افشاگري گنجي پيرامون شيادي‌هاي غرب

يك نويسنده راديكال جبهه اصلاحات و فتنه سبز تصريح كرد اسرائيل، آمريكا و عربستان ناقضان حقوق بشر هستند و درباره ادعاي حمايت از مردم سوريه دروغ مي گويند.

کد خبر : 206152

کیهان نوشت: تحليل اكبر گنجي (مقيم آمريكا) از آن جهت قابل تامل است كه هم جريان شبه اصلاحات و هم فتنه سبز مورد حمايت علني مثلث آمريكا، اسرائيل و رژيم سعودي قرار داشته و بنابراين اين پرسش به ميان مي آيد كه ناقضان حقوق بشر به چه دليل در ايران از اصلاح طلبان و فتنه سبز حمايت مي كردند؟ گنجي در وب سايت راديو زمانه نوشت: بديهي است خيزش مردمي در كشورهاي خاورميانه و آفريقا با منافع رژيم هاي عقب مانده اي چون عربستان سعودي و قطر و امارات تعارض بنيادين داشت و دارد. بن علي از تونس به عربستان گريخت در حالي كه فرمان قتل و غارت مردم را صادر كرده بود. كار حاكم جنايتكار يمن سخت شد، او هم به عربستان سعودي گريخت. عربستان سعودي تمام كوشش خود را كرد تا مانع سقوط حسني مبارك شود، اما نتوانست. عربستان سعودي ارتش خود را به بحرين گسيل داشت تا با سركوب مردم آن كشور، بهار عرب را در آن سرزمين نابود سازد. زمامداران جنايتكار كشورهاي عرب به سرعت دست به كار شدند تا بهار عرب را به انحراف بكشانند و تحت كنترل خود درآورند. وي مي افزايد: اين چنين بود كه منافع آنها با منافع دولت آمريكا و دولت اسرائيل تلاقي كرد. اسرائيل به عنوان دولتي كه نه تنها سرزمين هاي فلسطينيان را اشغال كرده، بلكه ميليون ها تن از آنها را از حقوق اساسي شان محروم كرده، نمي خواهد به هيچ وجه نگاه ها معطوف به مساله فلسطين و ظلمي كه بر آنها مي رود باشد. وي با اشاره به تلاش اسرائيل و غرب براي برجسته كردن مسئله هسته اي ايران نوشت: تبديل مسئله هسته اي ايران به مهم ترين مساله منطقه- شايد هم جهان- يكي از ترفندهاست. دولت اسرائيل داراي 300-200 بمب اتمي است و عضو «ان پي تي» نيست و اجازه هيچ گونه بازرسي از تاسيسات اتمي خود را به آژانس و هيچ نهاد بين المللي نمي دهد. ايران عضو آژانس بين المللي انرژي هسته اي است، تحت نظارت شديد آژانس قرار دارد، به گفته دولت آمريكا و اسرائيل، ايران فاقد بمب اتمي است و سال ها با ساختن بمب اتمي فاصله دارد، اما دولت اسرائيل مي گويد كه ايران نبايد دست به غني سازي اورانيوم در هيچ سطحي- حتي پنج درصد- بزند. گنجي خاطرنشان كرد: همين نكات به خوبي نشان مي دهد كه چگونه منافع اسرائيل و عربستان سعودي تلاقي كرده است. دولت سعودي براي آن كه گرفتار بهار عرب نشود، در گام اول كوشيد كه به نزاع شيعه و سني دامن زده و آن را به مساله اصلي بهار عرب مبدل سازد. اين چنين بود كه صدها ميليون دلار هزينه كرد تا حكومت اكثريت شيعي عراق را براندازد. پروژه عراق با پروژه سوريه تكميل مي شود كه در آنجا نيز بايد اقليت علوي حاكم را سرنگون كرد. بدين ترتيب به گروه هاي شيعه لبنان نيز- خصوصا گروه حزب الله و عمل- ضربه اي اساسي وارد خواهد شد. اينها كه تضعيف شوند، ايران هم به شدت تضعيف خواهد شد و راه براي زدن ايران آماده خواهد شد. اين اهداف، با منافع دولت هاي آمريكا و اروپا و اسرائيل كاملا تلاقي دارد. همكار فراري نشريات زنجيره اي با بيان اينكه «رژيم عربستان غيردموكرات ترين نظام سياسي منطقه است» مي نويسد: چگونه رژيمي به شدت استبدادي و ناقض حقوق بشر مي تواند صدها ميليون دلار-300 ميليون دلار رقم رسمي اهدايي به اپوزيسيون سوريه- را صرف گذار كشورهاي منطقه به دموكراسي كند؟ گنجي با استناد به اظهارات ژنرال جيمز ماتيس (فرمانده نيروهاي آمريكا در خاورميانه) كه گفته بود سقوط رژيم سوريه بزرگترين شكست براي ايران است، تصريح كرد هدف غرب نه دموكراسي در سوريه بلكه زدن جمهوري اسلامي و حزب الله لبنان و حماس است. وي ادامه مي دهد: اين دولت ها مي خواهند سوريه را به سوي جنگ داخلي بكشانند و نمي خواهند طرح عنان موفق از كار درآيد. گنجي درباره مصر نيز يادآور شد: در يك سو نيروهاي اخوان المسلمين و سلفي ها قرار گرفته و در سوي ديگر ارتش و حاميان رژيم حسني مبارك. كدام طرف به دنبال دموكراسي و حقوق بشر است؟ آمريكا و اسرائيل از كدام طرف حمايت به عمل مي آورند؟ عربستان سعودي و كشورهاي خليج فارس از كدام طرف حمايت مي كنند؟ وي سپس به موضوع ايران بازگشته و نوشت: پروژه آمريكا و اسرائيل و عربستان معطوف به ايران نيز بوده و به آن سمت خواهد رفت. آنها ساختن يك اپوزيسيون شبيه اپوزيسيون سوريه و ليبي را در دستور كار قرار داده و در حال ساختن افراد مقبول خويش هستند. اين يعني وداع با دموكراسي و حقوق بشر و آزادي. اذعان گنجي به اينكه غرب و دست نشاندگان آنها در منطقه دنبال دموكراسي در سوريه نيستند بلكه مي خواهند خط مقاومت را بزنند، اذعان منطبق با واقع است اما امثال وي بايد به اين پرسش مهم پاسخ دهند- يا لااقل در خلوت خود بيانديشند- كه مثلث آمريكا و اسرائيل و سعودي چه وجوه مشتركي ميان فتنه گران و منافقين در ايران با تروريست هاي سوريه يا نظاميان حاكم بر قاهره يافته اند كه از همه آنها حمايت مي كنند؟ و چرا به طور مشخص اين مثلث از جريان هاي ساختارشكن و برانداز در ايران به ويژه از سال 76 به بعد حمايت كرد؟ به خاطر دموكراسي يا براي سركوب آن؟!

لینک کوتاه :

با دوستان خود به اشتراک بگذارید: