طرح جامع شهر تهران همواره بر این نکته تاکید داشته و دارد که به دلیل رشد تصاعدی جمعیت پایتخت باید سالانه ۲۵۰ هزار نفر از تهران خارج شوند تا جمعیت تهران در سال ۱۴۰۴ به ۹ میلیون و ۱۰۰ هزار نفر برسد؛ بنابراین باید با برنامه ریزیهایی دقیق و به هم فشرده جلوی رشد سرسام آور جمعیت از هماکنون گرفته شود و در غیر صورت و با ادامه روند این چنینی مهاجرت به پایتخت -به دلیل عدم وجود امکانات رفاهی- مشخص نیست چه سرنوشتی در پایان سند چشم انداز بیست ساله در انتظار کلانشهر تهران خواهد بود.
کد خبر :
202665
سرویس اجتماعی «فردا»؛ مسأله مهاجرت و پیامدهای اقتصادی و اجتماعی آن همواره به عنوان یکی از معضلات اساسی شهرهای بزرگ خصوصا تهران مطرح بوده و در سطح وسیعی مورد توجه پژوهشگران کشور قرارگرفته و مطالعات متعددی در مورد آن انجام شده و سیاستهای متنوعی نیز از سوی دولتهای مختلف برای مواجهه با آن اتخاذ و به مرحله اجرا درآمده است. مقوله مهاجرت به شهرهای بزرگ از اوایل دهه چهل شمسی همزمان با هجوم گسترده جمعیت از سراسر ایران به سوی پایتخت شکل گرفت. امری که از چند سال بعد و با افزایش غیر قابل تصور آن، مورد توجه
نظام برنامه ریزی کشور قرار گرفت. * چرا مهاجرت؟ تمرکز بیشتر امکانات و فرصتها در زمینههای مختلف اقتصادی و اجتماعی باعث فربهی شهرهای بزرگ و نحیف شدن شهرهای دیگر شده است. کمترین پیامد این نابرابری هجوم بیرویه و مهاجرت شهرستانیها به شهرها برای اشتغال، تحصیل و استفاده فرصتهای اجتماعی و فرهنگی دیگر است. تاکنون مطالعات نسبتا قابل توجهی در مورد علت پدیده مهاجرت در ایران صورت گرفته است که با توجه به اینکه اکثر مهاجرتها به طرف شهر تهران بوده این مطالعات نیز بر بررسی علل مهاجرت به این شهر و یا استان تهران متمرکز شدهاند. مردم معمولاً از سرزمینهائی که
شرایط اقتصادی آنها ضعیف، ناکافی و نارسا است و یا اختلافات نژادی، قومی، مذهبی، زبانی و یا سیاسی موجود در آنها تنشهای اجتماعی بوجود میآورد خارج میشوند و به مناطقی که دارای جاذبههای شغلی بهتر، دستمزدهای بالاتر، محرکهای اقتصادی و یا اجتماعی بیشتر و اختلافات فرقهای، قومی و نژادی و غیره در آنها کمتر بوده و یا وجود ندارد وارد میشوند. * مشکلات ناشی از مهاجرت جلوه مشخص شهر نشینی حاصل از مهاجرت و مسائل برآمده از آن، تهران به عوان یک کلانشهر است که با تراکم جمعیتی بالا حدود یک پنجم جمعیت کشور را در خود جای داده است. ناگفته پیداست که شهرنشینی و روند
مداوم آن در ایران منبع مسائل و مشکلاتی است که در متن زندگی اجتماعی ایرانیان نهادینه شده است. یکی از عمدهترین معضلاتی که مهاجرت و تصمیم برای حضور همیشگی در شهرهای بزرگ به ویژه تهران برای افراد به وجود میآید، نابودی اصالت به عنوان یک ارزش اخلاقی و اجتماعی است که البته این مشکل فرهنگی در میان دانشجویان، سربازان و اکثر افرادی که به نوعی به پایتخت مهاجرت میکنند یا مقیم آنجا میشوند قابل مشاهده است. در واقع واژه خودباختگی را پیش از آنکه در غرب زدگی و در ارتباط با ملیتهای دیگر معنا کنیم، باید در درون کشور و میان قومیتها و هویتهای محلی مشاهده کنیم.
جامعهشناسان بر این باورند که این مساله موجب شده است تهرانی بودن به معنی شهروند درجه یک بودن معنا شود و یک خود برتر بودن را در ضمیر ناخودآگاه شهر پرورش دهد و دامن بزند. این مساله نشان میدهد اگر توسعه به شکل عادلانه و برابر اتفاق افتد و امکانات در سراسر کشور توزیع شود بخش زیادی از این عطش تهرانگرایی کاهش پیدا میکند و پایتختنشینی، فضیلت خاصی به حساب نمیآید. در واقع بخشی از این خودباختگی در سطوح اجتماعی و فرهنگی به محرومیت و عقبماندگی اقتصادی باز میگردد که هویت، اعتماد به نفس و عزت نفس آدمی را خدشه دار و زمینه از خود بیگانگی و دیگر بودن کاذب را
فراهم میآورد. * مهاجران از چه شهرهایی هستند؟ مطابق مطالعات انجام شده در سال ۱۳۸۵ استان تهران با موازنه مهاجرتی ۶۱۷ هزار نفر در رأس استانهای مهاجرپذیر کشور قرار میگیرد. بر همین اساس، شهر تهران با جذب ۳۱ درصد از کل مهاجران کشور مهمترین کانون مهاجرپذیر بوده است. بیشترین ساکنان جدید تهران به ترتیب از استانهای مرکزی با ۲۲ درصد، شهرستانهای تهران با ۷ درصد، اصفهان با ۶ درصدو آذربایجان شرقی با ۵ درصد از کل جمعیت مهاجران تشکیل میدادند. همچنین تهران به لحاظ جابه جایی درون استانی نیز در صدر قرار گرفته بود به طوری که ۱۰ درصد جمعیت تهران را به جابه جاییهای
درون استانی تشکیل میداد. * چالشهای تخلیه جمعیت تهران خالی از لطف نیست یادی از تصمیم دولت مبنی بر «انتقال ۵ میلیون نفر از تهران» کنیم. این طرح که گفته میشد با تاکید شخص رییسجمهور در دستور کار کابینه قرار گرفته، همان موقع هم از نگاه مسوولان شهری پایتخت با چالشهایی در اجرا روبهرو بود. به اعتقاد این کارشناسان، تسهیلاتی که برای مهاجرت معکوس پایتختنشینان در نظر گرفته شده، از یکسو در مقایسه با جذابیتهای فعلی تهران ناچیز است و از سوی دیگر میتواند زمینه تشدید مهاجرت یکباره ساکنان شهرستانهای اطراف پایتخت را درپی داشته باشد که ممکن است برای
استفاده از مزایای در نظر گرفتهشده به تهران بیایند و بلافاصله درخواست انتقال را مطرح کنند. برخی دیگر از منتقدین طرح سبکسازی جمعیت تهران، توجه دولت را به تفاوت ناخواستهای که به لحاظ امکانات بین تهران و سایر شهرها به وجود آمده جلب کرده و تصریح میکردندحجم قابل توجهی از جمعیت تهران را دانشجویان دانشگاههای بزرگ و بیماران شهرستانی تشکیل میدهند که به ناچار مجبور هستند در پایتخت اقامت چند روزه داشته باشند. * تهران؛ سال ۱۴۰۴ بر اساس آخرین اطلاعات سرشماری نفوس و مسکن جمعیت تهران ۱۲ میلیون نفر برآورد شده است که از این تعداد حدود 8/5 میلیون نفر در شهر
تهران و حدود سه میلیون و ۶۰ هزار نفر در شهرستانهای استان تهران تمرکز دارند. گفتنی است طرح جامع شهر تهران همواره بر این نکته تاکید داشته و دارد که به دلیل رشد تصاعدی جمعیت پایتخت باید سالانه ۲۵۰ هزار نفر از تهران خارج شوند تا جمعیت تهران در سال ۱۴۰۴ به ۹ میلیون و ۱۰۰ هزار نفر برسد؛ بنابراین باید با برنامه ریزیهایی دقیق و به هم فشرده جلوی رشد سرسام آور جمعیت از هماکنون گرفته شود و در غیر صورت و با ادامه روند این چنینی مهاجرت به پایتخت -به دلیل عدم وجود امکانات رفاهی- مشخص نیست چه سرنوشتی در پایان سند چشم انداز بیست ساله در انتظار کلانشهر تهران خواهد بود.