۳۰ درصد اطلاعات اقتصادي خانوارها غلط بود!

خبر فوق چندي پيش در رسانه ها منتشر شده و محمدرضا حسيني هم كه ذوق طنزي اش گل كرده بود به شرح و بسط اين خبر پرداخت!

کد خبر : 182989

تابناک : در شرايط امروز جامعه ما ۷۰ درصد افراد هيچ نيازي به دادن اطلاعات غلط در مورد آن چه دارند ندارند چون اصولاً چيزي ندارند که اطلاعاتي داشته باشد ولي آن ۳۰ درصد مابقي بايد اطلاعات غلط بدهند وگرنه جاي تعجب دارد!

پس از اجراي موفقيت آميز(! ) جمع آوري اطلاعات اقتصادي خانوارها طرح اين موضوع که ۳۰ درصد اطلاعات اقتصادي خانوارها غلط بوده در ذهن چراهاي زيادي را ايجاد مي کند به عنوان مثال چرا آن ۳۰ درصد اطلاعات غلط داده اند؟ يا چرا آن ۷۰ درصد اطلاعات درست داده اند؟ يا چرا آن ۳۰ درصد اطلاعات درست نداده اند و چرا آن ۷۰ درصد اطلاعات غلط نداده اند؟ به هر حال اين موضوع نياز به مقدار زيادي بحث و توضيح و تحليل و تفسير دارد که در ذيل به بعضي از آن ها مي پردازيم:

۱ - اول از همه بايد گفت که از کجا معلوم که اطلاعات داده شده توسط آن ۷۰ درصد هم درست است؟ آخر چطور امکان دارد در حالي که در جامعه ايران حتي زن ها و شوهرها هم اطلاعات دقيق و شفافي از وضعيت اقتصادي هم ندارند ۷۰ درصد افراد جامعه يکهو به راه راست هدايت شده و زير و بم تمام مسائل اقتصادي خود را در فرم هاي اقتصادي براي دولت رو کنند؟! از کجا معلوم که آن ۷۰ درصد هم اطلاعات غلط نداده باشند ولي چون خيلي حرفه اي بوده اند هيچ کس نتوانسته مچ آنها را بگيرد و فقط آن ۳۰ درصد بدبخت ساده لو رفته اند؟!

۲ - در اين قسمت بهتر است کمي در مورد معناي کلمات بحث کنيم! کلمه «غلط» به معناي اشتباه است و نه به معناي (زبانم لال) دروغ! يعني آن ۳۰ درصد مذکور در دادن اطلاعات اقتصادي خود فقط اشتباه کرده اند نه اينکه فکر کنيد دروغ گفته اند بعنوان مثال اين ۳۰ درصد شايد در هنگام پرکردن فرم هاي اقتصادي از شدت شعف و شادي لو دادن اطلاعاتشان ناگهان حواسشان پرت شده و در قسمت درآمد ماهيانه چند صفر ناقابل را فراموش کرده اند بگذارند و حتي ممکن است اين فراموش شدن چند صفر ناقابل در قسمت متراژ منزل هم اتفاق افتاده باشد! به هر حال اين اشتباهات براي هر کسي ممکن است اتفاق بيفتد!

۳ - حال از منظر ديگر به اين خبر نگاه مي کنيم! به نظر شما اين ۳۰ درصدي که اطلاعات غلط داده اند چه کساني هستند و آن ۷۰ درصدي که اطلاعات درست داده اند چه کساني هستند؟! اصولاً وقتي انسان چيزي در کف دارد آن را کتمان مي کند وگرنه آدمي که هيچ ندارد ديگه چه نيازي به کتمان کردن و دادن اطلاعات غلط دارد که نکند آن چيز نداشته شايد از دست برود! مثلاً حقوق ماهي پنجاه هزار تومان يا منزل استيجاري هم اطلاعات غلط دادن دارد؟! پس مي بينيد با توجه به وضعيت اقتصادي اقشار جامعه و نکته گفته شده اين نسبت ۷۰ به ۳۰ خيلي هم درست و جالب است يعني در شرايط امروز جامعه ما ۷۰ درصد افراد هيچ نيازي به دادن اطلاعات غلط در مورد آن چه دارند ندارند چون اصولاً چيزي ندارند که اطلاعاتي داشته باشد ولي آن ۳۰ درصد مابقي بايد اطلاعات غلط بدهند وگرنه جاي تعجب دارد!

۴ - در راستاي مورد سوم بايد گفت آنکه چيزي دارد از ترس از دست دادن آن چيز يا از ترس اجبار پرداخت ماليات براي داشتن آن چيز اطلاعات درست نمي دهد در حالي که آن کس که هيچ ندارد به شوق سهام يا سهميه بنزين و يا... اطلاعات درست و چه بسا خيلي درستي(! ) در مورد وضعيت اقتصادي اش مي دهد که در نهايت باز هم مي رسيم به آمار گفته شده در خبر يعني وضعيت مالي ۷۰ به ۳۰ در جامعه ايران!

نکته اخلاقي: وقتي قرار است يارانه ها حذف شود چه فرقي مي کند ۷۰ باشي يا ۳۰! در هر صورت خشک و تر با هم مي سوزند(البته اون سي درصد کمتر مي سوزند! )

نکته اخلاقي ۲: وقتي اطلاعات دقيقي در مورد اقتصاد يک خانواده وجود ندارد چگونه ممکن است در مورد يک کشور وجود داشته باشد؟!

لینک کوتاه :

با دوستان خود به اشتراک بگذارید: