چند خاطره خواندنی از شهیدتهرانیمقدم
تهرانی مقدم گفت: در بحث دانشمند برجسته، باید بگویم زمانی که رهبری به منزل این شهید آمدند، گفتند که در بازدیدی که از مقر این شهید داشتم با جمعی از جوانان نورانی و نخبه روبرو شدم. ایشان از فرزندش حسین پرسیدند رشته تحصیلیات چیست؟ او گفته بود مدیریت. ایشان هم به حسین گفتند رشته تو مدیریت است و رشته پدرت هم مدیریت عملی بود. حسن در مقر تحت مدیریتش، صدها دکتر و پروفسور را گرد هم آورده بود.
مهر: محمد تهرانی مقدم برادر شهید سردار حسن تهرانی مقدم در این برنامه گفت: بهترین جمله درباره شهید تهرانی مقدم، عبارتی است که رهبر انقلاب درباره او به کار بردند: دانشمند برجسته، سردار عالیقدر، پارسای بیادعا. وزیر ارشاد در مراسم یادی از نامآوران گفت: رهبر انقلاب درباره حمید سبزواری گفتند او شاعر بزرگی است. دلیل اولش توانمندیاش در شعر و دلیل دوم هم این است که شاعری در صحنه بود و مبارزه را کنار نگذاشت. زمانی که برخی شاعران بی تفاوت بودند و نسبت به انقلاب و نظام موضعی نداشتند، او در صف مبارزه حضور داشت. مراسم «یادی از نامآوران» ویژه گرامیداشت یاد و خاطره 10 چهره درگذشته در سال 90 از مفاخر ملی کشور، دوشنبه شب 26 تیر با حضور سید محمد حسینی وزیر فرهنگ و ارشاد اسلامی، حمید شاهآبادی معاون هنری وزیر ارشاد، حجتالاسلام و المسلمین محمدجواد ادبی رئیس انجمن آثار و مفاخر فرهنگی، مسعود زریبافان مدیر بنیاد شهید و ایثارگران و خانوادههای 10 چهره مذکور در محل انجمن آثار و مفاخر فرهنگی برگزار شد. محمد تهرانی مقدم برادر شهید سردار حسن تهرانی مقدم در این برنامه گفت: بهترین جمله درباره شهید تهرانی مقدم، عبارتی است که رهبر انقلاب درباره او به کار بردند: دانشمند برجسته، سردار عالیقدر، پارسای بیادعا. وی افزود: در باب سردار عالیقدر باید بگویم در زمانی که مردم فریاد میزدند جواب موشک، موشک !، این شهید بزرگوار با دست خالی به ندای امام و مردم پاسخ داد و چه شجاعانه پاسخ داد. به یاد دارم که هر موقع که میخواست موشکی را به سمت دشمن شلیک کند، ابتدا زیارت عاشورا میخواند و بعد از آن با یک ماژیک روی بدنه موشک مینوشت: «و ما رمیت اذ رمیت، ولاکن الله رمی». تهرانی مقدم گفت: در بحث دانشمند برجسته، باید بگویم زمانی که رهبری به منزل این شهید آمدند، گفتند که در بازدیدی که از مقر این شهید داشتم با جمعی از جوانان نورانی و نخبه روبرو شدم. ایشان از فرزندش حسین پرسیدند رشته تحصیلیات چیست؟ او گفته بود مدیریت. ایشان هم به حسین گفتند رشته تو مدیریت است و رشته پدرت هم مدیریت عملی بود. حسن در مقر تحت مدیریتش، صدها دکتر و پروفسور را گرد هم آورده بود. برادر پدر علم موشکی ایرانی ادامه داد: در باب عبارت پارسای بیادعا هم باید بگویم که او سیر و سلوکش را از مسجد و در مظهر علم و علما آغاز کرد. در سالهای پیروزی انقلاب، با فعالیت شبانه روزی، با فرهنگ امام و انقلاب آشنا شد و در روزگار دفاع مقدس، صیقلی شد. او علمدار دفاع از امامت و ولایت بود که در سازمان جهاد خودکفایی به اوج رسید. در گره گشایی از محرومین و مستضعفان گرههای راهش را باز میکرد و در تجهدهای شبانه نورانی میشد. تا این که نهایتا در ایام غدیر، لبیک گویان به خدمت مولایش امیرالمومنین(ع) رسید. برادر شهید تهرانی مقدم گفت: حسن چند روز پیش از شهادتش به خانه ما آمد. من و مادرم در خانه بودیم. میگفت چند شب پیش خواب دیدم که از دنیا رفتهام. در قبر تنگ و تاریکی جا گرفتم و دو ملک غضبناک به سمت من آمدند. از من پرسیدند که خب، چیزی هم داری؟ در آن لحظه به نظرم رسید بگویم من اقامه عزای اباعبدالله را داشتم. در آن لحظه قبر فراخ شد و دو ملک صورتی خندان پیدا کردند و باغی روبرویم هویدا شد. من خودم هم چند روز پیش خواب برادرم را دیدم. لباس مرتب و مخصوص مهمانی پوشیده بود و میخواست برود. به او گفتم حسن آقا سوالی دارم. آخرش مولا علی کمکت کرد یا نه؟ به من گفت: حاج ممد این جا خیلی دقیق است. سه مرتبه به من گفت حواست جمع باشد. گفتم هنوز جواب من را ندادی. دستم را به گردنش انداختم و گفتم تا جواب ندهی، نمیگذارم بروی! گفت مولا دستم را گرفت و الان هم جایم خوب است. وی در پایان گفت: وقتی که به دیدن بدن قطعه قطعه شده و بیسر برادرم رسیدم، این جمله امام حسین(ع) بالای پیکر حضرت عباس(ع) به یادم آمد که الان کمرم شکست و چارهام از دست رفت. در ادامه این مراسم مسعود زریبافان هم به بیان سخنان کوتاهی پرداخت. سید محمد حسینی وزیر ارشاد هم به دلیل کوتاهی وقت سخنرانی خود را کوتاه کرد و گفت: چگونه میشود درباره این 10 چهره، به یک جمله یا چند جمله بسنده کرد؟ آیت الله عمید زنجانی که از اساتید دوران دانشگاه من بود که با وجود کبر سن و زیادی مشغلههای علمی، حاضر شد قبول مسئولیت کند. این موضوع به احساس تعهد و مسئولیت ایشان برمیگشت. یا آیتالله نورانی که با هم در دانشکده الهیات همکاری داشتیم و اشرافی که ایشان به نسخههای خطی داشت از نزدیک شاهد بودم. کافی بود سوالی مطرح شود تا ایشان با حوصله و سعه صدر، بنشیند و ساعتها برای دانشجو یا فرد علاقهمند صحبت کند. وزیر ارشاد گفت: آیت الله صادقی تهرانی هم با 313 عنوان کتابی که داشت، قرآن را محور همه فعالیتهای خود قرار داده بود. او به بحث رجال و مباحث مشابه اکتفا نمیکرد. اگر حدیثی با علم کلام و رجال سازگاری نداشت، بدون تعارف آن را کنار میگذاشت. حجتالاسلام علی ابوالحسنی هم از روحانیون و محققان سختکوش و پرتلاش بود. ایشان در تاریخ سیاسی و اجتماعی ایران تبحر خاصی داشت. چهرههای دیگر هم که نیازی به معرفی یا توضیح ندارند. زندهیاد پرویز رجبی که در مرکز دایرهالمعارف اسلامی فعالیتهای تمام وقت داشت یا سیمین دانشور که جدا از شخصیت همسرش، خود یک نویسنده بسیار بزرگ و از افتخارات کشورمان بود. حسینی افزود: جلال ذالفنون میگفت موسیقی به خودی خود هنر نیست بلکه تعدادی از اصوات است که کنار هم قرار میگیرند و اگر این گونه به آن نگاه شود، یک حرکت فیزیکی است نه هنری. اما آنچه موسیقی را تبدیل به هنر میکند، پیامی است که در این اصوات و طریقه چینش آنها نهفته است. امروز در جلسهای خدمت رهبر انقلاب بودیم و بحث تقدیر از دو چهره فرهنگی بود. یکی از این چهرهها حمید سبزواری است. رهبر انقلاب درباره ایشان گفتند او شاعر بزرگی است. دلیل اولش توانمندیاش در شعر و دلیل دوم هم این است که شاعری در صحنه بود و مبارزه را کنار نگذاشت. زمانی که برخی شاعران بی تفاوت بودند و نسبت به انقلاب و نظام موضعی نداشتند، او در صف مبارزه حضور داشت. در پایان این مراسم، کتابهای «یادی از نام آوران» و «بهشتی از زبان بهشتی» با حضور حسینی، شاه آبادی، ادبی، زریبافان و اصغرنیا رونمایی شدند.