وجودت از نی و دارد نوایی... ز نی هر دم نوایی نو برآری
وقتی به دیدن حسن آقا رفتم ایشان با لباس رسمی منتظر من بود؛ من نیز جعبه سازی را در دست داشتم که متعلق به برادرم بود و روی آن اشکال گل منگلی بسیاری داشت ضمن اینکه موی بلندی هم داشتم. حسن آقا بعدها گفت وقتی تو را با آن شمایل دیدم به خودم گفتم ای داد بی داد، باز هم یکی از این جوان های گیتاریست آمده و می خواهد سر ما را ببرد
کد خبر :
205773
سرویس فرهنگی «فردا»: متولد اصفهان. به تاریخ سوم مهر ماه 1307. در خانوادهای اهل هنر و تاجر پیشه سید حسن کسایی متولد میشود. پدر او حاج سید جواد کسایی، از علاقهمندان موسیقی بود و به خاطر همین تعلق خاطر، خانه او محل رفت و آمد اهالی موسیقی در اصفهان بود. سید حسین طاهرزاده، جلالالدین تاج اصفهانی، اکبر خان نوروزی، جلیل شهناز، غلامحسین سارنج و ادیب خوانساری از جمله کسانی بودند که در خانه سید جواد کسایی رفت و آمد میکردند. حسن کسایی در چنین شرایطی رشد و نمو کرد و حضور او در کنار بزرگترین اساتید موسیقی او را به موسیقی علاقه مند کرد. زیستن و تعلیم دیدن در مکتب
بیادعاترین نسل موسیقی کشور حسن کسایی را به دور از های و هوی تربیت میکند. کسایی این روحیه را تا پایان عمر خود داشت و کمتر پیش آمد خود را وارد جریانات و زد و بندهای هنری یا حتی سیاسی کند. او پیرو آئین افرادی چون ابوالحسن صبا، تاج اصفهانی و جلیل شهناز بود و در تمامی عمر هنری خود کوشید دل به هنر خود بسته و راه را برای نوآوری و رفع نواقص ساز تخصصیاش نی باز کند. «سلام»، قطعهای الهام گرفته از سلام همسایه بسیاری از هنردوستان کسایی را به قطعه معروف سلام میشناسند. قطعهای که در دستگاه چهارگاه ساخته شده و قول معروفی از استاد کسایی وجود دارد که میگویند ایشان این
قطعه را از سلام کردن یکی از همسایگان اصفهانی خود الهام گرفته و ساخته است. این قطعه را حسین علیزاده درآلبوم صبحگاهی با تنظیم جدید نواخته است و هنرمندان مطرح دیگری نیز طبع خود را در نواختن این قطعه آزمودهاند. قطعه «سلام» سالهای طولانی، هر صبحگاه از برنامه "صبح به خیر ایران" پخش میشد و بسیاری از هموطنان ما از این قطعه خاطره دارند. این استاد مسلم موسیقی ایرانی بر خلاف بسیاری از همقطاران خود بدون ادعا و های و هوی به ترویج موسیقی ایرانی در داخل و خارج از کشور پرداخت. کسایی جزو نسلی بود که پیش از انقلاب بیمهریهای بسیاری دید، چرا که موسیقی مبتذل
آن دوره حضور افرادی پاکباز و دلسوز موسیقی سنتی را تاب نمیآوردند و کسایی جزو افرادی بود که در تمام عمر خود از موسیقی خالتور و موسیقی کافهای قبل از انقلاب دوری کرد، مسالهای که بسیاری از همنسلان او آن را رعایت نکردند و به دلایل مختلف در دام آن افتادند. حسن کسایی و خدمت به «نی» استاد حسن کسایی، توانست نی را در چند جنبه مطرح کند. اول آنکه او تمامی گوشهها و ردیفها را با ساز نی نواخت و دریچهای بر آشنایی هرچه بیشتر مشتاقان موسیقی اصیل با ساز نی گشود. دوم آنکه این هنرمند کشورمان، در نحوه نواختن نی تغییرات مهمی ایجاد کرد و توانست از این ساز، صدای بهتر و با
کیفیتتری بگیرد و سوم آنکه به هیچ وجه نمیتوانیم منکر نقش این استاد در مطرح کردن موسیقی ایرانی و ساز نی در جهان بشویم، حضور او در کشورهای مختلف و نواختن ساز نی در برنامههای رادیویی و بر روی صحنه کنسرتها باب بسیار مهمی در آشنایی جهان با ساز نی باز کرد. در عالم هنر اساتید بسیاری وجود دارند که تاب برجستهتر شدن شاگرد خود را ندارند و در تعلیم شاگرد با این نگاه او را تربیت میکنند که شاگرد همواره باید در سایه تعلیمات استاد بماند، اما کسایی مخالف قطعی این نظر بود. کسایی از جمله اساتیدی بود که مخالف تقلید صرف در موسیقی بود. او عقیده داشت «تقلید، هرگز کسی را به
بلندای هنر نمیرساند. تقلید و تکرار مثل "زیراکس" است! شما خط "میرعماد" را که مثلا "پنج میلیون تومان" میارزد، اگر "زیراکس" کنید، سیصد تومان هم ارزش پیدا نمیکند! جوانانی که به فراگیری موسیقی میپردازند نیز نباید بعد از گذراندن دوره آموزشی صد در صد از استاد خود تقلید کنند. بلکه باید بکوشند با نو آوری، شخصیت و ذوق خود را نشان دهند.» او این رویه را در تربیت شاگردان خود نیز رعایت میکرد و انصافا باید گفت شاگردان استاد کسایی مانند محمد موسوی، حسن ناهید و... هر کدام امروز در نواختن نی، راه و مکتب خود را دارند و از هرکدام آثاری فاخر و ارزشمند به
جا مانده است. کسایی در آینه لطفی محمدرضا لطفی، نوازنده چیرهدست تار در خصوص ردیفهای آوازی منتشر شده توسط استاد کسایی در جلسه نقد این مجموعه در شهر کتاب گفته بود: «این مجموعه را من به دو بخش تقسیم می کنم. بخش اول به کار استاد کسایی مربوط می شود که برای اولین بار مجموعه آموزشی مدون شده ای را برای نی نوازها ارائه کرده است. با اینکه در زمان کهولت سن استاد این کار را کرده اما از نظر عمق و معنی و بعد عرفانی کار بی نظیر است.» لطفی در آن برنامه در شرح ماجرای آشناییاش با استاد کسایی گفته بود: «من بیست و اندی سال داشتم که توفیق آشنایی با حسن آقا را پیدا کردم. زمانی که می
خواستم برای دیدن استاد کسایی بروم از خیابان حسن آباد اصفهان به ایشان زنگ زدم و گفتم من از شاگردان استاد شهنازی و برومند هستم و عشق دیدار شما را دارم. ایشان هم موافقت کرد و به من آدرس داد». او همچنین گفته بود: «وقتی به دیدن حسن آقا رفتم ایشان با لباس رسمی منتظر من بود؛ من نیز جعبه سازی را در دست داشتم که متعلق به برادرم بود و روی آن اشکال گل منگلی بسیاری داشت ضمن اینکه موی بلندی هم داشتم. حسن آقا بعدها گفت وقتی تو را با آن شمایل دیدم به خودم گفتم ای داد بی داد، باز هم یکی از این جوان های گیتاریست آمده و می خواهد سر ما را ببرد». محمدرضا لطفی خود را شاگرد کسایی
میدانست، او در این باره چنین گفته بود: «حسن کسایی برای همه ما حق استادی دارد و همواره با ظاهر موسیقی و ردیف مخالف بوده است. در همین اثری نیز که منتشر کرده این موضوع را به وضوح می بینید. استاد در واقع جوهره قطعات را اجرا کرده است. حتی برخی گوشه ها را در حد چند ثانیه اجرا کرده و به نظر می رسد که اصطلاحا اشانتیون زده است». نسل امروز میتواند راه کساییها را طی کند؟ نسل بیادعا موسیقی ایران مانند حسین تهرانی در تنبک، احمد عبادی در سهتار، علیاصغر بهاری در کمانچه و فرامرز پایور در سنتور که هر کدام در نوازندگی، نگاهی متعالی را به موسیقی تزریق کردند و از موسیقی
کافهای و موسیقی عیاشی پیش از انقلاب توانستند اندیشه استخراج کنند و همچنین توانستند صورتی از موسیقی را به مخاطبان ارائه کند که حاوی پیام است امروز یکی یکی از میان مشتاقان و علاقهمندان فرهنگ و هنر پر میکشند. اما واقعا نسل امروز را توان ادامه راه این دلسوختگان هنر هست؟ ضرورت توجه به هنرمندان تاثیرگزار موسیقی کشورمان امروز به شدت احساس میشود. این روزها که برخی از آنها در بستر بیماری هستند و هر کدام به نوعی درگیر مسائل و مشکلات کهولت سن و از سویی برای دریافت خرده خدماتی در پیچ و خمهای اداری درگیر، ضرورت توجه بیش از پیش و رفع مشکلات آنها احساس میشود.
باید تا این افراد زنده هستند برای آنها کاری کرد.