قتل به خاطر ۱۷۰ هزار تومان
زیادهخواهی دو جوان عامل مرگ یک پسر ۱۸ساله، تنها بهخاطر مبلغ ۱۷۰ هزار تومان شد.
فارس: در روز ۸ دیماه سالجاری فردی با مراجعه به کلانتری ۱۵۹ بیسیم به مأموران گفت: پسرم "م" که ۱۸ ساله است در ساعت ۱۹ و ۳۰ دقیقه روز ۵ دی و در حالیکه به همراه خود مبلغی در حدود ۱۷۰ هزار تومان به همراه داشت، برای خرید لباس از منزل خارج و تاکنون به خانه مراجعه نکرده است. با تشکیل پرونده مقدماتی و به دستور موسوی، دادیار شعبه پنجم دادسرای امور جنایی تهران، پرونده جهت رسیدگی تخصصی در اختیار اداره یازدهم پلیس آگاهی تهران بزرگ قرار گرفت. با آغاز تحقیقات در اداره یازدهم، پدر "م" در خصوص زمان خروج پسرش از خانه به کارآگاهان گفت: در روز ۵ دیماه قرار بود تا پسرم به همراه یکی از دوستانش به اسم "ق" و برای خرید کاپشن به تهرانپارس بروند لذا وی در ساعت ۱۹ و ۳۰ دقیقه از خانه خارج شد. در حالیکه من و مادر "م"تصور میکردیم که او به همراه دوستش به تهرانپارس رفته، "ق"به در خانه مراجعه و سراغ "م" را گرفت. ما در پاسخ به او عنوان کردیم که "م" قرار بوده تا پیش وی برود. با توجه به اظهارات پدر فرد گمشده مبنی بر اینکه پسرش به قصد ملاقات با "ق"از منزل خارج و پس از آن هیچ کس "م" را ملاقات و یا مشاهده نکرده بود، کارآگاهان اداره یازدهم با انجام هماهنگی قضایی لازم "ق"۱۸ ساله را روز ۱۹ دی در میدان شوش دستگیر و برای انجام تحقیقات به اداره یازدهم منتقل کردند. با دستگیری نقی، وی در اظهارات اولیه منکر هرگونه ملاقات با "م"در روز گم شدن وی شد اما زمانی که نتوانست برای سخنانش دلایل و مدارک قانع کننده به کارآگاهان ارائه کند، در اظهارات متناقضی منکر صحبتهای اولیه خود در خصوص عدم ملاقات با "م"شد و در اظهارات جدید خود به کارآگاهان گفت: قرار بود تا به همراه "م" و برای خرید لباس به تهرانپارس برویم اما او هیچ لباسی خریداری نکرد؛ به پیشنهاد "م" و برای کشیدن قلیان به منطقه لشگرک رفته اما در آنجا با دو نفر درگیر شدیم؛ در آن لحظه برای آنکه آسیبی به ماشینم وارد نشود "م" را لحظاتی تنها گذاشته و از محل دور شدم اما بعد از دقایقی و برای کمک به "م"، مجددا به محل درگیری بازگشته اما دیگر اثری از "م"پیدا نکردم و تنها موفق شدم که کفش خونی وی را در نزدیکی محل درگیری پیدا کنم. با توجه به اظهارات جدید "ق"کارآگاهان اداره یازدهم جهت بررسی صحت اظهارات متهم به محل مورد ادعای وی در منطقه لشگرک رفته و در آنجا به تحقیقات از کسبه محل پرداخته اما هیچکدام از کسبه محل در منطقه لشگرک سخنان متهم را در خصوص وقوع درگیری دسته جمعی تأیید نکردند. در شرایطی که هر لحظه تناقض دراظهارات "ق"بیشتر میشد، وی اینبار در اظهارات جدیدی به کارآگاهان گفت: در محل پیدا شدن کفش خونی متعلق به "م"، جسد او را در حالیکه در زیر خاک مدفون و تنها سرش از خاک بیرون مانده بود پیدا و تنها برای آنکه آسیب بیشتری به جسد وارد نشود سر "م" را در زیر خاک قرار دادم. با گفتههای جدید متهم در خصوص مرگ "م"، کارآگاهان که خود را در برابر یک جنایت میدیدند، با اطلاعات بدست آمده از "ق"به محل دفن جسد رفته و در بررسیهای انجام شده موفق به کشف جسد متعلق به "م" شدند. با کشف جسد و تأیید هویت مقتول، متهم جهت انجام تحقیقات به اداره یازدهم منتقل و تحقیقات از وی در خصوص ارتکاب جنایت در دستور کار کارآگاهان قرار گرفت. در شرایطی که متهم همچنان در اظهارات خود مدعی نزاع و درگیری با دو پسر ناشناس در منطقه لشگرک بود، کارآگاهان که با توجه به اطلاعات بدست آمده در پرونده و با توجه به تعدد اظهارات متناقض متهم اطمینان داشتند که وی قطعا در ارتکاب جنایت نقش و مشارکت داشته به تحقیقات خود ادامه داده و سرانجام متهم لب به اعتراف گشود و در اعترافات خود به کارآگاهان گفت: روزی که برای خرید لباس با "م"قرار داشتم، یکی از دوستانم به اسم "الف" با من تماس گرفت و اظهار داشت که من نیز به همراه شما و برای خرید لباس به تهرانپارس میآیم؛ در بین راه بود که نظر هر سه نفرمان برای خرید لباس تغییر کرد و تصمیم گرفتیم تا برای تفریح و کشیدن قلیان به لشگرک برویم؛ در بین راه و در منطقه تلو بود که از ماشین پیاده شدیم تا از بالای جاده به مشاهده منطقه بپردازیم که به علت سرد بودن هوا، من به سرعت به داخل ماشین بازگشتم. وی بیان داشت: اما "الف"و "م" همچنان در بیرون از ماشین ایستاده بودند؛، ناگهان در کمال تعجب "الف"را مشاهده کردم که قمهای از زیر آستین لباس خود خارج و به قصد گرفتن پولهای "م"، شروع به تهدید وی کرد و لحظاتی بعد "الف"ضرباتی را با قمه به "م" وارد کرد که بر اثر این ضربات وی بر روی زمین افتاد؛ در همین لحظه من از ماشین پیاده شده و قصد داشتم که "م" را به بیمارستان منتقل کنم "الف"ضربات متعدد دیگری را به گردن و سینه او وارد کرد که باعث مرگ "م"شد. متهم در ادامه اظهارات خود به کارآگاهان گفت: پس از کشته شدن "م"، "الف" چاقوی کوچکی را به من داد و با تهدید مرا مجبور کرد تا دو ضربه به دست و پهلوی "م" وارد کنم؛ سپس به در خانه "م" مراجعه و به دروغ به پدر "م"گفتیم که "م"با ما نبوده و مجددا به محل قتل "م"بازگشته و اینبار "الف"با بنزینی که در بین راه خریدار کرده بود، اقدام به آتش زدن جسد "م" کرد. وی گفت: سه روز بعد از حادثه بود که مجددا به محل جنایت بازگشته و در حالی که سر "م"بیرون از خاک قرار داشت، وی را کاملا در زیر خاک دفن کرده و از محل دور شدم. با توجه به اعترافات متهم در خصوص ارتکاب جنایت و معرفی "الف"۱۹ ساله به عنوان عامل اصلی جنایت، کارآگاهان ادراه یازدهم با شناسایی مخفیگاه "الف"در منطقه شوش در حالیکه متهم قصد داشت تا از طریق پشت بام از محل متواری شود، وی را در ساعت یک بامداد روز دوشنبه ۲۶ دی دستگیر و به اداره یازدهم منتقل کردند. با آغاز تحقیقات از متهم دستگیر شده "الف"به حضور خود در محل وقوع جنایت اعتراف اما مدعی شد که عامل اصلی ارتکاب جنایت وی نبوده و "م" توسط "ق"به قتل رسیده است. سرهنگ کارآگاه آریا حاجیزاده، معاون مبارزه با جرایم جنایی پلیس آگاهی تهران بزرگ، در ادامه در توضیح این خبر با اشاره به وجود تناقضات موجود در اعترافات متهمان پرونده گفت: با توجه به اعترافات صریح متهمان در خصوص نقش و حضور آنها در ارتکاب جنایت، پرونده به همراه متهمان پرونده جهت صدور دستورات قضایی لازم برای آغاز تحقیقات تکمیلی پرونده در اختیار مقام قضایی قرار گرفته است.