام کردم که اکران فیلم در این شرایط و در این زمان باعث میشود شور شیرین قربانی شود. طبیعتا الان هم از میزان فروش فیلم راضی نیستم و معتقدم این فیلم ظرفیت فروش بیشتری دارد. با این همه معتقدم مخاطبان، پس از پایان فیلم اغلب سینما را با رضایت ترک میکنند. فکر میکنم فیلم در ارتباط با مخاطب و جذب او موفق عمل کرده است؛ اما این که چرا عده بیشتری برای دیدن فیلم به سالن سینما مراجعه نمیکنند دلایل عمدهتری دارد که بخشی از آن به حوزه عمومی سینما و مشکلاتی که این بخش از سینما با آن دست به گریبان است بازمیگردد. فیلمهای بسیار زیادی در طی این سالها ساخته شده که فیلمهای بسیار خوبی بودهاند که با استقبال روبه رو نشدهاند. بخشی از این مهجوریت به دلیل مشکلات عمومی اکران فیلم در کشور است و بخش دیگر آن هم به ساختار فیلم در جذب مخاطب بازمیگردد؛ به هر حال فکر میکنم هر فیلمی باید با توجه به ظرفیتهایش در جذب مخاطب اکران شود؛ اگر به این ظرفیتها توجه نشود فیلمها آسیب خواهند دید؛ کما این که فیلم ما دارد از عدم تناسب زمانی اکران آسیب میبیند.