واکنش خسرو معتضد به شکایت خاله شادونه
من هر چه فکر کردم در درون خودم حسادتی به هیچ کس نداشته ام چه رسد به یک بانوی مجری برنامه کودکان، زیرا من نه برنامه ساز کودکانم نه اصطحکاک کاری با این خانم دارم. حادثه ای در یکی از شهرهای این کشور آن هم در دومین ماه بهار رخ داده و سه کودک نازنین که عید نوروز امسال در آغوش مادر یا کنار سفره صبحانه و ناهار و شام می نشستند و با شیرین زبانی ها و حرکات دلنشین خود دل مادر و پدر را شاد می کردند زیر خروارها خاک سرد جای گرفته اند.
خسرو معتضد در یادداشتی در روزنامه قدس نوشت: در اخبار وبگاه های اینترنتی خواندم شخصی که او را نمی شناسم مرا حسودی خوانده که چون چشم دیدن موفقیت ها و هنرنمایی های خانم خاله شادونه را نداشته ام ودر مقاله ای که نوشته ام او را مقصر خوانده ام که چرا سبب مرگ سه کودک خرمدره ای مظلوم و معصوم و مجروح شدن عده ای دیگر شده است. این شخص مرا تهدید کرده که از من شکایت خواهد کرد! من هر چه فکر کردم در درون خودم حسادتی به هیچ کس نداشته ام چه رسد به یک بانوی مجری برنامه کودکان، زیرا من نه برنامه ساز کودکانم نه اصطحکاک کاری با این خانم دارم. حادثه ای در یکی از شهرهای این کشور آن هم در دومین ماه بهار رخ داده و سه کودک نازنین که عید نوروز امسال در آغوش مادر یا کنار سفره صبحانه و ناهار و شام می نشستند و با شیرین زبانی ها و حرکات دلنشین خود دل مادر و پدر را شاد می کردند زیر خروارها خاک سرد جای گرفته اند. این خانم و همکاران او مقصر بوده اند. مسؤولان خرمدره که خود را بی خبر وانمود می کنند مقصرند و کوتاهی کرده اند. اگر یک مأمور پلیس، فقط یک مأمور جلوی در خروجی می ایستاد، اگر مسؤولان سالن همه درهای سالن را باز می کردند، اگر این خانم چند بار به بچه ها تذکر می داد آرام آرام یکی یکی از سالن خارج شوند آن سه کودک اکنون زنده و شاداب و در میان خانواده شان بودند، سایرین هم مجروح نمی شدند. باز جای شکر باقی است که تلفات به سه نفر رسید و به 200 یا 300 نفر نرسید .