فتوای رهبر انقلاب و تغییر مسیر مذاکرات هسته ای/حکمی فقاهتی که منطق غرب را متزلزل کرد
باید گفت اهمیت سیاسی فتوای رهبری و ظرفیت های نهفته در آن تاکنون نادیده گرفته شده و اساسا در زمینه نظریه پردازی و تشریح ارزشهای اسلامی در رابطه با مسائل سیاسی روز بسیار ضعیف عمل شده است، وگرنه باید شاهد انتشار مقالات علمی بسیاری در خصوص ارزش سیاسی و علمی حکم مقام معظم رهبری در مورد حرمت تسلیحات هسته ای از سوی علما و اندیشمندان کشورمان می بودیم تا تشریح این موضوع از سوی نخست وزیر ترکیه برای مقامات غربی صورت نگیرد.
نگاهی به اظهارات و تاکیدات مقامات ارشد کشورمان درباره فتوای مقام معظم رهبری، اهمیت و پتانسیل نگاه فقهی و دینی کشورمان به برنامه هسته ای را بیش از پیش آشکار می سازد؛ بطوریکه می بینیم یک فتوای دینی راه خود را به میز مذاکرات سیاسی باز کرده و در حال تبدیل شدن به زبان دیپلماتیک در مذاکرات هسته ای است. در این زمینه سعید جلیلی دبیر شورای عالی امنیت ملی با اشاره به مواضع ایران در خصوص خلع سلاح و اشاعه سلاح های هسته ای در مذاکرات استانبول 2 می گوید: «نگاه سازنده ای ایران به این موضع دارد به شدت مورد استقبال طرف مقابل قرار گرفت به خصوص فتوای مقام معظم رهبری در مورد حرمت سلاح های هسته ای را تقریبا تمام شش کشور بر اهمیت آن تاکید داشتند و آن را بسیار ارزشمند دانستند و این یک ظرفیتی ایجاد می کند برای اینکه همکاری هایی برای خلع سلاح جهانی و جلوگیری از اشاعه سلاح های هسته ای شکل بدهد.» البته استقبال غربی ها از مباحث این چنینی به این معنی معنی نیست که آنها تسلیم شده اند، اما این نکته که فتوای رهبری به عنوان منطق رسمی و سیاسی ما در مذاکرات مختلف به بحث گذاشته میشود، نشان دهندهی این است که این منطق در حال اثرگذاری و پذیرفته شدن است.
توجه به اظهارات مقامات کشورمان اهمیت این اثرگذاری را بیشتر روشن می سازد؛ در این خصوص علی لاریجانی رئیس مجلس نیز در سخنانی فتوای رهبر انقلاب اسلامی مبنی بر حرام بودن تولید و به کارگیری سلاحهای کشتار جمعی را «یک مبنای اساسی تحولبرانگیز» برای پایان دادن به مسابقه تسلیحاتی دانست. همچنین آیتالله آملی لاریجانی رئیس قوه قضائیه نیز با اشاره به همین موضوع می افزاید که «اگر کشورهای غربی شان و جایگاه ولیفقیه و ولیامر مسلمین را بدانند خواهند فهمید که هیچ تضمینی بالاتر از استناد به سخنان مقام معظم رهبری در عدم تمایل ایران به تولید سلاح هستهای وجود ندارد.» علی اکبر صالحی وزیرخارجه هم در اظهاراتی گفت که «با فتوای مقام معظم رهبری در مورد حرام بودن سلاح هستهای، ذهنیت خطرناک بودن ایران فرو ریخت.»
چند نکته مهم
درباره اهمیت موضوع فتوای مقام معظم رهبری و نگاه دینی و فقهی ایشان به مسئله هسته ای ذکر چند نکته اساسی ضروری است؛
1-ورود مباحث فقهی و مذهبی به مسائل سیاسی و بین المللی، برخلاف بسیاری از تحلیل های رئالیستی و نورئالیستی در سیاست بین الملل که اساسا مبتنی بر تئوری های مادی و چهارچوب های حقوقی هستند و بهایی برای ضمانت های اجرایی اخلاقی و دینی قائل نیستند، می تواند دریچه جدیدی را برای تحلیل و بررسی مسئله هسته ای کشورمان می بگشاید.
به هر حال، از آنجا که جمهوری اسلامی ایران به عنوان یک حکومتی دینی مطرح است، بنابراین در هر نوع تلاشی برای ارزیابی برنامه هستهای ایران، درک نقش مذهب در عرصه سیاسی این کشور دارای اهمیتی بنیادین است. با این وجود، تاکنون در اغلب ارزیابیها این عامل نادیده انگاشته شده است. لذا هرگونه تحلیل و بررسی درباره برنامه هستهای ایران باید شامل بررسی ارزشها، اعتقادات و دکترینهای مذهبی باشد که به عرصه سیاسی جمهوری اسلامی شکل میبخشند و بی تردید تأثیر تعیین کنندهای در تصمیمات هستهای ایران دارند.
2-هر تحلیلی که مدعی واقع بینی و جامعیت در بررسی و ارزیابی مسئله هسته ای ایران است نمی تواند نسبت به اهمیت فتوای مرجعیت شیعه در جامعه اسلامی و الزامات ناشی از آن بی تفاوت باشد. از اینرو فتوای مقام معظم رهبری در پرتو مجموعه تفکرات نظام شیعی قابل درک و فهم است. بر همین اساس تحلیلگران غربی نباید چنین حکمی را به مثابه یک نظریه پردازی از سوی یک متفکر یا فیلسوف سیاسی در نظر بگیرند. چرا که حکم بر غیر انسانی بودن و حرام بودن تسلیحات کشتار جمعی تعریفی برآمده از نظریات فردی یک شخص نیست بلکه فتوای مرجعیت شیعه مبتنی بر پشتوانه های اعتقادی و سنت فکری اسلامی است که بیش از 1400 سال قدمت دارد و به مانند دستورات الهی از ضمانت های اجرایی اخلاقی و دینی برخوردار است.
اتفاقا همین موضوع نقطه افتراق فکری ما و غربی ها محسوب شود.
3- نباید فراموش کرد که ظرفیت های و پتانسیل های قابل توجهی که در مذهب تشیع و به طور کلی معرفت اسلامی وجود دارد در عرصه دیپلماسی عمومی دارای کارآمدی خواهد بود و یقینا بهره وری از این ظرفیت ها در عرصه دیپلماسی عمومی در کوتاه مدت قابل دستیابی نیست. با وجود اینکه بحث حرمت تسلیحات کشتار جمعی توسط مقام معظم رهبری از سالها پیش اعلام شده است، اما شاید پرداختن به این موضوع از سوی محافل مذهبی و سیاسی جمهوری اسلامی در موقعی دیرهنگام صورت می گیرد. بباید گفت که اهمیت سیاسی فتوای رهبری و ظرفیت های نهفته در آن تاکنون نادیده گرفته شده و اساسا در زمینه نظریه پردازی و تشریح ارزشهای اسلامی در رابطه با مسائل سیاسی روز بسیار ضعیف عمل شده است، وگرنه باید شاهد انتشار مقالات علمی بسیاری در خصوص ارزش سیاسی و علمی حکم مقام معظم رهبری در مورد تسلیحات هسته ای از سوی علما و اندیشمندان کشورمان می بودیم تا نیازی به تشریح این موضوع از سوی نخست وزیر ترکیه برای مقامات غربی نباشیم.