تقسیم کار میان افراطیون شبه اصولگرا،منحرفان و اصلاح طلبان!
اصلاح طلباني كه همواره رقيب خود را به ناكارآمدي، غريبگي با عناصر دنياي مدرن و...متهم ميكردند آرام آرام پيكان تيز حملات خود را به سوي محمدباقر قاليباف چرخاندند و وي را مورد هجمه قرار دادند. هرچه بود قاليباف از نگاه اصلاحطلبان نماد چهره كارآمد اصولگرايي محسوب ميشد. به باور اصلاح طلبان اين نگاه هيچ گاه نبايد در طيف وسيع مردم ايران مورد پذيرش قرار گيرد.
کد خبر :
210707
احسان تقدسی: در حالي كه حدود 10 ماه ديگر تا برگزاري انتخابات رياستجمهوري مانده است، موج تازهاي از تخريب مديريت شهري تهران توسط رسانههاي چند جريان كشور آغاز شده است. در سه روز گذشته تخر يب مديريت شهري تهران توسط رسانههاي چند طيف مختلف سياسي از جمله اصلاحطلبان، جبهه پايداري و جريان انحرافي به طور ويژه پيگيري شده است. تخريب مديريت شهري اگرچه سابقهاي هفتساله دارد و از همان روزهاي اول انتخاب قاليباف بهعنوان شهردار تهران در رسانهها مطرح شده بود، اما در چندماه اخير و بخصوص بعد از انتخابات مجلس شوراي اسلامي وجوه تازهاي به خود گرفته و بهصورت تقسيم كار نانوشتهاي ميان چند جريان (عليالظاهر غير مرتبط باهم) پيگيري ميشود.
استقبال از تخريب
بيش از 10 ماه ديگر تا انتخابات رياستجمهوري زمان باقي است و برخي جريانها و رسانههاي وابسته به گروههاي تخريب تلاش ميكنند با ورود زودهنگام به اين موضوع، فضا را به سمت تخريب چهرههاي موفق جريان اصولگرا هدايت كنند. ديروز تخريب «نيروهاي كارآمد» به تنهايي اسم رمز چند روزنامه و سايت اصلاحطلب، جريان انحرافي و جريان پايداري بود. در اين حمله هماهنگ مديريت شهري به صورت گستردهاي مورد تخريب قرار گرفت.
روزنامه های ایران، آفتاب یزد، ملت ما، اعتماد و برخي سایتهای خبری با نام و نشان يا بينام و نشان با انتشار اخبار و گزارش هایی بهصورت مشترک به تخریب شهردار تهران و فعالیت های مدیریت شهری در سالهای اخیر پرداختند. در اين ميان روزنامه های ایران و آفتاب یزد در صفحه اول از ایشان به عنوان کاندیدای یازدهمین انتخابات ریاست جمهوری نام بردند و در قالب چند گفتوگو، اظهارات مفصلی از برخی سیاسیون در اینباره مانند حمیدرضا ترقی، عضو شورای مرکزی حزب موتلفه، قاسم روانبخش از شاگردان آیت الله مصباح و مدرس موسسه آموزشی امام خمینی در قم و فاطمه آلیا نماینده مجلس عضو جبهه پایداری منتشر کردند.
روزنامه ایران با تیتر «سردار و یارانش به چه می اندیشند» و آفتاب یزد با تیتر «جبهه پایداری: قالیباف اصولگرا نیست» سعی در تخریب چهره قالیباف داشتند.
در روزهای گذشته نیز روزنامه های جمهوری اسلامی، ایران، اعتماد و...همین موضوع را دنبال کردند. این درحالی است که هفته نامه آسمان منتسب به اصلاح طلبان نیز در شماره اخیر خود که به تفصیل اسحاق جهانگیری را به عنوان کاندیدا مطرح و شش صفحه با او مصاحبه کرده بود در دو صفحه با انتشار گزارش مفصلی با عنوان «رای ریزان به کمک سیمان و بتون» تخریب قالیباف را هدف قرار داده بود.
اينگونه تصور ميشود كه پروژه تخريب مديريت شهري از سوي چند جريان سياسي با چند هدف گوناگون دنبال ميشود كه برآيند آن يكي است. نگاهي به اهداف پيدا و پنهان چند جرياني كه به طور پيگير پروژه تخريب مديريت شهري را دنبال ميكنند ميتواند تا حد زيادي از اين پروژه غبارزدايي كند.
اصلاح طلبان
در جريان اصلاحطلب آخرين نمونه از اين تخريبها شماره جديد مجله «آسمان» بود كه بخشي از متهمان و بازداشتشدگان حوادث پس از انتخابات رياستجمهوري در آن فعاليت كرده و آنگونه كه برخي رسانهها روايت كردهاند برخي عناصر دخيل در فتنه اسپانسر مالي اين نشريه هستند. به طور خاص هنوز چندان معلوم نيست كه آيا تخريب مديريت شهري با چراغ سبز بزرگان اين جريان پيگيري ميشود و يا اتاق فكر طيف رسانهاي منسوب به اصلاح طلبان خود اين پروژه را پيگيري ميكند. قدر مسلم اينكه تاكنون واكنش انتقادي در برابر تخريبها از سوي بزرگان اين جريان مشاهده نشده است.
به گزارش تهران امروز،به باور كارشناسان،طيف تندرو اصلاحطلبان از ابتداي روي كارآمدن جريان اصولگرا در سال 1384 تلاش فراواني كردند تا مديريت اصولگرايان را ناكارآمد و «پربحران» جلوه دهند. در پنج سال ابتدايي رياستجمهوري محمود احمدينژاد دو اتفاق بزرگ در لايههاي سياسي كشور رخ داد كه از چشم اصلاحطلبان پنهان نماند. يكي كاهش رضايتمندي مردم، نمايندگان و به تبع آن رسانهها از عملكرد دولت و ديگري افزايش بيسابقه رضايت مردم كلانشهري چون تهران از عملكرد مديريت شهري. اصلاح طلباني كه همواره رقيب خود را به ناكارآمدي، غريبگي با عناصر دنياي مدرن و...متهم ميكردند آرام آرام پيكان تيز حملات خود را به سوي محمدباقر قاليباف چرخاندند و وي را مورد هجمه قرار دادند. هرچه بود قاليباف از نگاه اصلاحطلبان نماد چهره كارآمد اصولگرايي محسوب ميشد. به باور اصلاح طلبان اين نگاه هيچ گاه نبايد در طيف وسيع مردم ايران مورد پذيرش قرار گيرد و تنها راه مقابله با آن هم تخريب است. روزنامه شرق، اعتماد، آفتاب يزد و نشريه آسمان مهمترين توپخانههاي اصلاحطلبان در اين ميدان هستند، گاه به گرفتن جوي آبي و گاه به ريزش باراني.
جبهه پايداري
اعضاي جبهه پايداري از همان آغاز تشكيل اين تيم، تخريب مديريت شهري را يكي از مهمترين محورهاي رفتار رسانهاي خود قرار دادند.
درحالي كه هنوز چندماهي تا انتخابات مجلس نهم مانده بود حجت الاسلام جلالي از اعضاي جبهه پايداري مدعي تشكيل ستادهاي انتخاباتي محمدباقر قاليباف در شهركرمان آن هم براي انتخابات رياستجمهوري شد. اين ادعا در آن برهه درحالي مطرح ميشد كه حتي كشور هم چندان آماده فضاي انتخاباتي مجلس نبود.
در ايام انتخابات مجلس شوراي اسلامي هم عكسي از يك اتومبيل متعلق به شهرداري بر روي خروجي سايتهاي متعلق به جريان پايداري قرار گرفت و اين رسانهها ادعا كردند شهرداري تراكتهاي تبليغاتي جبهه متحد اصولگرايان را پخش كرده است. چندي نگذشت كه معلوم شد اتومبيل مذكور تنها تراكتهاي پخش شده در كف خيابانها را جمع ميكرده است.
در روزهاي گذشته توپخانه رسانهاي منسوب به اين جريان همگام با اصلاح طلبان، فاز جديدي از تخريب مديريت شهري را كليد زده است. اين تخريبها پس از تمجيد آيتالله مهدوي كني رئيس مجلس خبرگان از عملكرد شهرداري تهران در چند سال گذشته افزايشي چند برابري داشته است بهگونهاي كه علاوه بر قاليباف، نوك پيكان تخريبهاي اين جريان به سمت شخص آيتالله مهدوي كني و انتقاد از ايشان هم نشانه رفته است. حجتالاسلام قاسم روانبخش عضو شاخص جبهه پايداري در روز گذشته صراحتا به قاليباف تاخت و اعلام كرد كه وي اصولگرا نيست!
جريان پايداري بلافاصله با پايان انتخابات مجلس ستادهاي انتخاباتي خود را تشكيل داده و بر اساس آمار، بيشترين اظهارنظرهاي انتخاباتي هم از سوي چهرههاي منسوب به اين جريان انجام ميشود. اين جريان هم مانند جريان اصلاح طلب معتقد است تنها گزينه مقابله با محبوبيت محمد باقر قاليباف، تخريب وي از طريق دهها وبلاگ، سايت و رسانهاي است كه در اختيار اين جريان قرار دارد.
جريان انحرافي
آخرين حلقه وصل جريان تخريب مديريت شهري را ميتوان جريان انحراف دانست. اگر روزنامه «ايران» را مهمترين رسانه دراختيار اين جريان بدانيم بايد گفت كه اين روزنامه در دوسال گذشته چند موج تخريبي بسيار گسترده عليه شهرداري تهران و شخص محمد باقر قاليباف داشته است. اوج اين تخريبها هم در ماجراي سيل بيسابقه تهران بود كه اهالي سياست اين جريان هم پا به ميدان گذاشتند و با جريانسازي رسانهاي به نشر اخبار بيپايه عليه مديريت شهري پرداختند. موج تخريب اين جريان بسيار گستردهتر از دو جريان قبلي است چه آنكه به مدد وجود موسسات عريض و طويل نظرسنجي كه در پژوهشگاهها، سازمانها و وزارت خانههاي متفاوت دولتي وجود دارد، آگاهترين جريان به ميزان محبوبيت چهرهها در ميان مردم همين جريان است.