سیمرغی که پر کشید
«بوسیدن روی ماه» از آن فیلمهایی است که کوچکترین اشتباهی میتوانست فیلم را به سمت و سوی یک کار سفارشی سوق دهد در حالی که در ساختار قرص و محکم آن با یک قصه تازه و اجرایی بینقص روبرو هستیم که حتی یک گام جلوتر از «طلا و مس» است که به سادگی میتوانست بهترین فیلم جشنواره باشد که نشد و از جمع این همه سیمرغ تنها سیمرغ صدابرداری نصیبش شد.
کد خبر :
189068
سرویس فرهنگی «فردا»: سیامین جشنواره هم تمام شد و تکلیف سیمرغهای سرگردان این جشنواره نیز روشن شد، حالا که سیمرغها پرکشیدهاند از نتیجه داوریها یک پرونده مانده که مثل تمام دورههای پیش به تاریخ سینمای ایران میپیوندد تا داور زمانه بر کار داوران جشنواره داوری کند، داوری که چندان در پی سلیقه و سیاست نیست و بیشتر به اعتبار جشنواره فجر و سیمرغهای آن میاندیشد. برخیها میگویند جشنوارهها همیشه معیار ماندگاری برای تاریخ سینما به حساب نمیآیند، گاهی شده فیلمی از دور مسابقه هم خارج شده ولی چند سال بعد به یک شاهکار سینمایی بدل شده، در حقیقت این حالت بیشتر یک استثناست که هر از گاهی رخ میدهد و نشان از پیشرو بودن یک فیلم دارد. اما گاهی برخی فیلمها به بخش مسابقه راه مییابند و اتفاقا به جمع نامزدها هم میپیوندد و خیلیها از خود اهالی سینما و سینمایی نویسها هم چشم امیدشان را به انتخاب این جور فیلمها خوش میکنند ولی در کمال حیرت از آستین داوران عنوان فیلم دیگری درمیآید. از اینها گذشته یکی از اتفاقات عجیب جشنواره امسال مربوط به بهترین فیلم جشنواره بود که نقطه طلایی و اعتبار هر جشنواره به حساب میآید، داوران سي
ام دوره جشنواره فيلم فجر هيچ فيلمي را شايسته دريافت سيمرغ بلورين بهترين فيلم ندانستند و با همین تصمیم به حرفو حدیثهای تازهای دامن زدند. شاید در نگاه نخست این تصميم را بتوان به حساب کیفیت نازل فيلمهاي بخش مسابقه گذاشت که دست انتخاب داوران را بسته است ولی چند فیلم شاخص جشنواره نشان میدهد که دست کم از مثلا «جرم» بهترین فیلم سال گذشته یک سر و گردن بالاترند، اما شاید موضوعی که به چنین تصمیمی بیشتر دلالت داشته باشد بحث اختلاف نظر شدید داوران بر سر بهترین فیلم است. خیلیها به کیفیت داوری جشنوراه امسال خرده گرفتند، مثلا محمدتقي فهيم كه از جمله منتقدان سينماي ايران و صاحبنظران سينماي دفاع مقدس است، عملكرد هيأت انتخاب سيامين جشنواره فيلم فجر را غير قابل دفاع خواند. فهیم خیلی صریح به جام جم گفته است: «هيأت داوران اين دوره از جشنواره مصلحتانديشيهاي غيركارشناسي را جايگزين نگاه كارشناسانه به فيلمها كرد و همين موضوع باعث شد كه جاي برخي هنرمندان در ميان برندگان سيمرغ سيام خالي باشد.» مثلا «بوسیدن روی ماه» که به اعتقاد خیلی از منتقدین در شرایطی عادلانه و طبیعی میتوانست دست کم دو یا سه سیمرغ بلورین از همین
جشنواره دریافت کند، فیلمی که فارغ از هیاهوی رسانهای رتبه دوم بهترین انتخاب مردمی را از آن خود کرده بود. «بوسیدن روی ماه» از آن فیلمهایی است که کوچکترین اشتباهی میتوانست فیلم را به سمت و سوی یک کار سفارشی سوق دهد در حالی که در ساختار قرص و محکم آن با یک قصه تازه و اجرایی بینقص روبرو هستیم که حتی یک گام جلوتر از «طلا و مس» است که به سادگی میتوانست بهترین فیلم جشنواره باشد که نشد و از جمع این همه سیمرغ تنها سیمرغ صدابرداری نصیبش شد. یا «نارنجی پوش» که فیلمی شسته و رفته از داریوش مهرجویی بود که در غیاب آشکار نسل اول سینماگران در جشنواره فیلمش را به جشنواره آورده بود و یک جورهایی به جشنوراه اعتبار میداد هم از چشم داوران دور ماند و به جز یکی یک دو سیمرغ تدوین و جایزه ویژه چیزی نصیبش نشد، در حالی که بهترین فیلم جلوگاه شرق بخش بینالملل جشنوراه شده بود و میتوانست بهترین فیلم کل جشنواره هم باشد. به نظر میرسید قرار است داوریهای جشنواره امسال، مثل سال گذشته حرف و حدیثهای کمتری داشته باشد و خبری از اهالی خارج از سینما در میان هیات داوران نباشد ولی با این حال پس از معرفی داوران برخی معتقد بودند که چگونه شش
کارگردان، یک بازیگر، یک کارگردان - فیلمبردار و یک آهنگساز قادرند آثار سیامین جشنواره فیلم فجر را داوری کنند درحالی که 4 نفر از آنها تاکنون یک سیمرغ هم نگرفتهاند. حتی برخی معتقد بودند این ترکیب هیات داوران و کارنامه پیدا و نهان برخی از آنها چگونه میتواند معیار عادلانهای برای داوری آثار فیلمسازانی شاخصی باشد که در صدر آنها نام داریوش مهرجویی، همایون اسعدیان میدرخشد. ترکیب یدالله صمدی، مجید انتظامی، داود میرباقری، ابوالقاسم طالبی، احمدرضا معتمدی، داود رشیدی، علیرضا رئیسیان، اسفندیار شهیدی و جمال شورجه از آن دسته سینماگرانی بودند که در دو سال اخیر با معاونت سینمایی ارتباط مستقیم و غیر مستقیم داشتند و یا در شوراها عضو بودند و یا به طور کلی امین و مورد اعتماد معاونت سینمایی قلمداد میشدند که همین موضوع استقلال داوریها را زیر سوال میبرد. هرچند در این بین نام داود رشیدی که پیش از بستن خانه سینما به عنوان رئیس شورای مرکزی انجمن بازیگران خانه سینما شناخته میشد هم در میان داوران دیده میشد و حتی در مراسم افتتاحیه جشنواره با صراحت از حقانیت خانه سینما دفاع کرده بود، هرچند در همان مراسم افتاحیهی روی پلکان
بلندبالای دکور، تعادلش را از دست داد و زمین خورد که استعاره آشکاری از جایگاه سست رشیدی در میان اکثریت داوران بود. به هر حال همیشه قرار بوده مدار جشنواره فیلم فجر به عنوان بزرگترین رویداد سینمایی ایران بر دور بهترینها بچرخد و نه اینکه تنها فیلمهایی جایزه بگیرند که بر مدار سلیقه و سیاست بچرخند.