نظر جالب زیباکلام درباره آینده احمدینژاد
اساسا آقای احمدینژاد شخصیتی خودمحور دارد و اعتقادی به تحزب و تشکیلاتی کار کردن ندارد. تجربه نشان داده است كه آقای احمدینژاد ترجیح میدهد بگوید و دیگران اجرا کنند. برای چنین فردی دشوار است که بخواهد کار حزبی انجام دهد. من فکر میکنم از این بابت هم آقای احمدینژاد خیلی آینده پر جنبوجوشی نخواهد داشت و باز همه راهها به نارمک و دانشگاه علموصنعت ختم میشود.
با توجه به این که امسال سال آخر دولت آقای احمدی نژاد است، فکر می کنید آینده ایشان بعد از ریاست جمهوری چه خواهد شد و به کجا خواهند رفت؟
سؤال بسیار پیچیده و دشواری است اما من شخصا فکر می کنم اگر اصول گرایان به دلیل آن که ایشان با رهبری زاویه پیدا کرده است، وی را بازنشسته اجباری نکنند به عنوان استاد در دانشگاه علم و صنعت باقی خواهند ماند. ولی قطعا برای برخی از نزدیکان ایشان مثل آقای اسفندیار رحیم مشایی، محمدرضا رحیمی، حمید بقایی و... پرونده هایی تشکیل و برای آن ها مشکل ایجاد می شود. آقای احمدی نژاد دو صفت داردکه واقعا صفات برجسته ای است. این صفات متأسفانه حکم کیمیا را در میان رجال سیاسی ما دارد. اولین صفت ایشان، این است که فوق العاده آدم با شهامت، شجاع و جسوری است. اگر یک دهم شهامت و جسارت احمدی نژاد را آقای خاتمی داشت، هم وضع کشور و هم وضع اصلاح طلبان خیلی بهتر از آن چیزی می شد که امروزه هست. صفت دوم آقای احمدی نژاد این است که ایشان درجه ای از پایبندی و تعهد و رفاقت را برای کسانی که با ایشان کار کرده و بیعت کردند رعایت می کند. اگر ایستادگی ایشان برای آقای رحیم مشایی نبود، من فکر می کنم تا حالا برای آقای مشایی مشکل پیش آمده بود؛ اما دیدیم که آقای احمدی نژاد خیلی چیز ها را برای مشایی از دست داد ولی حاضر نشد که مشایی له شود. این گونه رفتار کردن در ميان بسیاری از دولتمردان ما رایج نبوده و نیست. حالا این دو صفت خوب آقای احمدی نژاد برایش تبدیل به دردسر شده و ایشان باید امیدوار باشد که بگذارند در دانشگاه علم وصنعت درس بدهد. البته با این که من از خیلی جهات مخالف نگاه و سیاست های آقای احمدی نژاد هستم ولی معتقدم که ایشان همچنان از یک محبوبیت قابل توجهی در بین اقشار و لایه های محروم تر جامعه برخوردار است و هنوز هم با وجود این گرانی ها و مشکلات، اگر فردا ایشان در انتخاباتی شرکت کنند راحت بین 10 تا 15 میلیون رأی می آورند و هیچ چهره و شخصیت اصول گرایی را من سراغ ندارم که حتی نصف این میزان رأی را بتواند بیاورد. با این حال فکر می کنم پایان دوره ریاست جمهوری، احمدی نژاد پایان زندگی سیاسی اش باشد.
چقدر احتمال می دهید كه احمدی نژاد به فعالیت حزبی وارد شود؟
اساسا آقای احمدی نژاد شخصیتی خود محور دارد و اعتقادی به تحزب و تشکیلاتی کار کردن ندارد. تجربه نشان داده است كه آقای احمدی نژاد ترجیح می دهد بگوید و دیگران اجرا کنند. برای چنین فردی دشوار است که بخواهد کار حزبی انجام دهد. من فکر می کنم از این بابت هم آقای احمدی نژاد خیلی آینده پر جنب و جوشی نخواهد داشت و باز همه راه ها به نارمک و دانشگاه علم و صنعت ختم می شود.
به طور کلی در ساختار سیاسی ایران چه جایگاهی را برای رؤسای جمهوری بازنشسته مناسب می دانید به گونه ای که بتوان از ظرفیت های آن ها استفاده کرد؟
من فکر می کنم مشکل از احمدی نژاد، خاتمی یا هاشمی نیست بلکه مشکل ناشي از ساختار قانون اساسی است که به دلیل اختیارات وسیعی که به رئیس جمهوری داده شده، به صورت بالقوه مسأله ناسازگاری و اختلاف بین رهبری و رئیس جمهوری پیش می آید. بر این اساس به نظر من اگر بحث احیای نخست وزیری جدی تر دنبال شود، نخست وزیری خواهیم داشت که اختیاراتش کمتر از رئیس جمهوری بوده و برخی اختیاراتش به دیگران داده شده است.
آقای هاشمی مدعی بودند كه در دوره آقای خاتمی هم اختیارات زیادی داشتند و این گونه نبود که دستشان از قدرت کوتاه باشد؛ آیا فکر می کنید این روند برای آقای احمدی نژاد و دولت یازدهم هم تکرار می شود؟
آقای هاشمی رفسنجانی با آقای احمدی نژاد خیلی فرق می کند. آقای احمدی نژاد دشمنان زیادی را در جبهه اصول گرایان برای خودش به وجود آورده است. رئیس جمهوری آینده هم که از کره ماه نمی آید و از میان اصول گرایان که قدرت را در دست دارند خواهد بود، بنابراین بعید است این اتفاق بیفتد. حتی جبهه پایداری هم که متحدین بالقوه و بالفعل آقای احمدی نژاد هستند، حاضر نیستند نسبت به آقای احمدی نژاد پایبند باشند. بنابراین به فرض خیلی محال یا به فرض خیلی دور که رئیس جمهوری از بین اصول گرایان جبهه پایداری و طرف داران آیت الله مصباح باشد، باز هم حاضر نیستند که به آقای احمدی نژاد میدان بدهند. اگر رئیس جمهوری آینده از میان طیف اصول گرایان سنتی باشد، یعنی فرض کنید آقای دکتر ولایتی، آقای دکتر جلیلی یا آقای دکتر علی لاریجانی باشد که اصلا آقای احمدی نژاد هیچ گونه اختیاراتی نخواهند داشت. این است که آینده خیلی زیادی برای آقای احمدی نژاد وجود ندارد.
اكنون که در سال پایانی دولت هستیم، فکر می کنید آقاي احمدی نژاد در این یک سال آخر چه کار هایی انجام خواهد داد تا زمینه سازی برای دوران بعد از ریاست جمهوری اش باشد؟
یقینا ایشان پرداخت یارانه های نقدی را به بخشي قابل توجهی از این 75 میلیون ادامه خواهد داد. ایشان حتی اگر شده از جیب خودش هم هزینه کند، این کار را خواهد کرد تا یارانه ها قطع نشود. ادامه این روند، تکلیفی بسیار سخت و دشوار برای رئیس جمهوری بعدی خواهد شد. همه می دانند پرداخت یارانه نقدی به این صورتی که توسط دولت آقای احمدی نژاد انجام می شود، امر بسیار غلطی است. نمی شود که تا آخر دنیا به 70 میلیون جمعیت ایران هر ماه 40 الی 50 هزار تومان بدهیم. اگر قرار بر این بود، اصلا چرا ما به سمت و سوی هدفمند سازی و هدفمند کردن رفتیم؟ نکته دیگر آن که شعار های سمبلیکی که ايشان از سال 84 ا در خصوص عدالت، برابری، مساوات و مبارزه با فقر و فساد مطرح کرد، همچنان ادامه خواهد داشت. در سیاست خارجی باز هم سعی می کند همان شعار هایی را که در این هفت سال داده همچنان تکرار کند و بنابراین فکر نمی کنم چیز زیادی در این یک سال باقی مانده تغییر پیدا کند و مجموعا ایشان به همان سیاست هایی که در این هفت سال داشته است، همچنان ادامه می دهد.
فکر نمی کنید ممکن است رئيس جمهوري بعدی یکی از اعضای هیأت دولت کنونی باشد؟
ممکن است بعضی از اعضای دولت آقای احمدی نژاد که از اردیبهشت 90 به این سو احساس كردند که زمان به نفع آقای احمدی نژاد نیست و پشت ایشان را خالی کرده و دست دوستی به سمت مخالفان ایشان دراز کردند، در دولت بعد نیز نگه داشته شوند ولی فکر می کنم بخش قابل توجهی از آن ها تغییر پیدا کنند. احتمال این که رئیس جمهوری بعدی از کابینه فعلی باشد، خیلی ضعیف است. به عبارت دیگر این احتمال همان قدر ضعیف است که ما بگوییم احتمال می دهیم آقای خاتمی یا آقای محمدرضا عارف یا آقای دکتر محمدعلی نجفی از سوی اصلاح طلبان نامزد شوند و بتوانند دولت بعدی را تشکیل دهند. بنابراین چه در مورد اصلاح طلبان و چه در مورد کسانی که متحد آقای احمدی نژاد بودند، به نظر من این امکان وجود ندارد