روایتی از ساعات آخر زندگی مادرشهید تندگویان
خواهر شهید محمدجواد تندگویان گفت: مادرم تا قبل از ورود به اتاق عمل، دعاهای نادعلی، عدیله، امینالله و زیارت عاشورا خواندند و به اتاق عمل رفتند و بعد از ساعاتی به لقاءالله پیوستند.
کد خبر :
196072
«فاطمه تندگویان» خواهر شهید محمدجواد تندگویان در گفتوگو با فارس در خصوص ویژگیهای مرحومه «اشرفالسادات مینونشان» اظهار داشت: مادرم از ابتدا فردی بسیار فهیم، اهل مطالعه و شعر بودند و درک عمیقی نسبت به مسائل اجتماعی داشتند. وی ادامه داد: مادرم با روحیه مذهبی و دینداری، روشنفکری، جوانپسند، گشادهرویی و بامحبت در هرجا که زندگی میکرد موجب برکت بود. وی محل رجوع مردم بسیاری بود چرا که ایشان به مشکلات مردم رسیدگی میکرد و در امور خیر فعال بود؛ مادر در منزلش به شکل ستاد مردمی عمل میکرد، یعنی به مسائل مالی و بیماری مردم رسیدگی کرده و حتی مردم مشکلات و درد دل خود را با مادر در میان میگذاشتند. خواهر شهید محمدجواد تندگویان یادآور شد: مادرم بسیار مهماندوست بودند و به همین دلیل مردم خانه ایشان را خانه خودشان میدانستند و همه احساس مادری و فرزندی نسبت به وی داشتند؛ مادرم در تربیت ما نیز علیرغم اینکه در دوره رژیم طاغوت رشد کردیم، خیلی متعهد و مسئول ما را تربیت کردند. تندگویان خاطرنشان کرد: در یک دورهای مادرم به خاطر اعتمادی که به دیگران داشتند دچار مشکلات اقتصادی شدند اما با صبوری و تلاش ایستادند و توانستند
زندگی را اداره کنند. وی در خصوص عکسالعمل مادر در مقلابل فعالیتهای انقلابی شهید تندگویان و سپس دستگیری وی توسط ساواک، اظهار داشت: مادرم موضوع دستگیری جواد را به مدت ۷ ماه از پدرم پنهان کرد که مبادا پدرم آزردهخاطر شود و قصه بخورد، صلابت و همت مادرم برای ما الگو بود. وقتی هم که برای دیدن جواد به زندان ساواک رفتیم، مادر بهقدری با صلابت با جواد رفتار کرد که وی به پای مادرم افتاده و پاهایش را میبوسید؛ در حالی که ناخنهای جواد را کشیده بودند و دستهایش نشاندهنده شکنجههای وارد شده به وی بود. تندگویان افزود: مادرم شرایط قبل از انقلاب را تحمل کرد و بعد از آزادی جواد هم به دلیل تحت تعقیب بودن وی مانند کوه پشت جواد ایستاد. ایشان در شرایط انقلاب هم همیشه در صحنه بود. خواهر شهید محمدجواد تندگویان با بیان اینکه در ابتدای جنگ تحمیلی و پس از اسارت جواد توسط نیروهای بعثی مادرم حاضر نبود سازشی به خاطر فرزندش صورت گیرد، یادآور شد: در دوران دفاع مقدس منزل ما ستاد و پایگاه مردمی بود، کارهای پشتیبانی و دوخت و دوز البسه رزمندگان را در منزل انجام میدادیم. مادرم ۵ دستگاه چرخ خیاطی در اتاق گذاشته بود و علاوه بر خیاطی،
مدیریت کار را برعهده داشت. وی بیان کرد: در سال ۱۳۷۰ پیکر برادر شهیدم به کشور بازگشت؛ مادرم به قدری با صبر و تحمل این دوران را گذراند که الگویی برای ما بود. تندگویان اضافه کرد: مادرم در سالهای اخیر نیز با توجه به سن بالا چهرهای بشاش، بسیار خوشرو و پرتلاش بودند و نقش محوری در فامیل، محله و مسجد داشتند؛ و به خاطر صفای باطن و تعبد شبانهروزی بسیاری از کسانی که مشکل داشتند به دیدار مادر آمده تا آنها را دعا کند و واقعاً دعای مادرم نیز برای رفع مشکلاتشان اثرگذار بود. خواهر شهید محمدجواد تندگویان با اشاره به بیماری مادرش گفت: مادر در ابتدا دچار بیماری فشار خون و قلب شدند؛ در طول مدتی که در بیمارستان بستری بودند نیز در عرصههای مختلف حضور داشتند؛ وی علیرغم درد بسیار شدید و مشکلات ناشی از آمبولی روده در ۳۳ روز به قدری صبر و مقاومت کردند که حتی پزشکان معالج وی متعجب بودند، چرا که مادر با ادعیههای امین الله، توسل، زیارت عاشورا و سایر دعاهایی که حفظ بودند توانستند ایام سخت بیماری را به راحتی پشتسر بگذارند. وی ادامه داد: قرار بود شب گذشته عمل جراحی دیگری در بیمارستان برای مادر صورت بگیرد، افتخار میکردیم که بر
مبنای آیه قرآن کریم گفته شد «جایگاه رفیعی برای وی در نظر گرفته شده است». مادرم تا قبل از ورود به اتاق عمل با ۱۳۹.۵ درجه هوشیاری، دعاهای نادعلی، عدیله، امینالله و زیارت عاشورا خواندند و به اتاق عمل رفتند و بعد از ساعاتی به لقاءالله پیوستند. خواهر شهید محمدجواد تندگویان یادآور شد: خانواده ما از سال ۱۳۴۲ با ولایت فقیه آشنا بودند و بر این اساس پیش رفتند؛ عشق به اهل بیت و ائمه اطهار نیز همیشه در وجود و اعمال مادرم متجلی بود؛ ایشان قبل از انقلاب در صحنه تعبد دینی و اجتماعی حضوری فعال داشتند و از شعارزدگی نیز بسیار متنفر بودند.