می خواهند با کی روش سر مردم کلاه بگذارند/فوتبال هیچ وقت انتخابات آزاد نخواهد داشت/چاره‌ای جز تغییر کفاشیان نیست

سرویس ورزشی فردا؛ معصومه حیدری- داریوش مصطفوی هرگاه سمتی نداشته باشد به آن‌ها که در این فوتبال سمتی دارند حمله می‌کند. زمانی صفایی فراهانی، روزگاری محمد دادکان و حالا هم علی کفاشیان؛ او پتانسیل انتقاد از هر جریانی را دارد و البته ادبیاتش هم جالب توجه است.

علی کفاشیان البته این روز‌ها سیبل است، فدراسیونی که منتقدینش اعتقاد دارند «استقلال» ندارد و برای همین سیل انتقادات به او تمامی ندارد. مجمع فوق العاده چند وقت پیش و اعطای اختیارات جدید به رییس فدراسیون موضوعی بود که بسیاری از منتقدین را عصبانی کرد و حالا داریوش مصطفوی درباره آن می‌گوید: «این جنگ، جنگ برای پیشرفت فوتبال نیست بلکه جنگ قدرت است اما بدانید که مردم این‌ها را می‌فهمند. این مجمع و فدراسیون منتخب مردم نیستند. آوردن کی روش هیچ دردی را دوا نمی‌کند، با کی روش و امثال او هم موفق نخواهند بود چون اساس مدیریت در فوتبال، فوتبالی نیست. چون کسانی بر سر کارهستند که زبان فوتبال را نمی‌فهمند و با آوردن کی روش می‌خواهند سر مردم را کلاه بگذارند.»

این‌ها بخشی از مصاحبه «فردا» با رییس سابق فدراسیون فوتبال است. داریوش مصطفوی درباره انتخابات آتی فدراسیون فوتبال اعتقاد دارد: «دو حالت دارد یا این انتخابات دموکراتیک و واقعی برگزار می‌شود و اصل دموکراسی رعایت می‌شود که اگر این اتفاق بیفتد بی‌شک مدیرانی که ۴ سال پیش آمدند و فوتبال را به این وضعیت کشاندند جایگاهی نخواهند داشت. در این صورت افرادی بر سر کار می‌آیند که مانند سال ۱۹۹۸ و سال ۲۰۰۶ فوتبال را به وضع مطلوب رساندند. اما من این اخطار را می‌دهم که هیچ‌گاه قرار نیست در فوتبال انتخابات به صورت آزاد برگزار بشود بنابر این کسانی که وارد صحنه مدیریت فوتبال می‌شوند کسانی هستند که اکثرا با فوتبال بیگانه هستند. نمونه‌اش در سال ۲۰۰۲ بود که یک فرد غیر فوتبالی آمد و با یک هزینه میلیاردی در بازی نهایی به بحرین ۳ به ۱ باختیم.»

داریوش خان ادامه داد: «در فوتبال ما مدیریت‌هایی باید حضور داشته باشند که هم با فوتبال روز دنیا آشنا باشند و هم وجهه عمومی چه در داخل مملکت و چه در خارج داشته باشند. بعد از انقلاب ثابت شد در سال‌های ۱۹۹۸ که من بودم و ۲۰۰۶ که دکتر دادکان بود و توانستیم از این امر مهم چه در لیگ‌های داخلی چه در مسابقات جام جهانی با موفقیت بر آییم.» او درباره هیات رییسه فدراسیون فوتبال اعتقاد دارد: «کفاشیان، نائب رئیسان، اعضای هئیت رییسه و اعضای کمیته‌های مختلف باید تغییر کنند. اگر قرار است که همین روند ادامه پیدا کند یعنی روند شکست و ناکامی آن خواهد بود که همین مدیریت دوباره سرکار باشد.»

مسئولیت نداشتن یعنی اختیار نداشتن

راه حل مصطفوی البته جالب توجه است: «اما اگر دولت علاقمند به این باشد که مدیریت پویا و مدیریتی که از عهده فوتبال چه در مجمع چه در میان اعضای فوتبال چه در خارج و چه در داخل بربیاد به طور حتم باید یک تصمیم گرفته شود؛ البته آن طوری که شرایط نشان می‌دهد ظاهرا وزارت ورزش به دنبال این است که کار مهمی برای فوتبال انجام دهد و از طرف دیگر ادعا می‌کنند فدراسیون و مجمع مختار هستند و اختیارات کامل دارند. اگر اختیاری که به مجمع و انتخاب رئیس می‌دهند همین اختیاری باشد که در ۴ سال پیش داده شد باید فاتحه فوتبال را خواند. همه باید بدانند که اختیار مسئولیت می‌آورد، مسئولیت گروهی را بر عهده داشتن باید با موفقیت همراه شود و مسئولیت نداشتن یعنی اختیار نداشتن»

مصطفوی ادامه داد: «باید کسانی که با مجامع فوتبال سروکار دارند همه باهم یک صدا باشند و نگذارند این مجمع که وابسته به فدراسیون فعلی است و اساسش در زمان سازمان ورزش قبلی یعنی علی آبادی بنا گذاشته شد، همچنان عضو این مجمع باشند و باید افراد جدیدی بر سر کار بیایند تا خون تازه‌ای به فوتبال تزریق شود تا شاهد موفقیت‌ها باشیم.» نکته جالب اینست که در زمان محمد علی آبادی و سرپرستی کیومرث هاشمی، مصطفوی به عنوان دبیرکل فعالیت می‌کرد و آن روزگار از علی آبادی بسیار تعریف می‌کرد.

کسانی که کفاشیان را آوردند، مقصرند

به نظر مصطفوی، دولت باید در این انتخابات دخالت کند: «هر کسی که در راه درست دخالت کند، وطن پرست است. حالا هرکه می‌خواهد باشد چه اعضای هئیت رئیسه و چه دیگران... هر کسی باور دارد که در این ۴ سال موفق نبوده باید جسارت پذیرش اشتباه را داشته باشد. همه کسانی که کفاشیان و تیم او را آورند حتی اگر معاون رئیس جمهور هم باشد در این کار مقصر است. چرا در این مملکت کسی نیست پاسخی برای این شکست‌های مفتضحانه داشته باشد؟ ما چاره‌ای به جز تعویض فدراسیون و این مجمع وابسته به آن را نداریم.»

سئوال پایانی خبرنگار اینست: «چه نمره‌ای به کفاشیان می‌دهید؟» و پاسخ اینگونه بود: «هیچ نمره‌ای نمی‌توان به او داد به او باید سراسر منفی داد. فقط منفی...»