از نظر من هيچ كس مصونيت آهنين ندارد/مسؤولان دنيازده را نصیحت کنید
چيزى كه من هميشه به مسؤولان - چه مسؤولان قوّهى مجريّه و چه مسؤولان قوّهى قضايّيه - توصيه مىكنم، عمدتاً اين است كه در برخورد با تخلّف، هيچگونه رودربايستىاى با كسى نكنند. مسؤولان قوّهى قضايّيه در حوزهى كارِ خودشان نبايد بههيچوجه دچار رودربايستى و ملاحظهكارى شوند. اگر اين احساس مسؤوليتِ بدون رودربايستى در مسؤولان بالا باشد، اين اميد وجود خواهد داشت كه بسيارى از آن چيزهايى كه به نظر ناهنجار مىآيد، برطرف شود.
کد خبر :
210055
سرویس سیاسی «فردا»: در سال های پر التهاب حاکمیت اصلاحات رهبری حکیم انقلا
ب همواره با گوشزد کردن وظایف حقیقی حاکمان در جامعه اسلامی مبانی«اصلاحات حقیقی» در جامعه را یاداور می شدند. این امر در سالهای موسوم به سازندگی و حتی در دوره فعلی نیز بی وفقه ادامه داشته است و نشان می دهد که رهبری با حساسیت هموراه به اصلاح رابطه میان حاکمان و مردم توجه داشته اند. آنچه می خوانید پاسخ های صریحی است به سوالاتی صریح که در نشست رهبری با دانشجویان در دانشگاه امیر کبیر در سال 79 مطرح شده است و به خوبی زاویه دید رهبری به مسائلی کلان را که
این روزها با آن مواجهیم عیان می کند. در ان جلسه سوالات صریح بسیاری از رهبری طرح شد که متن کامل آن را می توانید در اینجا بخوانید. اما 4پرسش ویژه ای که به نوعی صبغه عام و فرا زمانی داشت با توجه به شرایط این روزهای کشور و مسائل و انتظاراتی که از قوه قضاییه مطرح است ،انتخاب شد که از نظرتان می گذرد. مطالعه این پرسش و پاسخ هم وسعت نظر مثال زدنی و نکته سنجی ظریف رهبری را نشان می دهد و هم مبانی نظری و راهبردی انتظارات به حق مردم از قوه قضاییه و دستگاه اجرایی را. نکته مهم و قابل توجه در این پرسش و پاسخ صراحت ، گزنده بودن و در برخی موارد غیر واقعی بودن برخی پرسش ها و نسبت دادن
مواردی به رهبری است که فرسنگ ها از سیره ایشان فاصله دارد،است. در مواجهه با این پرسش های خاص اما رهبر حکیم انقلاب با سعه صدر و آرامش و مشی ای پدرانه به شبهات پاسخ گفتند. امری که متاسفانه در منش برخی مسئولان رده بالای دولتی و غیردولتی دیده نمی شود.
*********************************
با اينكه شما از اوضاع مملكت خبر داريد و وضع مردم را خوب درك مىكنيد، ولى چرا كارى انجام نمىدهيد؟ اگر مسؤولان گوش نمىكنند، چرا با آنها برخورد نمىكنيد و افراد لايق و قابل اعتماد و دلسوز براى ملت را جايگزين آنها نمىكنيد؟ چرا بايد بعضى اشخاص مصونيت آهنين داشته باشند و بعضى ديگر نه؟ از نظر من، هيچ كس مصونيت آهنين ندارد. همه در مقابل قانون و مسؤوليتهاى خودشان پاسخگو هستند و بايد جواب بدهند . اما اينكه چرا من افرادى را نمىگمارم؛ پاسخ اين است كه طبق قانون عمل مىكنم. گماشتن افراد، به عهدهى رهبرى نيست. مهمترين و بيشترين بخشهاى كشور، بخشهايى هستند كه
مسؤوليت گماشتن افراد در رأس آنها با رهبرى نيست. طبق قانون، روالى وجود دارد؛ بايد آن روال عمل شود. اعتراض به آنها هم، باز روال قانونى دارد كه اگر مسؤولى كمكارى داشت و اين ثابت شد، چگونه بايد با او برخورد كرد. مجلس يكطور برخورد مىكند، دستگاه قضايى هم يكطور برخورد مىكند. بنابراين، كارها بايد بر اساس روال قانون پيش برود. مسائل كشور هم اينگونه ساده و يكدست و قابل اندازه گيرى با يك نگاه نيست كه ما بگوييم فلان مسؤول توانست، يا فلان مسؤول نتوانست. مسائل كشور - چه كارهاى اقتصادى، چه كارهاى سياسى و چه كارهاى فرهنگى - پيچيده است. آنجايى كه شما مىبينيد بنده
به كسى اعتراضى مىكنم، هنگامى است كه جمع بندى همهجانبهاى نسبت به آن كار صورت گرفته؛ والّا اينطور نيست كه انسان بتواند از دور نسبت به كار مسؤولى، ارزيابىاى كند و او را محكوم يا تأييد نمايد. البته نتايج كارها بايستى در عمل ديده شود. چيزى كه من هميشه به مسؤولان - چه مسؤولان قوّهى مجريّه و چه مسؤولان قوّهى قضايّيه - توصيه مىكنم، عمدتاً اين است كه در برخورد با تخلّف، هيچگونه رودربايستىاى با كسى نكنند. به همين چند وزير جديدى هم كه اخيراً انتخاب شدند، مجدّداً همين نكته را گوشزد كردم. مسؤولان قوّهى قضايّيه هم همينطور؛ در حوزهى كارِ خودشان نبايد
بههيچوجه دچار رودربايستى و ملاحظهكارى شوند. اگر اين احساس مسؤوليتِ بدون رودربايستى در مسؤولان بالا باشد، اين اميد وجود خواهد داشت كه بسيارى از آن چيزهايى كه به نظر ناهنجار مىآيد، برطرف شود. چندى است كه شما در سخنرانيهايتان مكرّر از فقر و فساد و تبعيض نام مىبريد و خواستار رفع آنها مىشويد. سؤال من اين است: آيا فقر و فساد و تبعيض فقط در طى سهونيم سال اخير بوده است و قبل از آن مردم در رفاه بودهاند؟ اگر جواب منفى است، پس چرا در دوران سازندگى، شما از اين مقولات سخنى به ميان نمىآورديد؟ اين دوستمان يقيناً دوست بسيار جوانى هستند؛ چون اگر در جريان
حرفهاى ما در اين چند سال مىبودند؛ مىديدند كه نه، ما هميشه اينها را مورد تأكيد قرار مىداديم. من در همين جايى كه الان نشستهام، در روز تنفيذ دورهى دوم رئيس جمهور محترم قبلى، راجع به رشد يك طبقهى جديد هشدار و تذكّر دادم و نكات بسيار مهمى را در همين زمينهها گفتم. اين هشدارها و تذكّرها هميشه در حرفهاى ما هست. اينگونه نيست كه من فقط در چند سال اخير مسألهى فقر و فساد و تبعيض را مطرح كرده باشم ؛ نه. با طرح شعار رفع فقر و فساد و تبعيض در اين ايام، خواستم نكتهى اساسىاى را كه مورد نظر من است، بيان كنم و آن اين است كه طرح مسألهى اصلاحات در كشور - كه بسيار هم
خوب است؛ اصلاحات يك امر بسيار پُرجاذبه و بسيار لازم براى هر كشورى است كه دائم در حال اصلاحِ خودش باشد - يك وسيلهى سياسى در دست عدّهاى شد كه نه نظام، نه اسلام، نه قانون اساسى، نه اين دولت، نه رئيس جمهور، نه رهبرى، نه وزرا، و خلاصه هيچ كس را قبول ندارند؛ يعنى كلّ نظام را قبول ندارند. اينها بدون اينكه كلمهى اصلاحات را معنا كنند، شروع به استفادهى سياسى از اصلاحات كردند. من مطرح كردم كه اصلاحات در كشور - كه يك امر بسيار لازم است و همه بايد متوجّه اصلاحات شوند و سه قوّه بايد در جهت اصلاحات حركت كنند - در درجهى اوّل اين سه چيز است. من در واقع يك مفهوم روشن را
براى اصلاحات مطرح كردم و آنها هم نتوانستند آن را نفى كنند؛ چون چه كسى است كه رفع فقر و تبعيض و فساد را در جامعه لازم نداند يا آن را اصلاح نداند؟ اما بههرحال براى اينگونه اصلاحات تلاش نمىكنند. براى يك خواستهى مبهم و مجهول، مرتّب در فضاى كشور توفان سياسى راه مىاندازند و مردم را به اين طرف و آن طرف مىكشانند و دانشگاه را مورد هدف خود قرار مىدهند. آيا اين درست است؟ من خواستم به اين تلاشى كه بعضى افراد مىخواهند بكنند، جهت داده شود؛ كه خوشبختانه همينطور هم شد. قبل از آنكه من اين مسأله را مطرح كنم و بعد از آنكه مطرح كردم، رؤساى سه قوّه را اينجا
خواستم و با آنها صحبت كردم. آنها قول دادند كه برنامهريزى كنند؛ برنامهريزى هم كردند و الان كارهايى مىكنند. بنابراين من از سابق و در دولت گذشته هم بخصوص در زمينهى مسألهى فساد و تبعيض و فقر، تلاش مسؤولان را خواستهام. آنها هم بر اساس همان خواستهى ما لايحهى فقرزدايى را درست كردند. منتها به عمر دولت گذشته نرسيد؛ اما بعد همان لايحه را دولت فعلى تنظيم و مرتّب كرد؛ بعضى از مراحلش هم پيش رفته؛ كه همين مسألهى اشتغالى كه شما در اين چند روز شنيدهايد، به دنبال آن مسأله است؛ چون مسألهى اشتغال، مهمترين مسأله است.