محافظه کاری خاتمی به روایت اعلمی
اعلمی افزود: با توجه به عملکرد خاتمی در 8 سال ریاست جمهوری اش، اگر وی نامزد یازدهمین دوره انتخابات ریاست جمهوری شوند مطمئنا سپاه اردوگاه خاتمی هم در انتخابات شرکت خواهند کرد در این صورت بنفع حاکمیت خواهد شد زیرا با یک تیر سه نشان می زند؛ هم تنور انتخابات گرم می شود، هم از دامنه فشارهای خارجی کاسته می شود و هم از رئیس جمهوری برخوردار می شود که نه تنها سرکشی های احمدی نژاد را ندارد بلکه کاملا معتدل، سر براه، محافظه کار و قابل کنترل و تسلیم شدن در برابر سایر نهادهای قدرت است.
فارس: یک نماینده مجلس ششم گفت: خاتمی کاملا معتدل، سر براه، محافظه کار، قابل کنترل و تسلیم شدن در برابر سایر نهادهای قدرت است.
اکبر اعلمی نماینده مجلس پنجم و ششم شورای اسلامی درباره فعالیت های اخیر عبدالله نوری ازچهره های شاخص اصلاح طلبان برای انتخابات ریاست جمهوری آینده گفت: هر کس حق دارد برای تعیین و یا تغییر سرنوشت سیاسی و اجتماعی خود تلاش کند و نوری هم در بهره برداری از چنین حقی مستثنی نیست.
وی افزود: عبدالله نوری جزء روحانیونی است که هویت سیاسی و صنفی وی کم و بیش با هویت و موجودیت بخشی از نظام گره خورده است و در عملکرد خوب و بد این حکومت حداقل تا دوران مسئولیت خود سهیم است ولاجرم راضی نمی شود که اصل نظام در معرض نابودی و یا تهدید جدی قرار بگیرد. ازاینرو بنظر می رسد که وی با تاکید بر حفظ نظام کوشش می کند تا منویات سیاسی خود را هم که معطوف به انجام پاره ای از اصلاحات در رفتارهای حاکمان است پیش ببرد.
اعلمی تصریح کرد: فعالیت های محدود نوری در عرصه سیاست را هم می توان در همین راستا ارزیابی کرد. در واقع حضور شخصیت هائی مانند عبدالله نوری در آرامگاه کنونی سیاست در داخل کشور تا حدودی می تواند سبب کند شدن شمشیرهای تیز اشخاصی شود که انقلاب را تنها چاره نجات کشور می دانند و به کمتر از براندازی وتغییر بنیادی ساختارها رضایت نمی دهند.از اینرو در شرایطی که بسر می بریم مسئولان نظام باید قدرشناس کسانی باشند که علیرغم نامهربانی هائی که علیه آنان صورت گرفته است هنوز هم به انجام اصلاحات در کشور امیدوارند و به گرمی بازار سیاست و حتی گرم کردن تنور انتخابات آتی کمک می کنند.
*ارجحیت خاتمی بر عبدالله نوری
وی اظهارداشت: اینکه اصلاح طلبان درانتخابات آینده با محوریت خاتمی وارد عرصه رقابت انتخابات شوند یا نوری موضوعی است که به آینده بستگی دارد زیرا اگر اصلاح طلبان درون حاکمیت مصمم به عدم شرکت در انتخابات آینده باشند، برای توجیه اقدام خود حتما اشخاصی را برای انتخابات ریاست جمهوری کاندیدا خواهند کرد که مطمئن باشند رابطه آنها با مسئولان و دست اندرکاران انتخاباتی مانند رابطه جنّ و بسم الله است. پس هرگاه اصلاح طلبانی امثال عبدالله نوری را نامزد پست ریاست جمهوری کنند در این صورت مطمئن باشید که مصمم به عدم حضور در انتخابات هستند.
اعلمی افزود: با توجه به عملکرد خاتمی در 8 سال ریاست جمهوری اش، اگر وی نامزد یازدهمین دوره انتخابات ریاست جمهوری شوند مطمئنا سپاه اردوگاه خاتمی هم در انتخابات شرکت خواهند کرد در این صورت بنفع حاکمیت خواهد شد زیرا با یک تیر سه نشان می زند؛ هم تنور انتخابات گرم می شود، هم از دامنه فشارهای خارجی کاسته می شود و هم از رئیس جمهوری برخوردار می شود که نه تنها سرکشی های احمدی نژاد را ندارد بلکه کاملا معتدل، سر براه، محافظه کار و قابل کنترل و تسلیم شدن در برابر سایر نهادهای قدرت است.با این همه دشوار بنظر می رسد که اصولگرایان حاکم پس از 8 سال حاکمیت خود حاضر به رها کردن بخش مهمی از قدرت و واگذاری آن حتی به امثال خاتمی شوند، مگر اینکه خاتمی تضمین دهد که دریارگیری ها و چیدمان اعضای کابینه اش تجدید نظر اساسی کرده و برای ساختار قدرت حاکم خطرساز نخواهد شد.
*حضور اصلاح طلبان واقعی در انتخابات بعید است
نماینده مجلس ششم درباره نامزدهای انتخاباتی اصلاح طلبان برای انتخابات ریاست جمهوری آینده گفت:در غیاب کاندیدای مطلوب نظر، بنظر نمی رسد که اصلاح طلبان و تحول خواهان واقعی در انتخابات آینده شرکت کنند. اما چنانکه اشاره شد شبه اصلاح طلبان و اصلاح طلبان اسمی، جریان حکومتی موسوم به اصلاح طلب که تنها در پی کسب قدرت هستند نه پیروزی گفتمان اصلاحات و منویات اصلاح طلبانه، حتی با حضور نامزدهای شبه اصلاح طلب که با به قدرت رسیدن آنها کوچکترین تحولی در کشورصورت نخواهد گرفت مگر جابجائی قدرت از یک گروه به گروه دیگر، باز مشتاقانه درانتخابات مشارکت خواهند کرد به شرط اینکه روزنه ای از امید به پیروزی کاندیدای مورد نظر و سهیم شدن خود در قدرت را مشاهده کنند.
وی افزود: این طیف حتی اگر نامزد اصلاح طلب یا شبه اصلاح طلبی هم در عرصه رقابت ها نباشد باز آشکار و نهان به حمایت از نامزدها یا اصولگرائی روی خواهند آورد که احتمال دهند با پیروزی او بهره ای از قدرت و ثروت خواهند برد.
اعلمی درخصوص ائتلاف میان اصلاح طلبان و اصولگریان معتدل اظهارداشت: مادامی که تفاوت میان اصلاح طلب واصولگرای معتدل و غیر معتدل روشن نشود، نمی توان به این پرسش پاسخ داد. لذا اگر منظور از معتدل کسانی هستند که توجیه گر وضع موجودند و یا نسبت به آنچه رخ می دهد بی تفاوتند و لب به اعتراض نمی گشایند و تنها از حیث نام اردوگاه سیاسی ای که به آن منسوبند با یکدیگر تفاوت دارند، در این صورت میان اصلاح طلب و اصولگرای موردنظر اساسا مرزی وجود ندارد تا مساله ائتلاف موضوعیت یابد.
وی تصریح کرد: اگر تمایز اصلاح طلبان از یکدیگر به صفت معتدل و افراطی معطوف به ایجاد مرز و فاصله میان جریان سیاسی برانداز و جریان اصلاح طلبی است که بدنبال استفاده حداکثری از ظرفیت های قانون اساسی بمنظور اصلاح امور و توسعه سیاسی در کشور است، و اصولگرایان معتدل هم به جریانی اطلاق شود که برخلاف نوع افراطی و تمامت خواه آن قانون اساسی را فصل الخطاب می خواند و به حقوق اساسی ملت احترام می گذارد و خود را قطب عالم امکان نمی دانند، در این صورت زمینه ائتلاف وجود دارد.
اعلمی درباره نحوه ورود اصلاح طلبان به انتخابات ریاست جمهوری آینده گفت: تا انتخابات ریاست جمهوری سال آینده حداقل یکسال باقی مانده است از این رو در شرایط فعلی سرنوشت همه ما در دست اقلیتی است که حتی برخی احکام و نصوص قانون اساسی به عنوان میثاق نامه میان حکمرانان و حکم شوندگان را هم بر نمی تابد و به حقوق اشخاص، احزاب و گروه های سیاسی منتقد وضع موجود اعتنائی نمی کند. لذا مادامی که اصول ناظر به حقوق اساسی در قانون اساسی در حاشیه قرار دارد و بجای آن اراده برخی اشخاص و جریانات بر سرنوشت سیاسی و اجتماعی مردم حاکم است، نه تنها افق آینده نسبتا دور و روشن نیست، بلکه در مورد فردا هم نمی توان پیش بینی لازم را کرد.
وی افزود: با این وجود و با توجه به رویکرد و برخورد کاملا بسته و تنگ نظرانه مسئولان و دست اندرکاران انتخاباتی با تحول خواهان و اصلاح طلبان واقعی در نهمین دوره انتخابات مجلس، بعید است که اصلاح طلبان واقعی به مفهوم تحول خواه و منتقد وضع موجود، برای ورود به رقابت های انتخابات ریاست جمهوری مجوزی داده شود.
اعلمی تصریح کرد: در شرایط فعلی اگر بنا به دلایلی مثلا تشدید فشارهای سیاسی و اقتصادی خارجی و گسترش نارضایتی های داخلی و کاهش چشمگیر مشارکت مردم در انتخابات قافیه تنگ آید، ممکن است مانند انتخابات اخیر مجلس برای یک یا دونفر از شبه اصلاح طلبان که تنها عنوان اصلاح طلبی را به عاریت گرفته اند و در گفتار و عمل هیچ وجه تمایزی با اشخاص موسوم به اصولگرا ندارند، ویزای ورود به عرصه انتخابات صادر شود آن هم برای گرم کردن بازار انتخاباتی. در چنین شرایطی شبه اصلاح طلبان، اصلاح طلبان رسمی حکومتی و سیاهی لشگر آنها همچون گذشته با همه توان در پی کسب منافع شخصی و گروهی خود در انتخاب شرکت خواهند کرد.
این نماینده مجلس ششم اظهار داشت: میان اصلاح طلبان معتقد و اسمی و کسانی که تنها عنوان اصلاح طلبی را یدک می کشند باید قائل به تفکیک شد، از این رو می توان درمجموع گفت نحوه ورود اصلاح طلبان به انتخابات ریاست جمهوری آینده دقیقا به میزان پایبندی انها به گفتمان اصلاحات، نوع رویکرد آنها نسبت به اصلاحات، نحوه برخورد مسئولان انتخاباتی با آنها، شیوه اعتماد سازی مسئولان، میزان و چگونگی ترمیم و بازسازی اعتماد آسیب داده اصلاح طلبان و سلامت انتخابات و فضائی بستگی دارد که در پیش روی آنها قرار خواهد گرفت.لذا بر این اساس اگر شخصیت اصلاح طلبی ازحیث قول و عمل در میدان رقابت ها حضور داشته باشد به نحوی که بتوان امیدوار شد با انتخاب وی مطالبات حداقلی اصلاح طلبان تامین خواهد شد، در این صورت ممکن است که بخش قابل توجهی از جامعه اصلاح طلب دوباره در انتخابات حضور یابند.
*تشکیل جبهه اصلاح طلبان فراگیر الزامیست
اعلمی با اشاره به صحبت های نوری در راستای تشکیل جبهه فراگیر اصلاحات تاکید کرد: افتراق و پراکندگی مهمترین عامل ناکامی است. لذا تشکیل یک جبهه اصلاح طلب فراگیر، یک ضرورت است و می تواند مقدمات کامیابی سیاسی اصلاح طلبان را در آینده مهیا سازد. اما پایداری این جبهه فراگیری مستلزم تحقق یک پیش شرط مهم است.
وی افزود: تاکنون بزرگترین عواملی که به عدم موفقیت جریان اصلاحات در عرصه سیاست منجر شده معطوف به نداشتن یک تعریف جامع و فراگیر از اصلاحات و اصلاح طلبی، نامشخص بودن منویات و مانیفست و مبانی اصلاحات،عدم شفافیت در بیان خاستگاه اصلاحات، فقدان برنامه و نقشه راه و راهبرد و اهداف، معلوم نبودن طول و عرض جغرافیای اصلاحات، مشخص نبودن وجه تمایز آن با اصولگرایان و سایرجریانات سیاسی و نامشخص بودن حیطه و معیار ائتلاف های سیاسی است لذا عده ای سعی کرده اند که این خلاء ها را از طریق کاریزما سازی، شخصیت زدگی و شخصیت پرستی های افراطی، هوچی گری، موج آفرینی های کاذب و بی مبنا، موضعگیری های مقطعی و زودگذر و مچ گیری از رقیب و مخالفت با او جبران نمایند.
برطرف شدن این مشکلات و خلاء ها، مقدمه و شرط لازم برای تشکیل یک جبهه اصلاح طلب فراگیر و مهمتر از همه موفقیت و پایداری آن است والا دوباره به همان سرنوشت جبهه دوم خرداد و یا جبهه متحد اصولگرایان دچار خواهیم شد.