چرا دلایل تندروها برای حمله به ایران مضحک است؟/خطر واقعی موشک های هسته ای اسرائیل است
نگرانیها از «خطر قریبالوقوع» دستیابی ایران به بمب اتمی را اغلب خطری برای «کل جامعهی جهانی» درنظر گرفتهاند – البته در زبان سیاستِ امریکای شمالی، منظور از کل جامعهی جهانی، همپیمانان و همراهان با دولت امریکا است. بااینحال مردم جهان، این وضعیت و این مساله را از منظری کاملاً متفاوت مینگرند. تاکنون چندانی صورت نگرفته است که پایه و اساس تهدید ایران از کجا میآید،نمایندگان ارتش امریکا و سازمان اطلاعاتی در کنگره حاضر شدهاند و رسماً اعلام کردهاند که ایران از لحاظ نظامی تهدیدی محسوب نمیشود.
کد خبر :
194904
گروه بین الملل «فردا»،سیدمصطفی رضیئی: این یادداشت در وبسایت معتبر Znet منتشر شده
است. نوام چامسکی در این یادداشت توضیح میدهد که چرا بحث جنگ علیه ایران به بهانهی دستیابی این کشور به بمب اتمی، مسالهای بیپایه و اساس است. درحالیکه کشورهای غربی - مخصوصاً دولت باراک اوباما - مرتب ایران را تهدید به احتمال حملهی نظامی میکنند، چامسکی بحث میکند نظر جهان کاملاً متفاوت از نظر سیاستمداران حاکم بر کشورهای جهان است: مردم جهان صلح، منطقهای عاری از سلاحهای کشتار جمعی میخواهند و همچنین از حق ایران برای
دستیابی صلحآمیز به اورانیم غنی شده حمایت میکنند. همچنین چامسکی از خطر اسرائیل میگوید و از بمبهای این کشور که به سمت امریکا هدف گرفته شدهاند: خطری که واقعی است و کسی از آن صحبت نمیکند.
****************************
در شمارهی ژانویه-فوریهی سال 2012 مجلهی «فارین اِفِرز» (مسائل خارجه) مقالهای نوشته متیو کرونیگ (Matthew Kroenig) منتشر شده است: «زمان حمله به ایران فرا رسیده است:«چرا هجوم به این کشور در حداقلترین نگاه بدترین گزینهی ممکن است؟» در طول این مقاله، راهحلهایی برای حلوفصل تهدید ایران بیان شده است. رسانههای جمعی مرتب هشدار میدهند که احتمال بسیار زیادی وجود دارد درحالیکه امریکا مردد مانده تا از خشونت علیه ایران استفاده کند یا نه، رژیم صهیونیستی به ایران حمله کند - یعنی همانند گذشته رژیم اسرائیل ساختار سازمان ملل متحد را بیاهمیت تلقی کند، یعنی
ساختار قوانین بینالملی را بیاهمیت تلقی کند و خود دست به عملی بزند. درحالی تنشی جدید گسترش مییابد که انعکاسهای حیرتانگیز جنگهای موجود در افغانستان و در عراق همچنان مقابل چشمان ما دیده میشوند. امریکای تبزده برای شروع این جنگها هم تبیلیغات گستردهای را با آب و تاب فراوان عرضه کرده بود. نگرانیها از «خطر قریبالوقوع» دستیابی ایران به بمب اتمی را اغلب خطری برای «کل جامعهی جهانی» درنظر گرفتهاند - البته در زبان سیاستِ امریکای شمالی، منظور از کل جامعهی جهانی، همپیمانان و همراهان با دولت امریکا است. بااینحال مردم جهان، این وضعیت و این
مساله را از منظری کاملاً متفاوت مینگرند. جنبش کشورهای عدمتعهد، جنبشی که 120 ملت و کشور را همراه خود دارد، با شور و اشتیاق فراوان بر حق ایران به دستیابی به اورانیوم غنی شده تاکید کرده است - عقیدهای که همراهی اکثریت مردم امریکا را نیز با خود دارد (همانطور که وبسایت WorldPublicOpinion.org این مساله را مستدل عرضه کرده است) البته قبل از آنکه دستگاه تبلیغاتی عریض و طویل امریکای شمالی در طول دو سال گذشته، عقیدهی مردم را زیر بمباران خود قرار نداده بود. چین و روسیه مخالف سیاست امریکا علیه ایران هستند، همینطور هند که رسماً اعلام کرده است به تحریمهای امریکا
اهمیتی نمیدهد و تجارت خود با ایران را گسترش نیز خواهد داد. ترکیه هم سیاست مشابهای را اتخاذ کرده است. درواقعیت مردم اروپا اسرائیل را بزرگترین خطر علیه صلح جهانی درنظر میگیرند. در جهان عرب، هم تنها اقلیتی کوچک و محدود به ایران بهشکل تهدید نگاه میکنند. درحالیکه اسرائیل و امریکا بهشکل تهدیدهایی بالقوه دیده میشوند. اکثریت مردم این کشورها فکر میکنند منطقه امنیت بیشتری خواهد داشت اگر ایران بتواند به سلاح اتمی دست پیدا کند، به گفتهی نظرسنجی بینالمللی موسسهی بروکینگ/ذاگبای، در مصر و در شروع بهار عرب، 90 درصد مردم با همین عقیده موافق بودند.
تفسیرهای خبر غربی علناً نشان دادهاند چگونه دیکتاتورهای عرب گسترده از جایگاه امریکا علیه ایران سود بردهاند و این دیکتاتورها هیچوقت توجه نکردهاند که اکثریت مردم سرزمینهایشان با این نظر آنها کاملاً مخالف هستند - وضعیتی که نیاز به توجه و بررسی بیشتری دارد. نگرانی از اسرائیل نگرانی در مورد بمبهای اتمی اسرائیل مدتهاست توسط بعضی از ناظرین درون امریکا نیز ابراز شده است. ژنرال لی بوتلر، رئیس سابق بخش استراتژیک ارتش امریکا، سلاحهای اتمی اسرائیل را «خطرناک بهحداکثر شکل ممکن» توصیف میکند. سرهنگ وارنِر فار در یک ژورنال نظامی ارتش امریکا مینویسد
که «یکی از هدفهای بمبهای اتمی اسرائیل که اغلب اشارهای به آن نمیشود - هرچند این مساله برای همه آشکار است - استفاده از آنها علیه کشور امریکا است.» احتمالاً بمبها بهسمت امریکا نشانه رفتهاند تا حمایت امریکا از سیاستهای اسرائیل را تضمین کنند. یکی از اصلیترین نگرانیهای کنونی، تلاشهای اسرائیل برای انجام کاری توسط دولت ایران است تا حملهی امریکا به این کشور را تضمین کند. یکی از تحلیلگران اصلی استراتژی در اسرائیل، زیگ مائوز، در کتاب «در دفاع از سرزمین مقدس» که تحلیل مستند او از وضعیت امینت اسرائیل و سیاستهای خارجی این کشور است، این چنین
نتیجه میگیرد: «ترازنامهی سیاست هستهای اسرائیل درنهایت نمرهی منفی میگیرد» - یعنی این بمبها برای امنیت این کشور خطرزا هستند. » او عملاً اسرائیل را دعوت میکند تا به توافق منطقهای رسیده و به سیاستهای محو و نابودی سلاحهای کشتار جمعی عمل کند: منطقهای عاری از سلاحهای کشتار جمعی و بمبهای اتمی خلق شود که در سال 1974 میلادی توسط سازمان ملل متحد و درنتیجهی جلسهی علنی این سازمان و توسط تمام کشورهای حاضر درخواست شده بود. درهمینزمان تحریمهای غرب علیه ایران، تاثیرهای معمول خویش را میگذارند، باعث میشوند تا تهیهی مواد غذایی اصلی بهسختی
صورت بگیرد پس جای کوچکترین تعجبی ندارد که مجلس ایران تحریمها علیه این کشور را بشدت محکوم کرده است. تاکنون چندانی صورت نگرفته است که پایه و اساس تهدید ایران از کجا میآید، هرچند ما جوابهای رسمی مشخصی دستمان داریم که توسط ارتش امریکا و سازمان اطلاعاتی این کشور به ما عرضه شده است. نمایندگان آنان در کنگره حاضر شدهاند و رسماً اعلام کردهاند که ایران از لحاظ نظامی تهدیدی محسوب نمیشود. ایران تواناییهای مشخصی در زمینهی نظامی دارد و دکترین استراتژیک این کشور، کاملاً دفاعی است و این استراتژی طوری تدوین گشته تا جلوی هجومها به این کشور را بگیرد تا
تلاشهای دیپلماتیک تاثیر خودشان را بگذارند. اگر ایران برنامهی تولید سلاحهای اتمی داشته باشد (مسالهای که هنوز مدرکی برایش ارائه نشده است،) این تنها بخشی از استراتژی بازدارندهی این کشور خواهد بود. اتهام دیگری که مقامات غربی به ایران میزنند این است که این کشور تلاش میکند تا نفوذ خود بر کشورهای همسایه را گسترش دهد، کشورهایی که توسط امریکا و بریتانیا به آنها حمله شده و این کشورها اشغال شدهاند و اینکه ایران از جریانهای مقاومت علیه امریکا حمایت میکند، جنبشهایی درون این سرزمینها و جنبشهایی علیه اسرائیل در لبنان و همچنین میگویند ایران از
جنبشهای غیرقانونی علیه اسرائیل در زمینهای فلسطینیان دفاع میکند. همانند سیاستهای دفاعی ایران در احتمال اِعمال خشونت از طرف کشورهای غربی، این سیاستهای ایران را نیز بهعنوان تهدیدهایی تحملناپذیر برای «نظم جهانی» توصیف میکنند. نظر جهانی موافق با نظر موئاز است. نظر جهان موافق یک منطقه خالی از سلاحهای کشتار جمعی و سلاحهای هستهای در خاورمیانه است؛ محدودهای که شامل ایران و اسرائیل میشود و احتمالاً شامل دو قدرت هستهای دیگری نیز بشود که حاضر نیستند پیمان عدم تعرض هستهای را امضا کنند: هند و پاکستان، کشورهایی که در کنار اسرائیل، برنامههای
کمکی دولت امریکا را دریافت میکنند. حمایتها از چنین برنامهای در کنفرانس ماه می 2010 NPT آنقدر گسترده بود که واشنگتن مجبور شد رسماً با چنین نظری موافقت کند اما شرایط خود را گذاشت: این محدوده نمیتواند واقعاً وجود داشته باشد مگر اینکه معاهدهی صلح واقعی بین اسرائیل و کشورهای عرب همسایهاش امضا شده باشد؛ برنامههای هستهای و سلاحهای هستهای اسرائیل میبایست دور از دسترس کنکاشهای جهانی قرار بگیرند؛ و هیچکشوری (یعنی امریکا) موظف نیست تا اطلاعاتی دربارهی «تواناییها و فعالیتهای هستهای اسرائیل، شامل بر اطلاعات امکانات هستهای منتقل شده
به اسرائیل» در اختیار NPT یا سازمانهای دیگر قرار دهد. کنفرانس 2010 خواستار برگزاری اجلاسی در ماه می 2012 شد تا برنامهریزیها برای خاورمیانهی عاری از سلاحهای کشتار جمعی آغاز شده و کارهایی واقعی صورت بگیرد. بااینحال با تمام جار و جنجالی که دربارهی ایران بلند شده است، توجه کمی معطوف به این اجلاس شده است، اجلاسی که میتواند روشی عملی برای مشکل تهدیدهای هستهای در منطقه باشد: این اجلاس راهحلی برای «جامعهی جهانی» خواهد بود، راهحلی برای این تهدید خواهد بود که شاید ایران به سلاحهای اتمی دست پیدا کند؛ برای بیشتر جهان، این تهدید توسط کشورهایی اِعمال
میشود که دارای سلاحهای اتمی هستند و سابقهای طولانی در استفاده از خشونت نیز دارند و حالا قدرتهایی گسترده دارند و نقش دایهای مهربان به خود گرفتهاند. آدم درهیچجا نشانهای از این واقعیت نمییابد که امریکا و انگلستان مسوولیتی یگانه دارند تا تمام تلاشهایشان را برای رسیدن به خاورمیانهای عاری از سلاحهای کشتار جمعی و سلاحهای اتمی داشته باشند. آنها بهمنظور داشتن پوششی قانونی برای یورش به عراق، در سال 1991 گزارش 687 شورای امنیت را دستمایه قرار دادند و ادعا کردند عراق با گسترش سلاحهای شیمایی، امنیت جهان را به خطر انداخته است. ما میتوانیم
ادعاهای کنونی این کشورها را فراموش کنیم اما نمیتوانیم این حقیقت را کنار بگذاریم که تمامی این کشورها امضا کردهاند و متعهد هستند تا خاورمیانهای عاری از سلاحهای کشتار جمعی و سلاحهای اتمی خلق کنند.