جوانان و بيداري اسلامي از منظر امام خميني (ره)
بدين ترتيب، رهبر كبير انقلاب اسلامي با احياي دين و معنويت، اميد تازه اي در دل ملت ها و نهضت هاي اسلامي دميد كه بيداري اسلامي را در پي داشت و بر پايه اين بيداري، انقلاب اسلامي در ايران به پيروزي رسيد و نقطه آغازي شد بر مقابله جدي تر ملت هاي مستضعف در مقابل قدرت هاي استكباري.
امام خميني(ره) در قرن بيستم، كه گفتمان غا لب، انديشه مدرنيته بود و دين جايگاهي در آن نداشت، با تكيه بر اسلام ناب كوشيد تا با تصرف در جوهره مدرنيته، آن را به نفع دين و ارزش هاي اسلامي مصادره و تأويل نمايد. بدين ترتيب، رهبر كبير انقلاب اسلامي با احياي دين و معنويت، اميد تازه اي در دل ملت ها و نهضت هاي اسلامي دميد كه بيداري اسلامي را در پي داشت و بر پايه اين بيداري، انقلاب اسلامي در ايران به پيروزي رسيد و نقطه آغازي شد بر مقابله جدي تر ملت هاي مستضعف در مقابل قدرت هاي استكباري. اين افكار روشنگرانه همگي سبب شده است كه امروز ملت ها در جاي جاي دنيا و به ويژه جهان اسلام به اين واقعيت نايل آيند و در اين مسير گام بردارند. مبارزات اخير در منطقه عليه حكام جور كه در واقع دست نشانده قدرت هاي استكباري بوده اند بر اين مسئله صحه مي گذارد و اميد را براي تداوم آن صد چندان مي كند. مؤلفه هاي كليدي گفتمان اسلام امام خميني (ره)، شعائر اسلامي و اصول مشترك مسلمانان است كه در قالب كلمه وحدت اسلامي جمع شده و در قالب بيداري اسلامي خود را متجلي كرده است. نهضت امام خميني اوج گرايش اصول گرايي اسلامي است كه ديگر جنبشهاي اسلامي در سراسر جهان تحت تأثير موفقيت ايشان در تأسيس جمهوري اسلامي توانا شدند. تفكر و طرح امام خميني در واقع تلفيقي از هويت و توسعه بود. در حالي كه رهبران پيشين جنبش بيداري اسلامي چون سيد جمال به دنبال توسعه و تجدد بودند و برخي هم به صورت كمرنگي بر هويت تأكيد مي كردند. امام خميني همان گونه كه به دنبال احياي هويت اسلامي بودند، توسعه نيز در گفتمان وي از جايگاه ويژه اي برخوردار بود، توسعه اي كه در چارچوب هويت اسلامي تعريف مي شد. نظريه سياسي امام منحصراً در قالب و شكل اسلامي مطرح مي شد و همين امر موقعيت و ويژگي ممتازي به امام خميني در جنبش اسلام گرايي در جهان اسلام مي دهد. امام در اين راه همواره بر نقش جوانان تاكيد داشتند. امام (ره) در سال 42 بعد از كشتار بي رحمانه مردم و روحانيون و دستگيري ايشان توسط عوامل رژيم طاغوت، وقتي رئيس ساواك به ايشان مي گويد همه ياران شما را كشتيم، كار شما تمام است، امام در پاسخ مي فرمايند، ياران من در گهواره ها هستند و هر گاه وقتش برسد به ميدان خواهند آمد. همان گونه كه مشاهده كرديم در سال 57 بيشترين قشر آماده جان فشاني در تظاهرات آغاز انقلاب جوانان بودند. تاريخ مبارزات سياسي مردم كشورمان همواره با مبارزات جوانان توأم بوده است. اين قشر مهم و بالنده به ويژه هميشه در مبارزات پيشقدم بوده و هست. اگر چه در سالهاي پيش از 1340 جوانان اعتقاد چنداني به نقش مذهب در مبارزه عليه رژيم طاغوت نداشتند زيرا در رژيم منحوس پهلوي در مدارس و دانشگاهها از مذهب چهره اي تاريك و خرافاتي و منجمد و منفعل ترسيم كرده بودند و جوانان را بيشتر به خوشگذراني و كارهاي بيهوده سوق مي دادند و جوانان مبارز نيز بيشتر گرايش هاي چپ داشتند، اما اقدام امام خميني (ره) در به چالش كشيدن نظام طاغوت و مبارزه با استبداد و استكبار موجب گرايش قشر جوان به مذهب گرديد و تفكر ديني از انزوا خارج شد و بدل به راهي نو در مبارزه فرا روي جوانان شد. جوانان در چهره و كلام امام خميني (ره) يك رهبر ديني و در عين حال يك رهبر انقلابي و سازش ناپذير و نو گرا را مي ديدند كه مي تواند راه حل هايي براي حل معضلات كشور و جوامع بشري در چارچوب ديني عرضه نمايد. به اين ترتيب جوانان در عرصه مبارزات مردمي و انقلابي خوش درخشيدند از يك سو پيوند خود را با امام خميني محكمتر كردند و از سوي ديگر با بهره گيري از همدلي و همفكري و ايجاد ارتباط با توده هاي مردم نهادهاي مردمي مانند كميته هاي انقلاب وسپاه پاسداران را براي حفاظت از انقلاب نوپاي اسلامي تشكيل دادند و هنگامي كه شيطنت آمريكايي ها و عوامل خود فروخته داخلي آنان را مشاهده كردند با احساس وظيفه انقلابي لانه جاسوسي آمريكا رابه تصرف انقلابي خود درآوردند و عوامل جاسوسي و دولت سازش كار بازرگان را رسوا نمودند و امام عزيز از عمل انقلابي جوانان دفاع نمودند و آن را انقلابي ديگر، انقلابي بزرگ تر از انقلاب اول ناميدند. امام به توده مردم به ويژه به نسل جوان اعتماد كامل داشتند و در كمال تواضع خود را خدمتگزار مردم و جوانان مي خواندند و مي فرمودند: من به همه مسئولين سفارش مي كنم به هر شكل ممكن وسايل ارتقاي اخلاقي و اعتقادي و علمي و هنري جوانان را فراهم سازند و روح استقلال و خودكفايي را در آنان زنده نگه داريد. يكي از بارزترين فعاليت هاي جوانان. دفاع و حفظ انقلاب اسلامي در مقابل گروههاي تجزيه طلب منافقين، سلطنت طلب ها و كمونيست ها به ويژه در جنگ تحميلي و دفاع جانانه هشت ساله كه بسياري از جوانان در اين راه شهيد، جانباز و اسير شدند ولي اجازه نداند حتي يك وجب از خاك كشور از دست برود و باز اين جوانان با بصيرت و شجاع بودند كه در جريان فتنه سال 88 در مقابل فتنه گران جبهه اي واحد ساختند و در 9 دي ماه همان سال آنان را رسوا نمودند. البته در اينجا بايد به نكته اي مهم اشاره كرد و آن اين است كه نسل جوان و پر شور به عنوان موتور محرك اصلي انقلاب اسلامي، به همان ميزاني كه مورد توجه امام خميني (ره) بوده است، محور و نقطه تهاجم و توطئه دشمنان نيز واقع بوده و هست. دشمنان انقلاب در صدد هستند تا دو عنصر (توانايي) و (انگيزه) جوانان براي غلبه بر مشكلات و ساختن جامعه آينده و نيل به آرمان ها را از آنان سلب نمايند. اين تلاش و توطئه دشمنان نيز از نگاه دور انديش و تيز بين امام راحل مخفي نماند. ايشان به مناسبت هاي مختلف نسبت به اين خطر هشدار داده اند و راهكارهاي غلبه بر اين ترفند را نيز براي مسئولين، خانواده ها و جوانان ترسيم فرموده اند. تبليغ فرهنگ و تمدن غرب و تحقير جوانان كشور در برابر پيشرفت هاي مغرب زمين، از جمله ترفند هاي دشمن است كه عمدتاً با توسل به ابزار رسانه اي، توان و امكان تحقق دارد. امام (ره) اين خطر را نيز گوشزد مي فرمايند كه چه بسا عناصر داخلي نيز در اين راستا مورد استفاده دشمن قرار گيرند. از اين رو حتي به اساتيد و معلمين هشدار مي دهند كه مبادا جوانان را كه تازه از اسارات و استعمار رهيده اند تحقير و سرزنش نمايند و خداي ناكرده از پيشرفت و استعداد خارجي ها بترسند و روحيه پيروي و تقليد را در روح و روان جوانان تزريق كنند. ترويج ولنگاري، اباحه گري، بي قيدي و انحراف عقيدتي، اخلاقي و فرهنگي از ديگر ترفند هاي مورد توجه دشمن براي تخدير و خنثي كردن نيروي جوانان است كه عمدتاً در شكل تبليغ آزادي هاي بي قيد و شرط و نامحدود امكان تحقق مي يابد. ترفند شومي كه خطر آن از نگاه امام از نظر اسلام و عقل محكوم بوده و چنانچه به طور قاطع جلوي آن گرفته نشود همه مسئول مي باشند (صحيفه نور، جلد 1، ص 97). اين هشدار قاطع امام بر اين منطق و مبنا استوار است كه ايشان دريافته بودند كه دشمنان چنانچه بخواهند انقلاب اسلامي را متلاشي كنند، ناچارند اين تلاش را از درون انقلاب سازماندهي كنند و لازم است محور تهاجمشان نيز نسل جوان باشد كه اكثريت جمعيت كشور را تشكيل مي دهند و همچنين زود نيز تاثير مي پذيرند. مشغول كردن جوانان به مسائل فرعي و بيهوده، ترويج روحيه تساهل و تسامح و جدا ساختن آن ها از كانون هاي مذهبي و ديني از ديگر روش هايي است كه دشمن در راستاي تضعيف كردن توان و انگيزه انقلابي جوانان به كار گرفته و سخت به آن اميد بسته است. لذا از نظر امام راحل جوانان هم نقطه اتكاي انقلاب هستند و هم در صورت خودباختگي و غربزدگي پاشنه آشيل آن مي شوند. نتيجه گيري امام خميني (ره) در سراسر عمر پر بركتشان به جوانان عشق مي ورزيدند و آنان را فرزندان خود مي دانستند، ايشان جوانان را ذخاير ملت و سرمايه هاي اسلام و كشورهاي اسلامي به شمار مي آورند. امام راحل با كشف پتانسل موجود در نسل جوان براي احيا كردن دين حنيف اسلام و برقراري حكومت اسلامي، جوانان را نقطه عزيمت انقلاب مي دانستند و همواره تاكيد داشتند كه اين جوانان هستند كه مي توانند اين نهضت را با استقامتشان به نتيجه برسانند. امام راحل قيام پانزده خرداد سال 1342 را به عنوان اولين بازتاب و ثمر ه تاكيد نهضت بر جوانان مي دانستند كه نقش تعيين كننده قشر جوان را در به چالش كشيدن منافع و حيات رژيم سلطه به اثبات رساند و در نهايت نيز بار انقلاب در سايه سار رهبري امام خميني كبير بر دوش جوانان حمل شد و در سال 57 به بار نشست. حتي در يك سال اخير در جريان بيداري اسلامي كشورهاي عربي و آفريقايي، كه با دستاويز قرار دادن آموزه هاي امام راحل در راه مبارزه با استبداد داخلي و استعمار خارجي به وقوع پيوسته است، جوانان ركن اساسي اين تحولات هستند و به مدد تلاش و جانفشاني هاي آنان است كه اين جنبش به بار نشسته و توانسته در چند كشور كه تا قبل توسط دست نشاندگان غرب اداره ميشدند مثل تونس و مصر و ليبي و...اقداماتي را در جهت رهايي از يوغ استعمار گران و مستبدين داخلي انجام دهد. از اين رو جوانان هميشه مخاطبان ويژه آموزه هاي الهي و عبادي بوده اند و با اتكا به سيرت پاك و حق طلبانه خود توانسته اند تا در راه نيل به تعالي و كمال سير نمايند. منابع: امام خميني (ره)، صحيفه نور، جلد 10، 13، 15، 18، 19، انتشارات سازمان مدارك فرهنگي انقلاب اسلامي، 1369. موسوي، روح الله ] امام خميني (ره)[ ، ولايت فقيه، موسسه تنظيم و نشر آثار امام خميني (ره)، 1374. منوچهر محمدي، سياست خارجي جمهوري اسلامي ايران، نشر دادگستر، سال 1377. علي دارابي، چكاد انديشه ] سيري در شخصيت و انديشه هاي حضرت امام خميني (ره)[، نشر هماهنگ، 1383. سعيد، بابي، هراس بنيادين؛ اروپا مداري و ظهور اسلام گرايي، ترجمه ي غلامرضا جمشيدي ها و موسي عنبري، انتشارات دانشگاه تهران، 1379.