نقد «قلادههای طلا»بر دو قطبی های خاص
محمد فائضی/ ابوالقاسم طالبی در کنار پردازش روند تأثیرگذاری سرویسهای بیگانه و معاند در فضای سیاسی و اجتماعی کشور، به تأثیرگذاری جانبی فضای دو قطبی در جهت شعلهورتر کردن آتش فتنه و غبارآلود کردن فضای تصمیمگیری پرداخته است. برخی دیالوگها که در پایگاه بسیج رد و بدل میگردد و یا بعضی گفتگوها که بین نیروهای اطلاعاتی انجام میشود، مؤید این مطلب است. عبارت «شستن خون با خون» که در ابتدای فیلم در جهت تبیین افکار بیگانه برای چگونگی شکلدهی فضای آتی کشور، بیان میشود، در اصل بر نقد همین تفکر دو قطبی نگری بنا شده و لوازم آن از این اندیشه تأمین میگردد.
کد خبر :
195527
اکران فیلم «قلادههای طلا» را می توان گامی مؤثر و نگاهی خوب به فتنه سال 88 و حوادث قبل و بعد از انتخابات دانست. اما از بُعد خاصی این فیلم را می توان حائز اهمیتی دانست. اهمیت این فیلم از همان روزنهای قابل بیان است که نقصان برخی جهتگیریها در فتنهی 88 قابل تبیین است. مدتها قبل از انتخابات، تزریق تفکر دوقطبی و ایجاد جریانات دو سویه در جامعه شکل گرفته بود، تا جایی که دامنهی این جریانها علناً به مناظرههای انتخاباتی نیز کشیده شد. اندیشهای که در این میان مهجور ماند و در هیاهوی کاسبی انتخاباتی و هیجانات پس از آن غبارآلود گشت، تفکر میانهروی و اعتدال بود. تاکید بر قانونگرایی، رویکرد منصفانه نسبت به اتفاقات، پذیرفتن نقصها و پیگیریهای عاری از منفعتهای شخصی و حزبی امری بود که جریان اعتدال آن را دنبال میکرد. برای مثال، سخنان رهبر حکیم انقلاب در نماز جمعه پس از انتخابات و پس از آن سخنان برخی از چهرهای شاخص اصولگرا در گفتگوی ويژه خبری و رسانه ها ، از جنس این رویهاند. بنابراین در اصل، فاصله گرفتن از این تفکر میانی و تاکید بر تفکر جریانگرایی دو سویه، موجب پدیدآمدن حوادث مختلفی شد که دامنهی آنها تاکنون نیز
ادامه داشته است. امروز، فیلم «قلادههای طلا» که بر دخالت بیگانگان در فتنهی 88 تاکید میکند، با شیب مناسب و به جایی رفتارهای دو سویهی آن فضا در پیش از انتخابات تا پس از آن را به نمایش در آورده است. با مرور سکانسهای مربوط به تجمعات خیابانی و دستهجات تبلیغاتی پیش از انتخابات و همچنین با بررسی مناظرههای انتخاباتی گلچین شده در این فیلم، جلوهی جریان دو قطبی و غیراعتدالی را به وضوح مشاهده میکنیم. ابوالقاسم طالبی در کنار پردازش روند تأثیرگذاری سرویسهای بیگانه و معاند در فضای سیاسی و اجتماعی کشور، به تأثیرگذاری جانبی فضای دو قطبی در جهت شعلهورتر کردن آتش فتنه و غبارآلود کردن فضای تصمیمگیری پرداخته است. برخی دیالوگها که در پایگاه بسیج رد و بدل میگردد و یا بعضی گفتگوها که بین نیروهای اطلاعاتی انجام میشود، مؤید این مطلب است. عبارت «شستن خون با خون» که در ابتدای فیلم در جهت تبیین افکار بیگانه برای چگونگی شکلدهی فضای آتی کشور، بیان میشود، در اصل بر نقد همین تفکر دو قطبی نگری بنا شده و لوازم آن از این اندیشه تأمین میگردد. البته جای آن بود که موضعگیریها و عملکردهای افراد معتدلتر و جامعنگر تر نیز بدان
افزوده شود تا رویهی صحیح و کارآمد نیز در میان آن همه هیجانات، تعصبات و خودبینیها به چشم آید. موضعگیریهای قانونی و اصولی یکی از کاندیداهای غیر پیروز و یا روند منصفانه برخی رسانهها نیز در فیلم جای کار داشتند. با این حال، این فیلم با وجود تجربهی کم در سینمای سیاسی و اطلاعاتی کشورمان، باز هم گام بلند و مؤثری است در جهت پرداختهای بهتر و فیلمسازیهای مناسبتر در این حوزه.