جبههمتحد درمقابل تخریبهاسکوت کردهاست
* به عناون اولین سوال بفرمایید؛ وضعیت اصولگرایان در سراسر کشور را چگونه می بینید؟
بر اساس اطلاعاتي كه من از خيلي شهرها دارم، مصاديق و معيارهايي كه براي اصولگرايي دارند، چه دست اندركاران در جبهه متحد چه دست اندركاران جبهه پايداري، مصداق هاي واحدی پيدا ميكند يعني آنجا تكثر آنقدر زياد نيست كه اين جزئیاتی كه براي معيارهاي اصولگرايي در تهران تاكيد داريم، آنجا هم اعمال کنیم. لذا در شهرستان ها سريع تر به وحدت و اشتراك ليست ميرسند. لذا در مورد تهران و جاهايي كه تفاوت هايی بین نامزدها وجود دارد، مي توانیم طبق يك اصل عقلي بگويیم كه «وحدت از هرگونه تفرقه اي در جبهه نیروهای انقلاب بهتر است.» هر گروهي كه بخواهد پيشرفت كند بايد كه وحدت داشته باشد. من با اطمينان ميتوانم بگويم اگر اين دو، ليست كاملا متفاوت بدهند، برد با رقيبمان يعني فتنه، فساد و انحراف است. يعني به گونه اي خواسته يا ناخواسته آب به آسياب آنها خواهيم ريخت حالت نهايي نيز كاملاً يكي بودن دو ليست است، يك نفر هم تفاوت نداشته باشد. می فرماید «يدرك كل لا يترك كل» اگر همه چيز را نشود فراهم كرد، مي شود بخشي را داشت. الان انقلاب ما به اشتراک و اتحاد اين دو ليست نياز دارد. هرچه بين جبهه پايداري و جبهه متحد بيشتر راي بياورند در مجلس موفقترند. و مصلحت انقلاب ماست.
* شما چه توصيه ای به اعضای گروه پايداري دارید؟
تلقي من اين است كه وقتي نظام به دست عده اي بچه مسلمان افتاد و ميخواهند قوايي از قواي مملكت را با هدف خدمت به مردم، به دست بگيرند بايد جميع ملاحظات را در نظر بگيريم. ممکن است گروهي بخواهد تمامي جزئيات اعتقاداتي و سياسي را در مورد كانديداها در نظر بگيرد، اعمال كند. اين امر نكوهيده نيست اما اگر كانديداي در نظر گرفته شده مقبوليت عمومي نداشته باشد، راي نميآورد. هرچقدر هم كه به مواضع اصولگرايي نزديك باشد. بنابراين ميتوان افرادي را در نظر گرفت كه مقبوليت عام بيشتري دارند اما در مسائل فرعي با آنها اختلاف نظرهايي داريم. بايد آنها را در نظر بگيريم. بنابراین توصیه من به پایداری این است که تا زمانی که اصول زیر پا گذاشته نشده است باید با ملاحظات اداره کشور عمل کرد. امام فرمودند: حفظ نظام از اوجب واجبات است. نباید کاری کرد که انقلاب منحرف شود، لذا برادران اصولگرای پایداری برای حفظ مصلحت نظام، اتحاد را رعایت کنند.
بالاخره اکنون پرداختن به تداوم اینگونه بحث ها بر دامنه جدایی و اختلاف می افزاید، در حالی که در شرایط فعلی حداکثر تلاش را باید برای وحدت اصولگرایان به کار برد. باید در شرایط فعلی از ورود فتنه گران، ساکتین و جریان انحرافی به مجلس جلوگیری کرد، هر یک از گروهی اصولگرا که معتقد باشد تضاد اصلی ما، آن یکی دیگر گروه اصولگرا است، این را انحراف از اصول تلقی می کنم. تضاد اصلی جریان انتخابات مجلس، فتنه، جریان انحرافی، فساد و تمامی کسانی هستند که مهر انقلاب را دل ندارند. تمامی گروه های اصولگرا، مهرانقلاب، رهبری، نظام، قانون اساسی و ارزش ها را در دل دارند، دامن زدن به اینگونه اختلافات در شرایط فعلی که منجر به ارایه دولیست کاملا مغایر شود را به ضرر انقلاب می بینم.
* تلقی شما از صف بندی افرادی که کاندیدا می شوند چگونه است؟ چه آرایش سیاسی دارند؟
چند گونه دولت در این کشور بر سر کار آمدند: هشت سال کارگزاران، هشت سال اصلاحات. این چهره ها شناخته شده اند. اما اگر افرادی از فتنه و انحراف باشند هیچ گاه ماهیت خود را عیان نخواهند کرد. البته فتنه ای ها راحت تر شناخته میشوند زیرا آنها خوش خیال به پیروزی فتنه بودند و پرده ها را دریدند و اکثر آنها خود را نشان دادند و مردم آنها را می شناسند حتی اگر خودشان نگویند. اما منافق ترین آنها اصحاب انحراف هستند. زیرا آنها خود را معرفی نمی کنند ممکن است ادعای مستقل بودن بکنند، ممکن است جایی خود را اصولگرا معرفی کنند در قالب های مختلف ظاهر می شوند. هر کدام از این عناوین نفاق است. البته افراد مستقل و شناخته شده ای هم هستند که خطری برای نظام ندارند و مردم به آنها اعتماد میکنند و یا رای نمی دهند. مشکل ما انحراف است که در لباس ها و عناوین مختلف خود را عرضه می کند و مردم باید مراقب باشند.
* شما چه راهکارهایی برای مقابله با اصحاب انحراف که در لباس مبدل ظاهر می شوند دارید؟
پاسخ به این سوال بسیار مشکل است خداوند در قرآن کریم می فرماید: تو منافقین را نمی شناسی من میشناسمشان. بنابراین فقط آن فِراست مومن که ممکن است چهره نفاق بعضی ها ر ا برای مردم هویدا کند. مردم تقوای بیشتری پیش بگیرند و از خدا بخواهند که در دام نفاقی که زیر پوشش دیگری خود را ارائه می-کند نیفتد. معیارهایی که برای بصیرت افزایی رهبری فرموده اند را جدی بگیریم تا بلکه از این گردنه هم عبور کنیم.
* شائبه ای مرسوم است که عناصر اصلاح طلب پیوندی با جریان انحراف زده اند. آیا چنین اتفاقی افتاده است؟
همین الان که ۶ سال و نیم از دولت آقای احمدی نژاد می گذرد بیش از ۵ سال را با دولت ایشان کار کرده ام. چون انحراف، آن نوع تقوای سیاسی و رفتاری داشته باشند تا به دام انحراف نیفتند برایشان موضعیت ندارد، همان چیزی که به آن منشور اصولگرایی می گوییم. بنابراین برای این که آنان زیر پوشش اصلاح طلبی باشند، نه تنها محتمل نیست بلکه اتفاق می افتد. پیوند جریان فتنه و انحراف آن قدر عیان شده که تا دیروز در مقابل هم بودند در ظاهر و امروز وقیحانه فتنه و انحراف، دست در دست هم برای برخی حوزه های انتخابیه تعیین تکلیف می کنند.
* پیش بینی شما از ترکیب سیاسی مجلس نهم چیست؟
سنجش افکار عمومی و فضایی که به سبب خدمات اصولگرایان شکل گرفته این تلقی را برای بسیاری ایجاد می کند که اصولگرایان، اکثریت مجلس آینده را خواهند داشت.
* متاسفانه حجم تخریبها علیه جبهه متحد رو به فزونی گرفته آیا این تخریبها ریشه یابی شده است؟
ریشه تخریبها در دنیاطلبی و قدرت طلبی است و بدانید هر کس با هر تابلویی اعم از اصولگرایی خالص و غیر از آن، دست به تخریب و نفی دیگران بزند بدون تردید آگاهانه و غیرآگاهانه با جریان فتنه و انحراف پیوند دارد.
برای حل آن نیز باید دائما سخنان رهبر معظم انقلاب در ۱۹ دی و نمازجمعه اخیر را بازخوانی کنیم.
اصولگرایان اگر به رقابت هم فکر می کنند نباید به روشهای غربی متوسل شوند باید مومنانه رقابت کنند و اثبات خود را در نفی دیگران نجویند.
آنچه مسلم است آیت الله مهدوی کنی از استوانه های انقلاب و مورد عنایت مقام معظم رهبری هستند و هر کس از هر جناحی که ایشان را تخریب کند مورد قبول ما نیست. اکنون پرداختن به تداوم اینگونه بحث ها که گروهی آیت الله مهدوی کنی را تخریب کرده است و گروهی خود را حق مطلق می پندارد، بر دامنه جدایی و اختلاف می افزاید، در حالی که در شرایط فعلی حداکثر تلاش را باید برای وحدت اصولگرایان به کار برد.
اگر کسی دنبال مشی رهبری و مقلد رهبری است، تخریب را قبول ندارد. این تخریب ها یک نوع فحشا و اشاعه این تخریب ها نیز یک نوع اشاعه فحشا است و پرداختن به این تخریب ها قدمی در جهت وحدت تلقی نمی شود. قدم برداشتن در راستای ایجاد وحدت به معنای گذشتن از تخریب ها با کرامت، اغماض و روحیه بزرگوارانه است؛ در حالی که پرداختن به این موضوع زمینه را برای رشد کسانی که به دنبال تخریب متقابل اصولگرایان هستند، فراهم می کند. نقد ها نباید با ادبیات تخریبی همراه باشد. اصولگرایی با مبانی مطرح شده در منشور اصولگرایی و محتوای این منشور تعریف می شود و اگر نقد ها همسان با این منشور نباشد، انحراف است. اگر نقد ها خارج از چهارچوب منشور اصولگرایی باشد و یک طرف برای خودش یک چهارچوب اصولگرایی تعریف کرده باشد و بخواهد طرف مقابل را به وسیله مبانی که خودش تعریف کرده است، نقد و یا تخریب کند، قابل قبول ما نیست.