سال 2012نقطه عطف تحولات جهاني

با توجه به تحولات صورت گرفته در منطقه خاورميانه مي توان گفت که سال 2012، بدون هيچ اغراق و غلوي، سال آغاز احياي تمدن اسلامي و آشکارشدن نشانه هاي افول تمدن غرب، به عنوان يک ابر رويداد دو وجهي و بسيارکلان است.

کد خبر : 182245

تهران امروز: در ويژه نامه هفته گذشته،گروه بين‌الملل روزنامه تهران‌امروز كوشيد تا نظر كارشناسان حوزه مسائل منطقه اي و بين الملل را در مورد مهم ترين تحولي كه در سال 2011 رخ داده جويا شود. آنچه در ميان پاسخ كارشناسان حائز اهميت مي نمود محوريت خاورميانه و جهان عرب و همچنين تحولات اين منطقه بود كه در نظر اكثر كارشناسان لحاظ شده بود. در ويژه نامه پيش رو كوشيده ايم تا نظر كارشناسان مسائل منطقه اي و بين الملل را در مورد چشم انداز جهان در سال 2012 را جويا شويم. چشم اندازي كه باز خاورميانه و جهان عرب را در بطن تحولات قرار داده است. دكتر احمد موثقي( استاد دانشگاه تهران) : سال 2011سال اصلاحات سياسي در خاورميانه و جدي شدن تضادهاي غرب و ايران دكتر احمد موثقي چشم انداز سال 2012 را در منطقه خاورميانه مورد لحاظ قرار مي دهد و آن را در اصلاحات سياسي صورت گرفته در اين منطقه جاري و ساري مي داند. به گفته وي البته اين اصلاحات و تداوم روند آغاز شده از سال 2011 در هر كشور متفاوت است. در كشورهاي تونس و ليبي به علت طبقه متوسط شكل گرفته و همچنين اقتصاد نفتي در ليبي اين روند اصلاحات با ملايمت ادامه مي يابد حال آنكه در مصر به علت حضور نظاميان و عدم واگذاري قدرت به مردم و از طرفي حضور اسرائيل مي‌توان انتظار سخت شدن اوضاع و گرايشات افراط گرايانه را داشت و احتمال مي رود كه مصر شاهد روندهاي خشونت‌آميز باشد. علاوه براين بايد به چالش هاي ميان ايران و آمريكا و اروپا اشاره داشت كه در صورت تداوم روند فعلي مي‌توان انتظار يك بحران جدي منطقه اي و حتي فرامنطقه اي را داشت. نكته ديگري كه بايد در مورد چشم انداز سال 2012 اشاره داشت بي ثباتي اقتصادي در غرب ( خصوصا برآمدها ز قيمت نفت) است كه با روند جهاني شدن مي تواند به بحران‌هاي سياسي و اقتصادي بينجامد. ضمن اينكه مي توان انتظار تنش بيشتر غرب و جهان‌اسلام را داشت كه در صورت جدي شدن اين امر بايد يك رويارويي جدي را شاهد بود مگر آنكه رهبران و نخبگان جهان اين روند را مديريت كنند و روند موجود را تغيير بدهند. جعفر قناد باشي(كارشناس مسائل آفريقا) : سال 2012 آغاز احياي تمدن اسلامي و افول تمدن غرب مجموعه رويداد هاي مشابه و مرتبط باهم که در سال 2011 و با شعار هاي مشترک در کشورهای شمال آفریقا و خاورمیانه به وقوع پيوست، به عنوان يک تحول تمدني (يک ابررويداد ) توسط كارشناسان پيش‌بيني شده بود. اين تحول تمدني را بايد سرآغاز احیای تمدن اسلامی به‌شمار آورد. اين تحول تمدني با بحران های مالی، پولی و اقتصادی مشابه و مرتبط به هم کشورهای اروپایی و آمریکا همراه شده و بسياري از صاحبنظران مسائل جهاني را واداشت تا اين رويداد ها را، نشانه هایی روشن آغاز افول دنیای سرمایه داری محسوب کنند و حتي آن را مقدمه اي براي اضمحلال تمدن غرب بنامند . با توجه به تحولات صورت گرفته در منطقه خاورميانه مي توان گفت که سال 2012، بدون هيچ اغراق و غلوي، سال آغاز احياي تمدن اسلامي و آشکارشدن نشانه هاي افول تمدن غرب، به عنوان يک ابر رويداد دو وجهي و بسيارکلان است.

دكتر قدرت الله احمديان ، استاد دانشگاه رازي كرمانشاه

در خصوص مهمترين تحولات و رخدادهاي احتمالي در سال 2012 بايد گفت در سال آتي بخشي از تحولات آغاز شده در سال 2011 بخصوص در منطقه خاورميانه ادامه پيدا خواهد كرد تحولاتي كه در كشورهاي عربي آغاز شد و منجر به سقوط چند حكومت بسته و ديكتاتوري از جمله زين العابدين بن علي در تونس، حسني مبارك در مصر و معمر قذافي در ليبي شد. لذا با تداوم اين روند به نظر مي رسد عمر چند نظام بسته و استبدادي ديگر در منطقه نيز به پايان خواهد رسيد. اما جداي از خاورميانه انتخابات رياست جمهوري ايالات متحده كه در اواخر سال برگزار خواهد شد نيز مي تواند يكي از مهمترين رخدادهاي 2012 باشد چراكه فرد منتخب مي تواند بسياري از معادلات را با تغيير مواجه سازد.

دكتر حسن هاني زاده: تداوم سقوط ديكتاتورهاي خاورميانه

در خصوص مهمترين چشم اندازهاي پيش رو در سال 2012 بايد گفت در منطقه خاورميانه ما همچنان شاهد تداوم موج بپا خاسته بيداري اسلامي خواهيم بود و احتمالا چند نظام بسته و ديكتاتور ديگر در منطقه نيز سقوط خواهند كرد. ساير رژيمهاي منطقه هم كه با شدت اعتراض كمتري مواجه هستند دست كم به سوي اعمال اصلاحات اجباري جهت كاستن از نارضايتي هاي مردم گام بر خواهند داشت لذا خاورميانه همچنان يكي از مهمترين مراكز تحول و تغيير در كانون توجه جهاني باقي خواهد ماند. در باب كشورهاي منطقه هم ذكر نكاتي لازم است يكي در عربستان سعودي است در حالي‌كه اين كشور تمام تلاش خود را براي بهره برداري تحولات موسوم به بيداري اسلامي به نفع خود و كاستن از ضربات آن مي كند اما به احتمال بسيار اعتراضات در مناطق شرقي آن گسترش بيشتري خواهد يافت و همچنين جنبشهاي مدني همچون زنان نيز فشار بيشتري بر دولت وارد خواهند ساخت و لذا وضعيت ثبات سياسي و به‌ويژه امنيتي اين كشور بغرنج تر از سال قبل خواهد بود. در خصوص بحران سوريه نيز بايد گفت متاسفانه عامل زمان و اتحاد و توطئه كشورهاي خارجي به نفع نظام ضد غربي و ضد اسرائيلي بشار اسد نيست لذا دولت اين كشور بايد با اهتمام بيشتري به اصلاحات دست زند تا از شدت فشارهاي داخلي و بهانه هاي خارجي ها بكاهد.

محمد ايراني: سال 2012 سالي براي تكميل تغييرها

محمد ايراني در تشريح چشم انداز نگاه خود را به خاورميانه معطوف مي سازد. به گفته سفير سابق ايران در اردن، در سال 2012 آنچه مسلم است مردم، بازيگران اصلي اين صحنه هستند و تحولات جاري در منطقه خاورميانه به همين شكل ادامه مي بايد. نكته ديگر آن است كه در سال 2012 يكسري فرصت ها ايجاد مي شود و يكسري تهديدات. آنچه مسلم است به علت حضور مردم در صحنه، وضعيت سابق در كشورهاي متحول شده ديگر قابل تكرار نيست. نگاه اين مردم به صحنه آمده ايجاد حكومت مردم سالار است و لذا بسياري از طرح ها مورد تهديد قرار مي گيرد. در اين فضا بسياري از قدرت‌هاي منطقه اي و بين المللي مي كوشند تا بر موج ايجاد شده سوار شوند و خواسته هاي خود را بر مردم اين سرزمين ها تحميل كنند.همچنين اين كشورها داراي نهادهاي مدني و ساختارهاي دموكراتيك نيستند و لذا اين خطر وجود دارد كه دولتهاي منطقه اي و بين المللي بر رويشان تاثير بگذارند. نكته ديگر در مورد اسرائيل و غرب است. هر چند مردم به صحنه آمده ابتدا در صدد مبارزه با استبداد بوده اند اما به تدريج با قرار گرفتن در دولت روند مبارزه با استعمار نيز به مبارزه با استبداد اضافه مي‌شود و لذا ديگر شاهد روابط سابق ميان اين كشورها و كشورهاي غربي و اسرائيل نخواهيم بود.

دكتر محمد مهدي مظاهري: نقش عراق برجسته‌تر مي‌شود

دكتر مظاهري تلاش كرده تا چشم انداز پيش روي سال 2012 را از منظر تحولات عراق مورد نگرش قرار دهد. به گفته وي بي ترديد برخي از قدرت هاي خارجي از ايجاد ثبات و امنيت در عراق جديد استقبال نمي كنند و دولت نوري المالكي را نيز به دليل ارتباطات مناسب سياسي و اقتصادي با ايران بر نمي تابند. به نظر مي رسد كه بحران امنيتي در عراق پايان ناپذير است. چرا كه به رغم تلاشهايي كه دولت اين كشور انجام مي دهد، اين بحران همچنان در ابعاد مختلف در عراق وجود دارد ، ظاهراً تا سال 2012 نيز شاهد تغييرات چندان جديدي در عراق نخواهيم بود. به نظر مي رسد تنها گزينه موجود براي خروج از بن بست سياسي ، تفاهم گروه‌هاي سياسي براي حفظ منافع ملي و تاكيد بر يكپارچگي عراق است. در اين ميان كشورهاي تاثيرگذار نظير ايران ، عربستان و تركيه مي توانند در اين روند نقش داشته باشند.

محمد امير طاهريان: افغانستان نقطه بحران

به اعتقاد بنده در سال 2012 به علت اتخاذ سياست هاي غلط كشورهاي فرامنطقه اي در افغانستان مبتني بر به‌رسميت شناختن جريان افراط، شاهد به ثمر رسيدن ميوه تلخ اين اقدام هستيم. افتتاح دفتر جريان افراط در دوحه و سياست اتخاذ شده توسط اين كشورها ( كه به منزله عبور از دولت رسمي نيز مي‌باشد) منجر به توسعه نا امني، بي‌ثباتي و ناپايداري خواهد شد.

دكتر احمد زاده: مصر كانون تحولات

دكتر احمد زاده چشم انداز سال 2012 را از منظر تحولات مصر و تاثيرات آن بر منطقه مورد ارزيابي قرار داده است. به اعتقاد وي در صورت پيروزي قطعي اخوان المسلمين و نيز همپيماني اين گروه اسلامگراي ميانه رو با گروه هاي سلفي براي يكپارچه سازي قدرت و خارج نمودن آن از دست نظاميون و سكولار ، اسرائيل آماده مقابله با شرايط اضطراري و بازگشت مجدد به طرح هاي نظامي عليه مصر خواهد بود. در داخل مصر نيز به‌دليل مقاومت نظاميون در قبال خواسته مردم مبني بر كناره گيري ازقدرت روند منازعه وتنش‌هاي سياسي ادامه خواهد داشت.

دكتر جعفر حق پناه: سالي براي شكل‌بندي‌هاي جديد

مهمترين امر در تبيين چشم انداز سال 2012 را بايد در تغييرات صورت گرفته در جريانات خاورميانه ديد. تا سال 2010 ما شاهد سه جريان بوديم. محور اول موسوم به مقاومت بود كه از ايران، سوريه و برخي بازيگران غير دولتي مانند، حماس، جهاد اسلامي و حزب الله لبنان تشكيل مي شد. محور دوم كه موسوم به سازش بوده و از كشورهايي چون عربستان و مصر برخي از اعضاي كشورهاي شوراي همكاري خليج فارس تشكيل مي شد. محور سوم را مي توان محور تعادل ناميد كه از كشورهاي تركيه، قطر و تا حدودي عمان و عراق تشكيل مي شد.تغييرات صورت گرفته در منطقه به گونه اي بوده كه محور تعادل تضعيف شده است و شكل بندي جديدي در منطقه در شرف وقوع است. مصر از محور سازش خارج شده است و سوريه نيز در حال گذار به شرايط جديد است و اساسا از ايفاي نقش فعال بازمانده است. عراق در شرايطي است كه دچار بحران اساسي است و نمي تواند فعالانه وارد معادلات منطقه اي شود. به هر حال امكان اين است كه حتي شكل بندي هاي جديدي از قدرت در سال 2012 را شاهد باشيم. سه محور ياد شده به دو محور تبديل مي شوند و تقابل ميان محور سازش و مقاومت به نقطه عطف و تعيين كننده اي مي رسد. به‌ويژه اينكه ما در سال 2011 شاهد خروج نيروهاي آمريكايي از عراق و كاهش نيروها در افغانستان بوده ايم و اين خروج مي‌تواند به ضرر محور سازش ختم شود. البته به شرطي كه محور مقاومت بتواند از اين فرصت به خوبي بهره ببرد وگرنه همين خروج نيروها مي تواند به خلأ قدرت تبديل شود و عراق براي ايران مي تواند به لحاظ امنيتي ( نبود امنيت و گسترش فرقه گرايي) دردسر ساز شود.

دكترجهانگير كرمي: 2012 سال انتخابات سرنوشت‌ساز

در سالی که وارد آن شده ایم چندین رخداد مهم در پیش رو خواهیم داشت. انتخاباتهای ریاست جمهوری در سه كشور جمهوري فدراتيو روسیه، فرانسه و ايالات متحده آمریکا از جمله این رخدادهای از پیش معلوم شده هستند. حال اگر فرض بگيريم چنانچه در روسیه ولاديمير پوتین براي سومين بار به رياست جمهوري برسد و در مقابل در آمریکا یکی از کاندیداهای جمهوریخواه وارد کاخ سفید شود این امر منجر به تشدید تنش میان روسیه و آمریکا منجر خواهد شد. اما اگر باراك اوباما بتواند موقعیت فعلي خود در کاخ سفید را یکبار دیگر تکرار و تثبیت کند در این صورت میزان تنش میان دو کشور روندی نزولی خواهد داشت اما هیچ‌گاه صفر نخواهد شد. اما در خصوص اين فرضيه كه گفته مي شود اعتراضهاي كم سابقه اخير در روسيه ممكن است مانع از ورود پوتين به كرملين شود بايد گفت كه موقعیت او بر اثر اعتراضات اخیر تضعیف شده است اما این تضعیف آنقدر نیست که جامعه روسیه از وی روی برگرداند چراكه بر اساس نظر سنجی ها و شواهد موجود چون پوتین یک آلترناتیو قدرتمند ندارد و هیچ یک از رقبایش از شانس زیادی برخوردار نیستند لذا بعید است که نتواند برای سومین بار به ریاست جمهوری دست یابد.

لینک کوتاه :

با دوستان خود به اشتراک بگذارید: