اعترافات مهم شاه سعودی درباره ایران
ناکامی و شکست عربستان محدود به این کشورها نشد و حتی پولها و حمایت این کشور نتوانست دولت سعدالحریری نخست وزیر سابق لبنان را حفظ کند و دولت حریری با وجود همه این حمایتها سقوط کرد.
فارس: شاه سعودی شخصا پرونده عراق را مدیریت میکند و اخیرا از دبیر شورای عالی امنیت ملی و وزیر امور خارجه خواسته است از همه امکانات کشور برای مواجهه با ایران استفاده نماید. روزنامه عراقی البینه در شماره اخیر خود به نقل از منابعی از داخل عربستان سعودی اعلام کرد که ملک عبدالله ، پادشاه این کشور شخصا پرونده عراق را مدیریت می کند و اخیرا از امیر بندر بن سلطان دبیرشورای عالی امنیت ملی و سعود الفیصل وزیر امور خارجه خواسته است از همه امکانات کشور برای مواجهه با جمهوری اسلامی ایران استفاده نماید و در این میان، موضوع لبنان و عراق را در اولویت قرار دهند. بر اساس اعلام این منبع، ملک عبدالله در جلسه داخلی با مسئولان ارشد کشور به نکات بسیار مهمی به شرح ذیل اشاره کرده است: - عربستان سعودی در جریان جنگ ایران و عراق 20 میلیارد دلار به صدام کمک کرد و اگر کمک های مالی ریاض نبود شیعه در سال 1982 و عملیات آزاد سازی خرمشهر یا انتفاضه شعبانیه در سال ۱۹۹۱قدرت را در عراق بدست می گرفت. - ریاض 40 میلیارد دلار در جنگ خلیج فارس و پایان دادن به اشغال کویت توسط صدام هزینه کرده است. عبدالله در این جلسه محرمانه میگوید: - من اکنون به شما می گویم که آماده ام 250 میلیارد دلار هزینه کنم تا مانع ارتقاء جایگاه شیعه در عراق که خطری برای حکومتم است ، شوم. بر اساس این گزارش، برخی طرح های خطرناک ملک عبدالله در این زمینه برای مقابله با ایران و عراق اینگونه است: - مسلح کردن برخی از گروه های سیاسی-بهره برداری و فشار به حاکمیت بر اساس قدرت سلاح - حمایت مالی گروه های معارض عراقی - ازجمله العراقیه که با آمریکا روابط خوبی دارد توسط سعودی تغذیه مالی می شود. - کمک مالی و راهبردی به گروه های کرد ضد انقلاب ایران و منافقین - کمک به گروه ها و افراد خاص که بدنبال اهداف قومی یا مذهبی هستند. (مانند کمک به ریگی) - راه اندازی تبلیغات علیه شیعه و درگیر ساختن جنگ مذهبی (راه اندازی تلویزیون های فارسی زبان وصال، نور و کلمه) از دید تحلیگران سیاسی منطقه عربستان تاکنون در تمامی طرح های خود شکست خورده است و از این هراس دارد که موج بیداری اسلامی به این کشور نیز کشیده شود. در واقع از زمانی که طوفان خشم و غضب ملت تونس رژیم دیکتاتوری "زین العابدین بن علی" را به زیر کشید و موج تحولات به سوی مصر و پس از آن لیبی، بحرین و یمن سوق پیدا کرد، رژیم آلسعود هیچگاه و حتی برای لحظهای از دفاع و حمایت و تامین مالی و جانی دیکتاتورهای خاورمیانه دست نکشید تا ثابت کند، عنوان "مامن و پناهگاه دیکتاتورها در سال 2011" فقط و فقط شایسته آلسعود است. این کشور همچنین با اعزام نیرو به کشور بحرین تحت عنوان سپر جزیره نتوانست مانع از خشم و قیام انقلاب مردم این کشور شود و قیام مسالمت آمیز مردم بحرین همچنان ادامه دارد. در یمن نیز گرچه این کشور سعی کرد با طرح ابتکار شورای همکاری خلیج فارس و اعطای مصونیت قضایی به دیکتاتور این کشور مانع از رسیدن انقلابیون به قدرت شود با وجود این، قیام مردم این کشور برای کنارگذاشتن بازماندهای رژیم ادامه دارد و هر روز مردم با برپایی تظاهراتی بر خواستههای خود برای برگزاری انتخابات و واگذاری قدرت به مردم تاکید دارند. ناکامی و شکست عربستان محدود به این کشورها نشد و حتی پولها و حمایت این کشور نتوانست دولت سعدالحریری نخست وزیر سابق لبنان را حفظ کند و دولت حریری با وجود همه این حمایتها سقوط کرد. حمایت ریاض از مذاکرات سازش و شخص محمود عباس نیز راه به جایی نبرد و مذاکرات سازش با اسرائیل و آمریکا هیچ نتیجه ای نداشت و کماکان حماس مورد حمایت مردم فلسطین و در نظر سنجیها نیز شخصیتهای حماس محبوب فلسطینی ها و جهان عرب هستند.