خاتمي با انگشت جوهری خود چه كرد؟

حميدرضا جلايي پور نيز به روز آن لاين گفته است: كاري كه خاتمي كرد اشكالي ندارد. مي خواست بگويد ما با شما ستيز نداريم اما براي گفتن اين حرف راه هاي ديگري هم بود. اين حركت دوستان را تحت تأثير قرار داده، اينها الان عصباني هستند.

کد خبر : 192252

كيهان نوشت:‌ شركت سيدمحمد خاتمي در انتخابات مجلس شوراي اسلامي و پشت پا زدن وي به پروژه تحريم انتخابات، همچنان محل مناقشه و اعتراض محافل ضدانقلاب قرار دارد. راديو-سايت زمانه دراين باره به توضيح منتشره از سوي خاتمي پرداخت و نوشت: در اين بيانيه رسمي هيچ اشاره اي به جنبش سبز و انتخابات سال 88 نشده و او به طور تلويحي خواهان فراموشي گذشته شده است. او مي نويسد «انتظار داشته و دارم كه همه با اسير نماندن در گذشته و با نگاه به آينده، روند تازه اي را در كشور آغاز كنند». وي نه به صراحت اما به شفافيت «خاتمي وارش»، حساب خودش را از جنبش سبز جدا كرده است، هر چند براي برخي، اين واقعيت خوشايندي نيست و ممكن است نوعي «ريزش» محسوب شود. نويسنده اين تحليل مي افزايد: محمد خاتمي به صراحت اعلام كرده است كه خواهان «اصلاحات» است و هنوز باور دارد كه راه «مفاهمه»، بسته نشده است. اين امر با واقعيت موجود در تناقض است. كسي از مصالحه و مفاهمه حرف مي زند كه در موضع قدرت باشد. او مي گويد «اقدام من از منش و بينش سياسي و فكري من و آنچه به آن پايبندم ريشه مي گيرد» اما بايد پرسيد شما به كدام منش و بينش پاي بند هستيد؟ او نه تنها ديگران را دعوت به فراموشي مي كند كه خود دچار نسيان شده است. او دو سال پيش در سلامت انتخابات شك كرد. راديو زمانه همچنين نوشت: خاتمي از «راهبرد»، «آشتي ملي»، «آرمان هاي اصيل انقلاب»، «قانون اساسي»، «فضاي همدلي و مشاركت» سخن مي گويد اما اينها همه اموري هستند كه تنها در گروي «عمل آگاهانه جمعي» معنا پيدا مي كنند. آيا راي دادن او، آن هم به صورت «نيمه مخفي» و بدون هيچگونه هماهنگي و مشورت با «ديگران» و حتي «نزديكان سياسي و تشكيلاتي »اش، يك «عمل آگاهانه دسته جمعي» است؟ اين رسانه وابسته به اپوزيسيون خارج كشور مجددا تصريح كرد: واقعيت اين است كه محمد خاتمي به روش خودش، البته نه با صراحت، اما به شفافيت مدل خويش، خودش را از جنبش سبز جدا كرده است. او نخواست همچون ميرحسين موسوي و مهدي كروبي و آيت الله منتظري و... كه از حاكميت اخراج شدند، به دامان جنبش سبز برگردد و در كنار مخالفان بايستد. راديو زمانه با تاسف نوشت: انتظار اين بود كه خاتمي پيش از برگزاري انتخابات، حرف ها و مواضع خود را به صراحت و شفافيت مطرح كند و بگويد كه به همين دلايل نيم بند و سراسر متناقض مي خواهد در رأي گيري شركت كند و ديگران نيز حق انتخاب داشتند. نه اينكه در اوج درگيري مدافعان انتخابات و تحريم كنندگان، اين چنين غيرشفاف، نامعمول و نيمه مخفي رفتار كند. اما بخوانيد از پايگاه اينترنتي «اخبار روز» كه درباره اقدام خاتمي معتقد است: او در انتخابات مجلس شركت كرد و راي داد. اين رفتار خاتمي را مي توان شبيه بازيكن فوتبالي دانست كه در آخرين ثانيه هاي وقت اضافه به تيم خودي گل زد و بدون آن كه هياهوي اعتراض هم تيمي هايش را بشنود بي سرو صدا زمين بازي را ترك كرد. اگرچه بعد از حصر سخن گويان اصلي جنبش از زمستان سال گذشته تاكنون اين تلخ ترين ضربه به پيكره جنبش سبز محسوب مي شود، اما بي ترديد اولين آن نيست. چرا كه پيش از اين بسياري از چهره هاي مطرح اپوزيسيون با تشويق جامعه بين المللي به اعمال تحريم هاي بيش تر به ايران، دعوت به حمله نظامي و هم چنين تلاش براي آلترناتيوسازي به كمك دولت هاي خارجي ضربه هاي بدي را به انسجام دروني جنبش وارد آورده بودند. اين ارگان گروهك هاي مقيم آلمان تصريح كرده كه به مرور زمان انسجام جنبش سبز از هم گسيخت و به موازات كمرنگ شدن حضور خياباني، اختلاف ها شديدتر شد. در اين ميان گويانيوز با اشاره به شرط گذاري چندي پيش خاتمي مي نويسد: خاتمي آذرماه سال جاري اعلام كرد كه وقتي همه نشانه ها دلالت بر اين دارد كه نبايد در انتخابات شركت كنيم، شركت در انتخابات معنايي ندارد. اصلاح طلبان همه به تبعيت از او مردم را به عدم شركت در انتخابات دعوت كردند ولي به ناگاه و در روز انتخابات تغيير عقيده داد و رأي خود به جمهوري اسلامي را در صندوق انداخت. آقاي خاتمي خواستار درك پيچيدگي ها مي شود اما چون بياني نامفهوم و ناروشن است قابل قبول كسي واقع نگرديد و سرخوردگي زيادي را در ميان اصلاح طلبان و حاميان بوجود آورد و در حقيقت هم باور كردني نيست كه شخصي چون او بر پايه مشتي شايعات دست به چنين قمار خطرناكي زده و آخرين ميخ را برتابوت اصلاح طلبان كوبيده باشد. اما آنچه بعيد نيست اين است كه آقاي خاتمي با تذكر و يا تهديد كسي و يا با مروري مجدد بر شرايطي كه خود تحت آن به رياست جمهوري رسيد، پيش شرط هاي خود براي عدم شركت در انتخابات را بنا به مثل «رطب خورده منع رطب كي كند» نادرست تشخيص داده، و با قاضي نمودن وجدان خويش دست به چنين عملي زده باشند. گويانيوز در تحليل ديگري نوشت: آقاي خاتمي! شايد براي خيلي از افرادي كه دنباله رو خط فكري شما هستند رسيدن به جواب اين پرسش كمي سخت باشد كه چگونه شما از پي محقق نشدن شرايطي كه براي شركت در انتخابات مجلس وضع كرديد، عدول كرده و شخصاً به زير پا گذاشتن اين اصول پذيرفته شده مبادرت فرموديد؟ و چطور است كه وقتي شركت نكردن رهروان جبهه اصلاحات در انتخابات به زعم اعضاي شوراي هماهنگي راه سبز اميد يك پيروزي محسوب مي شود. شما حاضر مي شويد طعم شيرين اين پيروزي بزرگ را حتي بين حاميان اصلاح طلبي به تلخي تبديل كنيد؟ گرچه از جسارت شما همان بس كه بارها از مواضع تان پايين آمده و ميدان را به حريف واگذار كرده ايد. گويا نيوز ادامه مي دهد: حيرت آنجا به اوج مي رسد كه در جوابيه شما به اين مطلب برمي خوريم؛ «استراتژي عدم معرفي نامزد و ارائه ليست هيچگاه به معني تحريم انتخابات نبود». اگر مقصود از عدم ارائه ليست به معناي تحريم انتخابات نبود، پس چگونه است كه اكثريت قريب به اتفاق جريانات اصلاح طلب در آستانه انتخابات با قاطعيت از تحريم فعال آن حمايت مي كنند و پشت سر هم بيانيه تحريم صادر مي كنند؟ و اينكه چرا جنابعالي در آن مقطع موضع خود را مشخصاً اعلام ننموديد؟ و افزون بر آن چرا در سكوت خبري و با مخفي كاري يك حوزه كوچك و دور افتاده را براي ابراز ارادت خويش به نظام و آرمان هاي انقلاب، انتخاب كرديد؟ در همين حال نوشابه اميري از روزنامه نگاران سلطنت طلب ضمن حمله به خاتمي و تخطئه حضور او در انتخابات، در روز آن لاين نوشت: هرگز از آقاي خاتمي تصوير «ابرانساني» در ذهن نداشته و او را همچون دونده يك دوي امدادي ديده ام كه قرار نيست تا پايان خط بدود؛ آمده است براي دويدني چند صدمتري و سپردن ادامه راه به ديگران. اما سؤالاتي از اين دست دارم كه پاسخي روشن مي طلبد. آيا اقدامي كه از باور نشانه مي گيرد، در لحظات آخر و در شهري دورافتاده و در حالي كه به جمعي از نزديكان گفته ايد از شهر بيرون زده ايد كه راي ندهيد، خود را نشان مي دهد؟ خود در اين گفته تناقضي نمي بينيد؟ وقتي به حوزه راي گيري مي رويد، بهتر نيست كه ديگر نه از شرايط سخن بگوييد و نه اينكه «ما از سال 82 نبايد در انتخابات شركت مي كرديم. متأسفانه اين اشتباه ما بود»؟ اين سلطنت طلب پاريس نشين اضافه مي كند: روا نيست بازداشت شدگان و كروبي و موسوي را شوكه كنيم و چنان به اميدهايشان بتازيم كه از درد نااميدي بميرند. آقاي خاتمي شما آن روز كه به پشتوانه آرا مي توانستيد سر در برابر نظام مورد علاقه تان فرود نياورديد، به هر دليل چنين كرديد. امروز كه شمشير حكومت زير گلوي شماست[!!] براي اينكه بيشتر در گلو فرو نرود، بايد سر را بالا گرفت يا به حوزه اي دور افتاده رفت؟ خط قرمز شما كجاست؟ سؤال را كيهان پيش رويتان قرار داده؛ «اين سو يا آن سو؟». حميدرضا جلايي پور نيز به روز آن لاين گفته است: كاري كه خاتمي كرد اشكالي ندارد. مي خواست بگويد ما با شما ستيز نداريم اما براي گفتن اين حرف راه هاي ديگري هم بود. اين حركت دوستان را تحت تأثير قرار داده، اينها الان عصباني هستند. شبكه ضدانقلابي بالاترين در اين باره به نحو ديگري قلم زده است: ما هميشه ساده و احساساتي بوده و هستيم...! زود جوگير ميشيم و زود هورا ميكشيم...! ما اينروزا كارمون شده قهرمان سازي و قهرمان سوزي! يه روز هاشمي و خاتمي و سيد حسن ميشن اسطوره هاي بي نظير...! وقتي ميرن رأي ميدن ميشن خيانت كارهاي بي بديل...! نميدونم ما چرا دلمون ميخواد اونا همون آدمايي باشن كه ما دلمون ميخواد...! امثال هاشمي و خاتمي و سيد حسن ميوه هاي درخت همين انقلاب هستند...! چطور توقع داريد تبر رو بردارن درخت رو از ريشه قطع كنن...! آقاجون اگه دنبال يك سوپرمن ميگردين كه بياد عليه نظام خروج كنه بعدم بگيرن بندازنش توي زندون شما هم ككتون نگزه و هيچ كاري نكنين، اون خاتمي نيست...! تا اين بنده خدا رفته توي يه ده كوره رأي داده يكي مياد شعر ميگه كه آخ اگه دلمو شكستي فداي سرت...!! يكي برگه ترحيم چاپ ميكنه براش ميگه خاتمي مرد...! يكي ميگه خاتمي خيانت كرد...! جمع كنيد بابا اين بساط رو...!! نويسنده اين مطلب اضافه مي كند: من ماله كش خاتمي نيستم چون هزار تا ايراد دارم بهش اما ماله كشي اون رو ترجيح ميدم به ماله كشي براي همه اونايي كه خارج از كشور نفسشون از جاي گرم درمياد و هي تعيين تكليف ميكنن براي ما...! هي راه رو نشون ميدن اما خودشون هيچ غلطي نمي كنن...! همه اون كنار گوديهايي كه فقط بلدند حرافي كنند و داد بزنند كه اگه يكيشون رو هل بدي توي گود از ترس خودش رو خيس ميكنه...!! شماها يه مشت بي عرضه ايد كه اوج مبارزه تان درست كردن موضوعات داغ در فضاي مجازي است. سايت بالاترين كه تحت نظر منوشه امير و از اسرائيل مديريت مي شود خطاب به گروه ها و محافل اپوزيسيون مي نويسد؛ چرا حرف دلتان را نمي زنيد؟ خاتمي با شركت در انتخاباتي كه از سوي خود او و همه ما تحريم شده بود، يك پاك كن به دست گرفته و «جنبش سبز»(!) را از عرصه سياسي ايران كاملاً پاك كرده است. خاتمي با اين كار خود در همه دنيا فرياد زده است كه جمهوري اسلامي ايران يك نظام حكومتي مشروع و مقبول است و اگر نبود من در انتخاباتي كه همين رژيم برگزار كرده است شركت نمي كردم و فرياد زده كه تقلب در انتخابات سال 88 يك دروغ بزرگ بوده است و اگر اين اعتقاد را نداشتم در انتخابات مجلس كه باز هم توسط همان رژيم برگزار مي شود، پاي صندوق رأي نمي رفتم و رأي نمي دادم. كيهان يك چيزهايي مي داند كه به او مي گويد گام بعدي خاتمي اين سو يا آن سو؟ خاتمي سر صندوق راي انگشت آبي خود را در چشم جنبش سبز فرو كرده است. گفتني است كه خاتمي با اقدام اخير خود ضربه سنگيني بر كانون فتنه و حاميان بيروني آن وارد كرده است و حمله سراسري و پرحجم جريانات ضدانقلاب به خاطر درك سنگيني اين ضربه است.

لینک کوتاه :

با دوستان خود به اشتراک بگذارید: