آبادان؛مشکلاتبهجای مانده و آرزوهایپیشرو
مهاجرت اقوام متعدد از گوشه و کنار کشور به آبادان موجب شد که در دهه سی جمعیت آن بیش از دو برابر جمعیت شهر اهواز با قدمتی بیش از هزارسال شود......
همراهان نیوز:آبادان از جمله معروفترین شهرهای نفتی خاورمیانه است که در یکصد سال گذشته به وجود آمده است. اگرچه قبل از نفت به واسطه بخش کشاورزی و تولید خرما، صید ماهی و اندک تجارتی در مناطقی نظیر بندر اروندکنار، بندر چوئبده و یا اطراف زیارتگاه خضر نبی جمعیت قلیلی مستقر بود، اما آبادان بواسطه حضور صنعت نفت شاکله شهری به خود گرفت. با کشف نفت در کوههای مسجد سلیمان و تصمیم به انتقال آن از طریق مرزهای آبی، چند گزینه طرح شد که بلافاصله از میان آنها جزیره آبادان انتخاب گردید. گزینهای که بیشتر تحت تاثیر اقلیم منطقه بود تا یک تصمیم سیاسی. بر این اساس، آبادان پس از دو دهه به معروفترین شهر نفتی خاورمیانه تبدیل گشت و نقش استراتژیک آن در جنگ جهانی دوم و محوریت آن در جنبش ملی شدن صنعت نفت از آن چهرهای جهانی ساخت.
مهاجرت اقوام متعدد از گوشه و کنار کشور به آبادان موجب شد که در دهه سی جمعیت آن بیش از دو برابر جمعیت شهر اهواز با قدمتی بیش از هزارسال شود. رشد اقتصادی و رشد جمعیت شهرستان آبادان بیشتر تحت تأثیر ساختوسازهای صنعتی و غیر صنعتی بخش نفت شکل گرفت. ساخت پالایشگاهی بزرگ که سالها لقب بزرگترین پالایشگاه جهان را یدک میکشید درکنار ساختوسازهای مناطق اداری، مسکونی، تفریحی و آموزشی… سبب مهاجرت افراد و خانوادههایی شد که برای زندگی بهتر و رفاه بیشتر راهی آبادان میشدند. اغلب مهاجران از مناطق دیگر کشور نظیر استانهای اصفهان، فارس، بوشهر، هرمزگان، سیستان و بلوچستان، لرستان و چهارمحال بختیاری و همچنین از شهرستانهای دیگر استان نظیر دزفول، اندیمشک، سوسنگرد، بهبهان، ایذه، اهواز و رامهرمز در کنار طوایف مستقر در روستاهای اطراف به شهرستان آبادان آمده و کالبد اولیه جمعیت شهرستان را تشکیل دادند. رشد اولیه اقتصادی و جمعیتی شهرستان آبادان سبب گردید که در کنار بخش نفت(به عنوان اقتصاد پایه) بخشهای دیگر نظیر ساختوسازهای غیرشرکتی، بخش بازرگانی داخلی و خارجی و کشاورزی و شیلات رشد و توسعه یابند. پس از تکمیل پروژههای نفتی و پتروشیمی در شهرستان و کاهش بخش ساختوساز در مناطق نفتی دو اتفاق عمده در این شهرستان حادث گردید. ابتدا رشد جمعیت بالا که بشدت تحت تأثیر مهاجرت بود متوقف شد و دوم رونق بخش غیرپایه نظیر بخش تجارت، خدمات، کشاورزی و شیلات در سطح شهرستان آبادان بود. علیرغم آنکه هنوز بخش نفت کماکان سهم قابل توجهی را در اشتغال جمعیت شهری به عهده داشت. همچنین بخش قابل توجهی از فضای شهری به مناطق شرکتی اختصاص داشت و این مسئله شامل بهترین مناطق شهری نظیر بریم و باوارده نیز میگردید. آخرین آمار جمعیت شهرستان آبادان متعلق به سال ۱۳۵۵ است که جمعیت آن حدود ۵۶۰ هزار نفر را شامل میگردید.
در آخرین روزهای شهریور ۱۳۵۹ جنگ با یورش ددمنشانه ارتش عراق بر علیه ایران آغاز شد. چرایی و چگونگی آغاز جنگ و اینکه چگونه فرزندان این مرز و بوم از کشور دفاع و ایستادگی کردند خود داستانی است مفصل که خارج از چارچوب نوشتار حاضر است. در تیرماه ۱۳۶۷ با پذیرش قطعنامه ۵۸۶ آتشبس اعلام شد و عملاً تلاش برای بازسازی مناطق آسیب دیده از جنگ ۸ ساله همچون شهرستان آبادان از سال ۱۳۶۸ آغاز گردید. اگرچه بعد از چند سال بطور رسمی ختم بازسازی اعلام شد اما وضعیت شهرهای آبادان و خرمشهر به گونهای است که گویی جنگ ۸ ماه پیش به پایان رسیده است. ریشه وضعیت دردناک فعلی در کجاست دولتهای متعدد نتوانستند به حل اصولی آن بپردازند. شاید علت این مسئله در تعریف و تلقی بازسازی است که گویا در وصله و پینهکردن در و دیوار و خیابانها خلاصه گردیده است.
راقم با توجه با پیشینه شهرستان آبادان و تجربیات پیش روی سعی نموده یکبار دیگر به طرح مشکلات و راهحلهای پیش روی بپردازد.
به نظر میرسد مشکلات موجود در شهرستان آبادان ریشه در موارد ذیل داشته باشد:
۱- کاهش حضور دولت:اصولاً میان سرمایهگذاری بخش خصوصی و مخارج دولت یک رابطه قوی و معنیدار وجود دارد. این مسئله در خصوص کشورهای نفتی از قبیل ایران بسیار پررنگتر است. بنابراین نگاه و چشمانداز بخش خصوصی، رفتار دولت است. هرگاه در بودجهریزی دولتی به منطقه خاصی توجه بیشتری صورت گیرد، فعالین بخش خصوصی این مسئله را بع صورت یک سیگنال مثبت تلقی کرده و سعی مینمایند که از این رویکرد دنباله روی نمایند. متأسفانه اندیشهای غلط و بنیانافکن پس از جنگ بر مقامات دولتی مستولی گشت مبنی بر اینکه مناطق مرزی خوزستان فاقد امنیت است و بر این اساس دولت نباید در آن مناطق سرمایهگذاری زیر بنایی و اساسی انجام دهد. متأسفانه این نوع نگرش به مناطق آبادان و خرمشهر در شورای امنیت ملی نیز مورد تصویب قرار گرفت. لذا عقبنشینی دولت در سرمایهگذاریهای کلان به نوعیاعلام وضعیت قرمز به بخش خصوصی است.
۲- از بین بردن زیربناهای شهری: بخش قابل ملاحظهای از زیربناهای شهری نظیر مناطق مسکونی، اداری، فرهنگی و آموزشی ما در این میان از بین رفتهاند. شبکه توزیع آب، برق، حمل و نقل شهری، شبکه فاضلاب و …. صدمات عمیقی را متحمل گردیده که امروزه پس از گذشت ۲۳ سال از پایان جنگ هنوز در رفع آنها مشکلات متعددی داریم.
۳- حذف برخی از ظرفیت های اقتصادی و فرهنگی : جنگ ۸ ساله سبب گردیدکه برخی از فعالیتهای دولتی و خصوصی به مناطق دیگر انتقال یابد. از جمله این فعالیتها میتوان به انتقال محوریت آبادان در حوزه بخش نفت، تجارت، گردشگری و…. به نقاط دیگر کشور اشاره داشت. همچنین میتوان به انتقال نقش و سهم بندر خرمشهر به بندرعباس نیز اشاره داشت که این مسئله بر اقتصاد شهری آبادان نیز اثرگذار بوده است.
۴- بسیاری از نیروهای کارآفرین و متخصص از جمله پزشکان، مهندسین، اساتید دانشگاه به همراه جمع قابل توجهی از تجار و صاحبان سرمایه و ثروت در بخشهای صنعت، بازرگانی و خدمات که قبل از جنگ در آبادان مستقر بودند برای همیشه از آبادان مهاجرت کردند. به طوریکه امروزه پس از گذشت بیش از ۲۰ سال از پایان جنگ جای خالی آنان هنوز محسوس است.
۵-مشکلات مدیریتی: مشکلات متعدد مدیریتی، فرهنگ حامی پروری و مهرهچینی در میان مقامات و مدیران محلی سبب گردیده که نیروهای زبده و متخصص باقی مانده در سطح شهرستان نتوانند در حوزه مدیریت دستگاهها مؤثر واقع شوند و این مسأله به تشدید مسأله مهاجرت نیروهای متخصص منجر شده است. اغلب مدیران محلی اشرافی به حوزة مدیریتی خود نداشته و نتیجه اینگونه مدیریت را امروزه میتوان در آشفتگی اداری در سطح شهرستان مشاهده نمود. برخی از ادارات به ساختمانهای متروکه بیشتر شبیهاند تا مراکز اداری که وظیفه آنها خدماترسانی به شهروندان است.
۶- نداشتن هیچگونه برنامه از سوی نظام اداری و اجرایی شهرستان سبب گردیده که چشمانداز مناسبی نیز از سوی شهروندان و فعالین اقتصادی متصور نباشد و این مسأله به نا امیدی بیشتر فعالین اقتصادی دامن میزند.
حال به نظر میرسد برای مقابله با مشکلات پیش روی در توسعه منطقهای شهرستان آبادان میتوان بهراهحلهای ذیل پرداخت:
الف) برنامهریزی بر اساس صلح و همکاری: خسارت جنگ تحمیلی هشت ساله براساس گزارش سازمان برنامه و بودجه حدود ۱۰۰۰ میلیارد دلار برآورد گردیده است. این در حالی است که درآمد کشور از فروش نفت از قرار داد دارسی تا سال ۱۳۵۹ کمتر از مبلغ مذکور است. به عبارت دیگر ما در طی جنگ انباشت سرمایه بیش از یک قرن را از دست دادیم. این مبلغ جدای از خسارت عظیم انسانی است که ما در جنگ متحمل شدهایم. جمعی از بهترین و عزیزترین فرزندان این مرز و بوم که میتوانستند در توسعه و ترقی این کشور نقش ایفا نمایند شهید شدند.جنگی که از سوی دیکتاتوری دیو سیرت بر ملت ما تحمیل گردید و حاصل آن خسارت عظیم و جبراننشدنی بر دو کشورایران و عراق بود. بنابراین ما در برنامهریزی ملی بجای رویکرد جنگ باید به رویکرد صلح توجه نماییم. بر این اساس بجای دور نمودن صنایع و انتقال آنها به مناطق مرکزی ایران باید به استقرار سرمایهگذاریهای سنگین به خصوص در بخش نفت و گاز و صنایع تکمیلی آنها در مناطق مرزی اندیشید. قطعاً اگر ما بتوانیم پالایشگاهی احداث نمائیم که بخشی از مالکیت آن متعلق به کشورهای عراق، کویت و عربستان باشد ، امنیتش از فراهم نمودن ادوات نظامی-ولو پیشرفته- بیشتر است.
ب) لزوم توجه به برنامهریزی از سوی مقامات محلی: امروزه در آبادان و بسیاری از نقاط کشور آنچه که در انتخاب مقامات اجرایی مدنظر بوده است، نگاه فقط به سوابق مدیریتی گذشته آنها معطوف شده است. بعبارت دیگر اگر بدنبال انتخاب فرماندار بودهایم، بیشتر بر گذشته ایشان توجه نمودهایم. اما به برنامه ایشان برای رفع مشکلات عدیده شهرستان توجه چندانی صورت نگرفته است. آنچه امروزه در آبادان عنصر حیاتی است توسعه در کنار اداره شهرستان است که میباید مد نظر سیاستگذاران استان قرار گیرد. اگرچه مشکلات این شهرستان تاکنون به مقامات عالی نظام نیز منعکس گردیده اما هر اراده، تلاش و تخصیص بودجه از سوی مقامات کشوری نیز باید از سوی مقامات محلی منعکس گردد. مثلاً در حالیکه انبوهی از مشکلات متعدد شهرستان آبادان به پایتخت منعکس میشود و در آنجا نیز لزوم حل این مشکلات تاکید و تائید میگردد، در سال گذشته این شهرستان حدود ۸ ماه فرماندار نداشته است.
ج) اندازه بازار: یکی از مشکلات قابل توجه انتخاب در شهرستان آبادان کوچکبودن اندازه بازار است. اندازه مذکور تا حدود زیادی به اندازه جمعیت شهرستان گره خورده است. همانطور که قبلاً اشاره گردید جمعیت آبادان در حدود سالهای ۱۳۵۵ به مرز ۵۶۰ هزار تن رسیده بود. براساس سرشماری ۱۳۹۰ جمعیت کنونی آبادان به ۳۲۰ هزار نفر است. در حالی که آبادانیهای مقیم شیراز حدود ۳۰۰ هزار تن میباشند و جمعیت آبادانی بیشتری در شهرستانهای اصفهان، تهران، اهواز، ماهشهر، سربندر و اطراف مستقر هستند.به عبارت دیگر جمعیت آبادانیهای سطح کشور از مرز یک میلیون نفر فراتر رفته است. این جمعیت کسانی هستند که ریشه در خاک آبادان دارند و به صورت بالقوه امکان انتقال مجدد آنها به آبادان میرود. بخش قابل توجهی از مهاجرین را افرادی تشکیل میدهند که از نظر سرمایه انسانی از تواناییهای قابل توجهی برخوردارند و در صورتی که چشماندازهای منطقه بهبود یابند امکان استقرار آنها در آبادان وجود دارد. افزایش جمعیت شهرستان میتواند به افزایش سایز بازار و گردش بیشتر منابع اقتصادی در سطح شهرستان منجر شود که خلق ثروت و سرمایه بیشتر را به دنبال خواهد داشت. انباشت سرمایه نیز میتواند به سرمایهگذاری، تولید و خلق شغل منجر گردد.
اندازه بازار میتواند یک بعد منطقهای نیز داشته باشد. به طور مثال میتوان با یک برنامه منظم و منسجم به طرح منطقه آزاد در جنوب کشور با محوریت شهرستان آبادان پرداخت. جغرافیای سیاسی این منطقه میتواند به استان جدیدی تبدیل شود که شهرهای پیرامونی و بندری نظیر خرمشهر، شادگان، ماهشهر و سربندر را در برگیرد.
د) لزوم بازسازی اعتماد عمومی: سرمایه اجتماعی در کنار سرمایه فیزیکی و سرمایه انسانی یکی از نیازهای امر توسعه و ترقی یک جامعه است که مهمترین عنصر و عامل آن اعتماد اجتماعی است. اعتماد اجتماعی باعث میگردد که طبقات اجتماعی و درآمدی به یکدیگر نزدیک شوند. در این شرایط هرگاه بخشی از جامعه دچار مشکل و بحران گردد، مجموعه جامعه و نیروی عظیم برگرفته از آن، پشت بخش آسیب دیده قرار میگیرند و از مجموع ابزارهای قانونی، اجتماعی و فرایندهای قانونگذاری در این راستا استفاده میکنند. در حالیکه در جامعهای که سرمایه اجتماعی آن آسیب دیده باشد، گروه های اجتماعی همچون جزایری مستقل از یکدیگر هستند که مشکلات اقتصادی، اجتماعی و سیاسی آنها خاص خود آنها تلقی میگردد. در این شرایط جامعه به شدت آسیبپذیر میباشد. امروزه در شهرستان آبادان یکی از بخشهایی که در آن آسیبهای جدی مشاهده میشود مسئله اعتماد عمومی و بنابراین سرمایه اجتماعی است. شعارها و قولهای وعده داده شده به مردم آبادان در کنار فساد گسترده اداری و شکاف میان مقامات اجرایی و مردم، از دوران شروع بازسازی تاکنون سبب گردیده تا مردم به یک نوع بیاعتمادی گسترده دچار شوند. در حالیکه در شرایط کنونی نیاز به رفتارهای جمعی به شدت احساس میگردد، مشارکت آبادانیها در چنین حرکتهایی به شدت ضعیف میباشد. یکی از عرصههای اجتماعی انتخابات است. انتخابات کمهزینهترینروش برای اعمال تغییرات در یک جامعه است. در حالیکه مهمترین بخش از حاکمیت برای طرح و حل مشکلات شهرستان آبادان پارلمان است، ضریب مشارکت در انتخابات پارلمانی و یا مجلس شورای اسلامی ضعیف میباشد. مردم احساس مینمایند که برگزیدگان آنها در راستای منافع آنها حرکت نمیکنند و دارای الگویی کاملاً شخصی و فردی هستند. لذا مهمترین استراتژی در جهت افزایش اعتماد عمومی، شایسته سالاری در انتخاب مدیران و جلب توجه طبقه نخبه و برگزیده در سطح شهرستان آبادان است.
دکتر محمدرضا عباسی
استاد دانشگاه