باهنر: باید احمدی نژاد را تحمل کنیم
دولت حق ندارد بگوید من یک قانون را هم اجرا نمیکنم، اما این هم نیست که تصور عمومی این باشد که از 50 قانون 40 تای آن را اجرا نمیکنند. من میتوانم بگویم از هر 50 قانونی که مجلس تصویب میکند یک قانونش را دولت اجرا نمیکند. باز هم تکرار میکنم که همان یک قانون را هم دولت حق ندارد اجرا نکند و باید تلاش کنیم که اجرا کند اما قضاوت رسانهای، اجتماعی نباید این باشد که دولت از هر 50 قانون اکثریتش را اجرا نمیکند.
روزنامه شرق در گفتوگویی با محمدرضا باهنر نوشت: *در این هشت سال مدیریت اصولگرایان اشکالاتی در اقتصاد به وجود آمده یا بعضی از شاخصها دچار تحولات نزولی شده، اما در واقع ما معتقدیم که همه به این شکل نیست و بالاخره ظرف این هشت سال اتفاقات بسیار مثبتی در مساله رفاه اجتماعی، سرعت بخشیدن به اقدامات رفاهی و عمرانی رخ داده که قابل تحسین است. * این را کاملا قبول میکنم که دولت در مساله بیانضباطی قانونی و عدماجرای دقیق قوانین نقاط ضعف زیادی داشت و قابل نقد هم هست و البته بعضی از مشکلات دیگر هم ناشی روحیه دولت است اما اینکه چرا مجلس نتوانست دولت را سر خط بیاورد مسالهای جدی است و در یک کلام مقداری بیانضباطی از سوی دولت انجام شده است. اما این نکته باز روند خاصی دارد. * ببینید استیضاح یک وزیر مثل یک حادثه طلاق است، یعنی طلاق در شرع مقدس حلال و آزاد است، اما طلاق دوای آخر است، استیضاح هم همینطور است. یعنی نارضایتی از یک وزیری باعث استیضاح وی نمیشود که اگر اینطور باشد باید هر روز وزرایمان در حال رفت و آمد باشند. *{ چرا دولت به حرف مجلس عمل نمیکند؟} 90درصد این موارد به دلیل شلوغی کار دولت بود که نمیرسید قوانین را اجرا کند و به همین دلیل فراموش میشد، 10درصد آن هم از عمد بود. حتی مواردی بود که رییسجمهور میگفت من قانون را دیدم، ولی قبولش ندارم و اجرایش نمیکنم. این حرف، حرف غلطی بود و ما هم برخورد میکردیم ولی 90درصد از این عدم اجراها به دلیل «پرکاری دولت و حجم زیاد کارها و شلوغی و سفرهای متعددی بود که داشتند» اگرچه این هم عدم اجرای قانون را توجیه نمیکند. *دولت حق ندارد بگوید من یک قانون را هم اجرا نمیکنم، اما این هم نیست که تصور عمومی این باشد که از 50 قانون 40 تای آن را اجرا نمیکنند. من میتوانم بگویم از هر 50 قانونی که مجلس تصویب میکند یک قانونش را دولت اجرا نمیکند. باز هم تکرار میکنم که همان یک قانون را هم دولت حق ندارد اجرا نکند و باید تلاش کنیم که اجرا کند اما قضاوت رسانهای، اجتماعی نباید این باشد که دولت از هر 50 قانون اکثریتش را اجرا نمیکند. * در مورد استیضاح وزیر اقتصاد، اینکه به اصطلاح دولت با رییسجمهور، با رییسمجلس ساخت و پاخت داشته باشد، اینها یک مقدار شایعات بیهودهای است که ممکن است در کوچه و بازار شکل بگیرد. ولی در رسانههای فرهیخته و روشنفکر خیلی نباید به اینها توجه کرد. مثلا اگر رییسجمهور چیزی علیه باهنر دارد یا باهنر چیزی علیه رییسجمهور دارد، اینها در خالهبازیهاست ولی در بیرون باید یک مقدار استدلالمان قویتر از این حرفها باشد. اما یک نکته هم سربسته بگویم که بالاخره مجموعه نظام و مقامات بالا خیلی مصلحت نمیدانستند که آن موقع آن استیضاح اتفاق بیفتد و به این دلیل انجام نشد. *ما هیچ موقع اصلاحطلبان را به خاطر نقد از دولت نقد نکردیم، این طبیعی است که مثلا بنده بزرگترین سوال نقدهای اقتصادی را از دولت بکنم *من هم الان به برخورد و عزل توسط مجلس هیچ اعتقادی ندارم. ممکن به آقای رییسجمهور است انتقاداتی داشته باشم که حتما دارم و معدل فعالیتهای دولت را هم منفی نمیبینم، زیرا کارهای مثبت هم دارد که قابلتقدیر است، اما قرار نیست ما کارهای منفی یا اشتباهات دولت را به دلیل کارهای مثبت نادیده بگیریم. باید عادلانه قضاوت کنیم و اینکه آقای احمدینژاد گفتند حرف درستی است ولی به شرطها و شروطها که هم ما و هم خدایی نکرده آقای رییسجمهور رفتاری را انجام ندهیم که آن وقت ضرر ادامه خدمتشان بیش از قطع خدمتشان باشد. الان ما میگوییم ادامه خدمت آقای احمدینژاد اشکلات و منافعی دارد، منافعش را هم بیشتر میبینیم، یا عزل رییسجمهور مضارش را خیلی بیشتر از این میدانیم که بنا بر تعابیر خودشان بخواهیم ایشان را تحمل کنیم. سوال که استیضاح نیست، سوال یک برخورد قانونی مجلس است که از رییسجمهور سوال میکند و جواب هم میشنود یا جواب قانعکننده است یا نیست. مساله عدم کفایت سیاسی فرآیند دیگری دارد. ...اگر خدایی ناکرده یک زمانی مجلس به این جمعبندی برسد که ادامه خدمت رییسجمهور مضارش خیلی بیشتر از پیامدهای استیضاحشان باشد. * من هم با این حرف آقای احمدینژاد موافقم و حرف دقیقی است که بالاخره باید ایشان را تحمل کنیم.