چه کسانی مخالف پایین آمدن قیمت سکه هستند؟

بانک مرکزی در روزهایی که قیمت سکه به دلیل خوشبینی‌های بین‌المللی کاهش یافته بود، اقداماتی کرده که گویا مخالف پایین آمدن بهای سکه است. اختلال در عرضه سکه‌های پیش خریداری شده، اعلام دوباره افزایش مالیات بر ارزش افزوده سکه و دادن اوراق بهادار به جای سکه به مردم برای سفته‌بازی در بازار سکه و...

کد خبر : 197900

تابناک: بانک مرکزی جمهوری اسلامی، بنا بر قرار پیشین با خریداران و کسانی که از بانک‌های گوناگون کشور سکه پیش‌خرید کرده‌اند، از امروز باید سکه‌های حریداری شده را در اختیار افراد می‌گذاشت اما اکنون خبر‌هایی دال بر پیشنهاد اعطای پته به مشتریان مطرح کرده است و به آنان این گونه خبر داده است که می‌توانند به جای سکه، «پته» دریافت کنند. * حال این پته چیست و بانک مرکزی از انتشار آن به دنبال چیست؛ این موضوعی است که به آن پرداخته خواهد شد. روز یکشنبه بازار ارز و سکه در واکنش به خوشبینی‌های داخلی و جهانی نسبت به سازنده اعلام شدن نتایج مذاکرات ایران و غرب، شاهد سقوط قیمت کم سابقه‌ای بود؛ کاهش قیمتی که دوامی نیاورد و گویا، پشت پرده‌ای در این کار بود! بنا بر این گزارش، تعلل برخی بانک‌ها برای دادن سکه به مردم با بهانه‌هایی چون اختلال نرم‌افزاری در کنار اعلام دوباره میزان مالیات بر ارزش افزوده سکه، این موضوع را به ذهن می‌آورد که بانک مرکزی به دنبال شکستن روند کاهشی بهای سکه است. به همین دلیل، عرضه سکه را متوقف کرده و با ابزار‌هایی به دنبال کاهش عرضه آن می‌رود که پته یکی از آنهاست و از سویی با اعلام مالیات بر ارزش افزوده سکه، چشم‌انداز صعودی افزایش بهای آن را تداعی کرده است. * بانک مرکزی به دنبال چیست؟ پته یک برگه است؛ برگه مالی بهادار که به نوعی ارزشش به ارزش سکه برمی‌گردد و قابلیت خرید و فروش دارد؛ به عبارتی، پته اوراق بهاداری مبتنی بر ارزش سکه است. حال اینکه هر فرد به چه میزان سکه پیش خرید کرده، می‌تواند به‌‌ همان میزان، برگه مالی بهادار یا‌‌ همان اوراق بهادار مبتنی بر سکه دریافت کند. مدیر عامل بانک ملی در چگونه عمل کردن پته، این گونه می‌گوید: خریداران می‌توانند به جای دریافت سکه، پته یا‌‌ همان اوراق بهاداری را که ارزشش بر ارزش سکه مبتنی است، دریافت کنند؛ اما در این میان شگفت‌آور این است، اگر فردی خواهان اوراق بهادار را نباشد و ترجیح دهد، سکه بگیرد، پته‌های آن فرد به بانک تعلق خواهد گرفت. حیدری، مدیر عامل بانک ملی در پاسخ به اینکه آیا امکان دریافت سکه با پته همزمان وجود دارد، گفت: این امکان هست که خریدار پته آن را به بانک تحویل داده و سکه‌های معادل پته را از بانک دریافت کند. بنابراین، در این جریان یا سکه دست بانک قرار می‌گیرد و یا پته که‌‌ همان ارزش سکه را داشته و قابلیت خرید و فروش دارد؛ بنابراین، پته، قابلیت سفته بازی و خرید و فروش را دارد و از آنجا که ارزشش مبتنی بر ارزش سکه است، تا زمانی که سکه چشم‌انداز صعودی قیمت داشته باشد، شاهد افزایش ارزش پته و رفتار‌های سفته بازانه در آن خواهیم بود. ناگفته نماند که در این ماجرا، مالکین پته ـ که بزرگ‌ترین آن‌ها می‌توانند بانک‌ها باشند‌ ـ سودهای سرشاری ناشی از سفته بازی در سکه یا پته به دست خواهند آورد؛ سودهایی که قدرت دولت را افزایش خواهد داد، چرا که در اقتصاد ایران، دولت بسیاری از کارهای خود را از طریق منابع بانکی انجام می‌دهد و در شرایطی که کسری بودجه دارد، افزایش دارایی‌های بانکی ـ که می‌تواند سکه یا پته باشد‌ ـ با جو سفته بازی در جامعه، قدرت او را در پوشش کسری بودجه افزایش خواهد داد. اما حال فرض کنید که بانک‌ها در ازای دادن سکه، چنین اوراق بهاداری را نزد خود نگهداری نمی‌کردند. در چنین صورتی، اگر سفته بازی در جریان سکه اتفاق می‌افتاد، بانک نمی‌توانست مستقیم از این سفته بازی سود ببرد، بلکه باید با سرمایه‌های مردم وارد عمل شود، ولی اینک اوراق بهاداری که ارزشش مبتنی بر ارزش سکه است، کار بانک‌ها را بسیار راحت خواهد کرد؛ به آن معنا که اگر سفته بازی در سکه ایجاد شود، دارایی‌های آن‌ها مستقیم و بدون هیچ عملی افزایش خواهد یافت؛ بنابراین، افزایش دارایی‌های بانک‌ها در گروه سفته باز شدن مردم در سکه و یا پته تعریف خواهد شد، چرا که بانک یا سکه خواهد داشت و یا پته و از آنجا که بانک مرکزی پته را منتشر می‌کند، تضمینی نیز نیست که معادل ارزش سکه پیش خرید شده، آن را چاپ کند. خلاصه آنکه به نظر می‌رسد بانک مرکزی از کاهش بهای سکه استقبال نکرده است و تمایلی ندارد با افزایش عرضه، درست پس از سقوط قمیت سکه، قیمت پایین آمده آن را تثبیت کند. برای همین در دادن سکه تعلل کرده و با برقراری مالیات بر ارزش افزوده، در صدد افزایش بهای سکه و موضوعیت پیدا کردن اوراق بهادار مبتنی بر آن است، تا از این رهگذر، ثروت‌های کاذبی را ایجاد کند. و اما نکته پایانی اینکه تقویت بسترهای ثروت کاذب، تولید را بیش از پیش از بین خواهد برد و جامعه را بر پایه‌های تهی درست خواهد کرد؛ پایه‌هایی که با کوچک‌ترین وزش باد، اقتصاد را نابود خواهد کرد.

لینک کوتاه :

با دوستان خود به اشتراک بگذارید: