متهم فساد مالی بزرگ: نمیدانستم این کارها غیرقانونی است!
او از رشوه 3 میلون دلاری به خاوری، مدیرعامل پیشین بانک ملی خبر داد و البته گفت که قصد نداشته از ایران فرار کند.
قارس: در نخستین جلسه دادگاه فساد کالی بزرگ، متهم ردیف اول این پرونده، از اقدامات خود دفاع کرد و البته گفت که نمی دانسته بخشی از فعالیتش خلاف است. او از رشوه 3 میلون دلاری به خاوری، مدیرعامل پیشین بانک ملی خبر داد و البته گفت که قصد نداشته از ایران فرار کند. اظهارات مه آفرید امیرخسروی را بخوانید: - به هیچ وجه در جریان اینکه گشایشها بدون مجوز بودند نبودم، از طریق یکی از متهمان به نام «ک » موضوع را فهمیدم و به آقای «الف» خبر دادم، قبل از آن نمیدانستم که این اقدامات بدون مجوز صورت گرفته است. - گروه ملی فولاد ایران و شعبه آن مجوزها را از تهران و خوزستان میگرفت و درباره تنزیلها همه آنها با تأییدیه بانکها از جمله بانک صادرات بوده و تأییدیه صادر شده بود. درباره بانک ملی هم، بانک صادرات کیش همه گشایشها را تأیید کرده و موارد را قبول داشته است. - خودم هیچ شبکهای را سازماندهی نکردم و تنها به عنوان خریدار بودم، اما قبول دارم مقداری از LCها صوری بوده و کالاهایی مبادله نشده است. LC داخلی را خیلیها نمیدانستند و ما برای اولین بار این کار را انجام دادیم. رایزنی کردیم و مجوز تنزیل اعتبارات اسنادی را از بانک مرکزی گرفتیم. - نمیدانستم حمل جنس یا صوری بودن آن به چه معنایی است و کارشناسان میتوانند بررسی کنند که آیا از خارج از کشور حتی یک مورد گشایش صوری انجام دادهایم یا خیر؟ - من از سال 81 تا 88 واردات داشتم و حتی یک دلار هم کالای صوری وارد نکردم اما اطلاعاتمان درباره LCها ناقص بود. در مواجهه حضوری هم آنها «ک» گفت: در اواخر سال 89 موضوع را فهمیده و به اطلاع من رسانده در حالی که حدود 2 هزار میلیارد تومان گشایش انجام شده است. - به پرداخت 30 مورد رشوه اعتراف کردم در حالی که موارد پرداختی به آقای «ک» در زمینه امور خیریه بوده است، همه این مبالغ را در قالب چک پرداخت کردم که حجم آن حدود 2 میلیارد و 450 میلیون تومان بود. به «خ - الف» حدود 900 میلیون تومان پرداخت کردهام که برای حفظ سهمیه شمش در فولاد بود. - خاوری شماره حسابی در کانادا اعلام کرده بود و قرار بود 2 میلیون دلار به حساب او واریز شود اما در پیگیریهای بعدی متوجه شدم مبلغ 3 میلیون و 109 هزار و 450 دلار به حساب او واریز شده است که قرار بود در ازای پرداخت این مبلغ سقف اعتباری ما را از طریق بانک مرکزی بالا ببرد. پولی که داده شد به این دلیل بود نه برای تنزیل. - برای تنزیل در یکی از بانکها 1.1 درصد کارمزد را به آقای «هـ - س» دادم که برخی تنزیلها را انجام دهد. - (ارتباطات با وزارت راه و ترابری) برای اینکه پروژهای را در اختیار بگیریم و 8 هزار نیرو را که نیازمند کار بودند. این پول را پرداخت کردم، قصد خیانت به کشور را نداشتم وگرنه میتوانستم به راحتی پولها را از کشور خارج کنم. - بخشی از پولها را از کشور خارج کردهام، به دلیل اینکه تحریم بودیم باید پول را نقداً پرداخت میکردیم زیرا بدون پرداخت نقدی پول اجازه گشایش اعتبار به ما نمیدادند. وی در زمدر پروژه ینه راهآهن خط شیراز - بندرعباس مشاوری به ما معرفی شد که بالاتر از نرخ با آن قرارداد بستیم تا آقایان بتوانند پولشان را بگیرند و کار را به ما بدهند. در این زمینه سه تفاهمنامه اجرا کردیم و یکی از مشاوران از ما 400 میلیون تومان پول گرفت تا آن را به یکی از مسئولان وقت وزارت راه بدهد اما باز هم اتفاقی نیفتاد تا اینکه کار به صورت فاینانس انجام شد. - در 16 مورد بقیه پرداخت رشوه بسیاری از آنها عیدی بوده است، مواردی هم مربوط به خاوری و مسئولان وزارت راه است، مبالغ را به جزئیات یاد ندارم و به طور کلی در حیطه اطلاعاتی آقای «گ» است. - 4 میلیارد تومان به یکی از مشاوران در قالب چک پرداخت کردم، این پول به حساب یکی از مشاوران که در خاطرم نیست واریز شد و او از سهم خود 700 میلیون تومان به عنوان پورسانت داده بود که این مبلغ به حساب ما برگشت و به 3 نفر از مسئولان وزارت راه هم پورسانت داده بود. (پرداخت پول با کیفهای مشکیرنگ) بابت پولهایی که آقای «ن» برای مشارکت به ما داده بود 8 میلیارد تومان به او پرداختیم که بیش از 7 میلیارد آن درون کیفهای مشکیرنگ بود و بقیه آن هم به حساب امور خیریه واریز شده بود. بابت ما به التفاوت سودی که شرکت فولاد میگرفت کیفها را به آقایان «ن» و «س» دادیم و بخشهایی را هم آقایان «ن»» و «ش» گرفتند و معمولا درون کیفها را با اسکناسهای ریال، دلار و یورو پر میکردیم. - درون هر کیف مبالغ بین 200 تا 300 میلیون تومان قرار میگرفت، برخی را مقابل منزل خود، برخی در دفتر و برخی را هم در خیابان به آقای «ن» شخصا تحویل میدادم. خانم «الف» کیفها را به من میداد و من هم به او تحویل میدادم. نماینده دادستان: متهم در اظهارات خود گفت شبکهای را ایجاد نکردم ولی اگر دقت کنید در دفاعیاتش مدعی شده است که در برخی موارد مسائل را به خاطر نمیآورد و باید از دیگران پرسید، با توجه به حجم فعالیتها و رشوههای پرداختی طبیعی است که ایشان فراموش کنند برخی مبالغ را به چه کسانی دادهاند. این موضوع نشان میدهد که کار شبکهای صورت گرفته است و ایشان برای اقدامات خود حلقههای متعددی از جمله برای ارتباط با مدیران بانک ملی، بانک صادرات و بانک سامان تشکیل داده بود. - بسیاری از کارکنان اعتراف کردهاند که به خاطر شدت اعمال فشار و کنترل متهم آنها حتی آب هم نمیخوردند بین زیرمجموعه مدیریتی وی اتفاق نظر وجود دارد که مدیریت همه کارها با خسروی بوده است. - متهم ردیف اول این پرونده را میتوان سلطان رشوه نامید، پاشنه آشیل همه کارهای او برای رفع موانع پرداخت رشوه بوده است. خیلیها حرص و طمع داشتند که با او ارتباط برقرار کنند تا مبلغی را از او بگیرند زیرا مشهور شده بود هر کس با او دست بدهد پولی دریافت میکند. - اینها مؤسسات خیریهای را بعضا با اسامی ائمه تشکیل داده بودند تا اسم رشوه دادن را پرداخت برای امور خیریه جا بزنند. - مهرگان امیرخسروی برادر متهم و خاوری به کانادا فرار کردند. آقایان «ح -س»، «ع- ش»، «ب-ب» در حال حاضر فراری هستند. همین که متهم قبول دارد شرکتهای صوری را تشکیل داده است در زمینه اخلال در نظام اقتصادی کفایت میکند. - متهم میگوید از مجوز نداشتن اسناد بیخبر بوده است اما سؤالی که مطرح است این است که چگونه برای یک LC که چند ماه وقت لازم است ایشان در تهران بودند و در اهواز به طور روزانه برایش گشایش اعتبار میشد. امیرخسروی: من خودم هم قبول دارم با مدیریت من خلافهایی صورت گرفته است، همچنین مبلغ یک میلیون دلار به آقای «خ- م» پرداخت شد تا در بانک ملی سپردهگذاری کند. با آقای «الف» هم به طور خصوصی جلسه برگزار میکردم تا اینکه مجوز بانک آریا را گرفت. - 17 کارخانه تأسیس کردم، من اگر فکر خلاف داشتم و اگر میخواستم همه پول را از کشور خارج میکردم. من یک آپارتمان در آستاراخان خریدم و قرار بود به گفته خاوری از این طریق قرار بود بخشی از دلارها از این طریق وارد کشور شود. - 4 ماه پیش حرفی نزدم ولی الان میخواهم حرف بزنم و هر حکمی که صادر شود قبول دارم، میدانم که اقدامات خلاف من باعث تزلزل در کشور شده و میدانم که تمام اتفاقات با اطلاع من بوده است. - شخصا به خانم «ع -ح» گفتم که در زمینه پرونده آهن و فولاد امضا کند اما این کار به معنی جعل نبود به عنوان مدیرعامل این کار را کردم و اگر به شخص دیگری هم میگفتم این کار را میکرد. - از دو هزار و 800 میلیارد تومان، هزار میلیارد آن تسویه شده و این جزء قوانین است که به جای بانک مرجع میتوان به بانک طلبکار پول داد که ما هم این کار را کردیم. - همه این کارها در اهواز انجام میشد و از اینکه مجوز نداشت خبر نداشتم. نمی دانستم که این اتفاقات پولشویی است ولی قبول دارم که این کارها اتفاق افتاده است. قاضی سراج خطاب به متهم: از چه زمانی از موضوع LCها باخبر شدی و میدانستی که سقف این شعبه پرداخت چنین مبالغی نبوده است و مگر امکان دارد اقدامات بدون پرداخت رشوه صورت گرفته باشد. متهم: بانک ملی برای اینکه به سود خودش برسد این کار را کرد و خاوری پولی را که گرفت برای این بود که سقف اعتبارات ما را بالا ببرد. «س- ک» رئیس شعبه صادرات فولاد ملی: خسروی به طور کامل از این ماجراها اطلاع داشت و اسناد از سوی کارخانه به دست ما میرسید. - در این ماجرا دو میلیارد و 350 میلیون تومان پول گرفته ام. همه مجموعه بحث مدیریت خسروی در جریان این اقدامات بوده است. شاید روز اول این موضوع را نگفتم ولی مدیر کارخانه وی در جریان تمام امور بود.