دنیا پرخطرترین سال خود را پشت سر گذاشت
علیرغم صرف هزینههای زیاد، بسیاری از پروژههای تسلیحاتی آمریکا با اشکالات عمدهای همراه بود
فارس: مجله «وایرد» در مقالهای به بررسی حوادث و رخدادهای سال 2011 پرداخته و با اشاره به برملا شدن بسیاری از اسرار نظامی آمریکا در این سال، 2011 را سال افشای اسرار نامگذاری کرد. «اسپنسر آکرمن» و «نوح شاچمن» در مقالهای در مجله «وایرد» مینویسند: در شروع سال 2011، اسامه بن لادن هنوز زنده بود، نیروهای آمریکا در حال جنگ در عراق بودند و ایران فقط میتوانست خواب در اختیار گرفتن پیشرفتهترین پهپاد جاسوسی ما را ببیند. با پایان سال، همه چیز برعکس شده است. همزمان با کاهش درگیریهای سنتی، عملیات مخفیانه آمریکا افزایش یافته است. فنآوریهای محرمانه دیگر خیلی هم محرمانه نیستند. با تشکر فراوان از «فیسبوک»، دیکتاتورهایی که چندین دهه روی کار بودند، برکنار شدند. حتی بودجه پنتاگون که امری مهم و مقدس به شمار میرود، ناگهان مورد انتقاد شدید قرار گرفت. تصور اینکه در سال 2012 شاهد چه اتفاقات دیگری خواهیم بود بسیار دشوار است. * القاعده در سال 2011 دو تن از شخصیتهای مهم خود را از دست داد و اکنون نیرویی فرسوده است - شکستهای پیاپی القاعده اگر شما یکی از افراد مهم در القاعده باشید، 2011 مسلماً خطرناکترین سالی بوده که شما گذراندهاید. مهمترین رخداد، کشته شدن اسامه بن لادن توسط کماندوهای نیروی دریایی ارتش آمریکا بود که بدنامترین تروریست دنیا را از روی زمین حذف کرده و مهمترین نماد انعطافپذیری در القاعده را از بین بردند. این عملیات نشان داد که واقعاً آمریکا چقدر هولناک است. نیروهای عملیات ویژه با مأموران سیا همکاری کرده و مجهز به ماهوارهها و مدرنترین تجهیزات جاسوسی شدند. پس از کمتر از چهار ماه، آمریکا بار دیگر مرگبار بودن خود را ثابت کرد. آمریکا با یک حمله موشکی مبلغ اینترنتی اصلی القاعده، «انوار الاولاکی» را کشت. جای تعجب نیست که بر خلاف تلاشهای القاعده در سال 2009 و 2010، آنان دیگر هیچ تلاشی برای بمباران آمریکا در سرزمین خود نکردند. درعوض آنان دو تن از شخصیتهای مهم خود - و گنجینهای از اطلاعات ارزشمند - را از دست دادند؛ و به گونهای عقب نشینی کردند که واشنگتن توانست در مورد یک پیروزی بزرگ صحبت کند. به نظر میرسد القاعده اکنون در وضعیت بحرانی قرار دارد. از نظر مقامات ارشد دولتی، القاعده نیرویی فرسوده است. رهبر جدید آن، «ایمن الظواهری»، فردی بدون جذبه و منافق است. حمله به مخفیگاه بن لادن باعث شد آمریکا به چندین تلفن همراه، درایو فلش و هارد کامپیوتر شامل اطلاعات مخفیانه تروریستی دسترسی پیدا کند. دوران پر از تلفات یازدهم سپتامبر ممکن است بزودی فقط باقیماندهای از گذشته باشد - اگر بتوانیم از تروریستهایی که در سال 2011 وجود داشتند واهمه نداشته باشیم. * مبارک تصور میکرد با قطع اینترنت میتواند جلوی اعتراضات را بگیرد، اما این کار نتیجهای نداشت - جهان عرب حول دیکتاتورهایش میگردد هنگامیکه فعالان، حکومت سی ساله دیکتاتور مصر «حسنی مبارک» را در معرض تهدید قرار دادند، او تصور کرد میتواند با قطع کردن اینترنت مصر، ارتباط میان جنبشهای معترض را قطع نماید. اما این کار نتیجهای نداشت. شبکه میدان التحریر همان کاری را کرد که شبکههای قدرتمند انجام میدهند: ایجاد مانع. این روند مرزهای جدید اختلاف نظر، و اینکه چطور رسانههای اجتماعی آنها را آشکار میکنند، را نشان داد. گروههای «فیسبوک»، «توییتر» و «پیام رسان بلک بری» ابزارهایی خارقالعاده برای سازماندهی مخفیانه پیش از انجام واقعی اعتراضات بودند؛ در نتیجه اینها تبدیل به رسانه اصلی برای تبادل نقطه نظرات و دیدگاههای معترضان با دنیای خارج - و حتی تلفیق مجدد این پیامها - شدند. اما مبارک دریافت بستن صفحه میدان التحریر در «فیسبوک» نمیتواند از این جنبش جلوگیری کند. از این رو او متوسل به راهحلهای سنتی - دستگیری، حتی حملات سواره نظام با شتر - شد. اما این کارها نیز کافی نبودند. مبارک نمیخواست کشورش غرق در یک جنگ داخلی تمام عیار شود. اما «معمر قذافی» میخواست. هر چقدر هم در «توییتر» پیام بفرستید جایگزین مقاومت واقعی، حتی بدون آمادگی، نمیشود؛ و اینجا بود که انقلاب لیبی نیازمند کمکهای خارجی بود. ناتو هشت ماه با قذافی جنگید، پایگاههای ضدهوایی او را با موشکهای «تاماهاک» مورد حمله قرار داد، خودروهای نظامی هواداران او را بمباران کرد و حتی یک کمپین هواپیمای بدون سرنشین به راه انداخت. این جنگ، جنگی ناشی از قانونمندی مبهم بود. بعید بود، اما جواب داد: ناتو موفق شد با موفقیت و بدون تلفات و اشغالهای پس از جنگ، آن را به پایان برساند. در طول جنگ، لیبیاییها نشان دادند که میتوانند کامیونهای نظامی را تبدیل به توپخانههای متحرک کنند، هواپیمای بدون سرنشین خود را به پرواز درآورند و از نیروهای ویژه قطری فرمان بگیرند. * علیرغم صرف هزینههای زیاد، بسیاری از پروژههای تسلیحاتی آمریکا با اشکالات عمدهای همراه بود - جنگندههای پیشرفته آمریکا ضعیف شدهاند نیروی هوایی آمریکا هزینه زیادی صرف گسترش ناوگان هواپیماهای روباتیک و جتهای رادارگریز کرده است؛ و این امر بدون دلیل نیست: این امر باعث میشود بزرگترین برتری آمریکا در زمان جنگ، یعنی توانایی تجسس و حمله هوایی، به حداکثر خود برسد. اما 2011 سالی بود که نقص یکی از بزرگترین سرمایههای راهبردی آمریکا خودنمایی کرد. در ماه سپتامبر، متخصصان فنی نیروی هوایی در پایگاه هوایی «کریچ» در «نوادا»، یک ویروس کامپیوتری را در کابین هدایت از راه دور هواپیماهای بدون سرنشین خود کشف کردند. قرار نبود این امر اتفاق بیافتد: این کابینها به اینترنت عمومی متصل نبودند و سالها بود استفاده از درایوهای قابل جابجایی که اجازه میدهد برنامههای مخرب از شبکهای به شبکه دیگر منتقل شوند، ممنوع شده بود. علاوه بر آن، ویروس در مقابل تلاش برای پاکسازی کابین مقاومت میکرد. حتی بدتر از آن، افسران پایگاه کریچ دو هفته بعد اشخاص خارج از پایگاه را مطلع کردند - و باعث شدند متخصصان بهداشت دیجیتال در پایگاه هوایی 24، خبر این بدافزار را از «اتاق خطر» بشنوند. نیروی هوایی اعلام کرد هیچ کدام از این موارد مشکل بزرگی نبوده است؛ این بدافزار یک کد معمولی بوده است - مانند کدی که نام کاربری و کلمه عبور بازیکنان «مافیا وارز» را سرقت میکند. اما هرچه شرایط برای هواپیمای بدون سرنشین دشوار بود، شرایط جتهای نیروی هوایی بدتر از آن بود. در ماه می، نیروی هوایی مانع پرواز تمام ناوگان F-22 شکاری خود شد؛ جت رادارگریز گرانقیمتی که از نظر آنان آینده مبارزات هوایی بود. کابین مدام عملکرد نادرستی در سیستم کنترل اکسیژن از خود نشان میداد که خطر خفه شدن خلبانان را به همراه داشت. اما نیروی هوایی آنقدر به هواپیمای خود مطمئن بود که خلبانی را که نمیتوانست نفس بکشد متهم به از دست دادن کنترل هواپیمای خود کردند. اگر این کافی نیست، جت چند منظوره نسل آینده، جنگنده F-35 «جوینت استرایک»، دارای 13 اشکال جدید و بسیار پرهزینه بود. هواپیمای جتی که گرانترین برنامه دفاعی در طول تاریخ بشریت است، حتی امنیت کافی برای تمرین پرواز را نداشت - و تا سال 2018 نیز برای پرواز آماده نخواهد بود. * در مکزیک، افرادی که درمورد کارتلهای قاچاق مواد مخدر در اینترنت مطلب مینوشتند تهدید و برخی نیز کشته شدند - کارتلهای مکزیک به وبلاگ نویسان حمله میکنند کارتلهای مرگبار مواد مخدر در مکزیک هرگز با افراد خارج از گروه که زیادهرویهای آنان را آشکار میکنند مهربان نبودهاند. اما در سال 2011 سران این کارتلها اقدامات وحشتناک جدیدی انجام دادند. در ماه سپتامبر اجساد «خبرچینها» از یک روگذر عابر پیاده در نزدیکی مرز تگزاس آویزان شده و روی آنها یادداشتی بود که در آن نوشته شده بود: «این بلا سر تمام خبرچینهای اینترنتی خواهد آمد.» همه اینها به این خاطر بود که افرادی درمورد کارتل «زتا» مطالبی در وبلاگ خود نوشته بودند - یا لااقل بیشتر از آنچه قاتلان قاچاقچی میخواستند درمورد «زتا» گفته بودند. سال گذشته، وبلاگنویسان مکزیکی شروع به مستندسازی قساوتهای کارتلها کردند؛ در سال 2011، کارتلها خواهان سکوت آنان شدند. در ماه نوامبر، یک بدن بدون سر در «نواوو لرادو» مشاهده شد که یادداشتی هولناک روی آن بود: «سلام. من» راسکاتریپاس «هستم و چون نفهمیدم نباید مطالبی را در شبکههای اجتماعی بنویسم این بلا سر من آمد.» در سه ماه چهار جسد به این طریق پیدا شد، و تمام آنها برای ترساندن مردم از صحبت درمورد کارتلها در اینترنت بود. وبلاگنویسان تنها هدف نبودند. در پایان سال، دو سوم مکزیک ناامن تلقی میشد؛ و در حالی که کارتلها مشغول انبارکردن سلاحهای آمریکایی بودند، آمریکا هواپیماهای جاسوسی را برای کمک به شکار گروههای قاچاقچی مواد مخدر به این کشور فرستاد. حتی یکی از نامزدهای انتخابات ریاست جمهوری ایده حمله به مکزیک را مطرح کرد. تصور اینکه در سال 2012 در جنوب مرزها امنیت بیشتر شود کمی دشوار است، بخصوص موقعی که وبلاگنویسانی که درمورد زیادهرویهای آنان مطلب مینویسند، ساکت میشوند. * سال 2011، سالی بود که در آن بسیاری از مأموریتها و تسلیحات مخفیانه آمریکا آشکار شدند - آشکار شدن فنآوریهای مخفی هرگز قرار نبود شما هلیکوپتر رادارگریز نیروی دریایی را که عازم مأموریت برای کشتن اسامه بن لادن بود، ببینید. پهپاد پیشرفته جاسوسی که مراقب این عملیات (و همچنین تأسیسات هستهای ایران) بود - آن هم قرار بود یک راز باشد؛ و سفینه فضایی روباتیکی که در یک مأموریت محرمانه در حال دور زدن مدار زمین است چه؟ ارتش ترجیح میدهد هیچ صحبتی از هیچ یک از اینها نشود. اما ترکیبی از افراد دهان لق، مشکلات فنی و شبکهای از کارآگاهان آماتور تمام این پروژهها را که قرار بود مخفیانه باشند، برملا کرد. همه اینها 2011 را تبدیل به سالی کرد که رازها در آن از بین رفتند. سازمان سیا تبدیل به دستگاه لافزنی درمورد عملیات به ظاهر محرمانهاش برای نابودی تروریستها شد. پیشرفتهای بسیار محرمانه در زمینه فنآوریهای جلوگیری از بمبها، حسگرهای دما و کنترل جمعیت در این صفحات آشکار شدند. گزارشگران دیگری نیز افزایش عملیات مخفیانه (همراه با بازداشتگاههای مخفی) در سومالی را برملا کردند. «ویکیلیکس» نیز پروندههای مخفیانه تروریستها که در خلیج گوانتانامو نگهداری میشد را افشا کرد. پنتاگون و همدستانش تلاش کردند با اسناد جعلی و نرمافزارهایی که محتویات مخالف خواست آنان را تشخیص میداد، جلوی این کارها را بگیرند. اما هیچ کدام از این نقشهها نتیجه نداد. هنگامی که شرکت امنیتی «اچ بی گری» تلاش کرد توطئهای کند تا «ویکیلیکس» و طرفدارانش را به زانو درآورد، این طرفداران «اچ بی گری» را هک کردند - و هزاران هزار سند خصوصی را که شرکت نزد خود داشت منتشر کردند. یک امتیاز دیگر برای افشا کنندگان اسرار! * با وجود خروج سربازان آمریکا از عراق و کاهش آنان در افغانستان، هنوز هم عملیات مخفیانه آمریکا در این کشورها ادامه دارد - افزایش عملیات مخفیانه وقتی اوباما میگوید «موج جنگها در حال فروکش است»، منظور او همین است. تعداد سربازان آمریکا در افغانستان کاهش یافته و در عراق به صفر رسیده است. اما آمریکا در حال انجام عملیات مخفیانه در سرتاسر دنیا است - درگیریهای نامشخص با القاعده، با اجیر کردن جاسوسان، نیروهای ویژه عملیاتی و همکاران روباتیک آنان. این امر فقط مختص کشته شدن اسامه بن لادن و مبلغ اینترنتی تروریسم، «انوار الاولاکی»، نیست. حملات هواپیماهای بدون سرنشین و کماندوها از پاکستان رخت بربسته و به سوی یمن و سومالی معطوف شده است. گزارشها حاکی از آن است که آمریکا در حال تأسیس پایگاه جدیدی برای هواپیماهای بدون سرنشین جهت حمله به تروریستهای شرق آفریقا است؛ و حتی بدون برنامهریزی شروع به استفاده از کشتیهای نیروی دریایی، «گیتموس» شناور، کرده و متهمان ترور را بدون اطلاع رسانی به هیچکس تا هفتهها در آن نگه میدارند. در عین حال گروه ضد تروریسم کاخ سفید اعلام کرد که القاعده روزهای آخر خود را سپری میکند و باید این مبارزات مخفیانه را برای همیشه تمام کند، اما در همین حال با تلاش کنگره برای تعیین اختیارات رئیس جمهور در جنگ مخالفت میکند. «صلح» در دوران یازدهم سپتامبر اینگونه است: جنگهایی که هرگز درمورد آن چیزی نخواهید شنید - تا زمانی که موشکها مردم آن سوی دیگر دنیا را از بین ببرند. * در سال 2011، عملیات ضدشورش در افغانستان پایان یافت و اوباما اعلام کرد تا پایان 2012 نیروهای خود را از این منطقه خارج خواهد کرد - پایان عملیات ضد شورش در افغانستان خداحافظ عملیات ضد شورش. این ایده که حفاظت از افغانها جنگی متزلزل و یکدههای را به موفقیت میرساند، در سال 2011 کاملاً از بین رفت. افغانستان تفاوت زیادی با یک کمپین کلاسیک عملیات ضد شورش داشت. ژنرال «دیوید پترائوس» بطور جدی جنگ هوایی را تقویت کرد و در عین حال کماندوها شبانه به جنگ طالبان رفتند. ناگهان تمام 30000 نیروی آمریکا در جای خود مستقر شدند، آنها فقط مشغول نوشیدن چای نبودند، بلکه تمام روستاهایی را که تبدیل به کارخانههای ساخت بمب شده بودند با خاک یکسان کردند. اما این امر بیشتر در قسمت جنوبی اتفاق افتاد. همانطور که همکار خودمان «دیوید آکس» در سفر خود به شرق دریافت، در نواحی هممرز پاکستان خشونت حتی از این هم بیشتر بود، و جنگهای شدیدی در نواحی مرزی رخ میداد و حملات بمبها و موشکهای دستساز شورشیان به شدت افزایش یافته بود. فرماندهان شروع کردند به بررسی مناطقی از افغانستان که نیازمند حفاظت بود. نتیجه چه بود؟ خشونت در افغانستان بجای آنکه مانند عراق کاملاً تمام شود، فقط کمی کاهش یافت. بنابراین رئیس جمهور اوباما نقشه را عوض کرد. او در ماه جولای اعلام کرد که تا اکتبر 2012 نیروهای آمریکایی به کشور باز خواهند گشت - درست در زمان انتخابات ریاست جمهوری - این بدان معناست که عملیات ضد شورش در شرق افغانستان شانسی برای موفقیت ندارد. در حالی که 68000 سرباز باقیمانده تلاش میکردند تسلط خود بر قسمت جنوبی را تقویت کرده و نیروهای افغان را آماده کنند تا در سال 2014 قدرت را در اختیار بگیرند، جنگ تا حدود زیادی توسط پهپادها و حمله هوایی انجام شد. مسئله این است که کسی نمیداند آیا نقشه جدید خواهد توانست باعث نجات ما از جنگ شود. * یکی از مخفیانهترین و مهمترین پروژههای «دارپا»، جستجوی ابعاد مخفی پیشرفت جنگ در افغانستان است - دانشمندان دیوانه پنتاگون به جنگ میروند ما به دانشمندان دیوانه در «دارپا» که خود را برای جنگ سال 2030 آماده میکنند عادت کردهایم. اما در سال 2011، اولویت اول سازمان تمرکز بر جنگهای سال 2011 بود. «رجینا دوگان»، مدیر سازمان گفت: «خیال پردازی جا و زمان دارد. اما جای آن دارپا نیست.» برای سازمانی که میلیونها دلار صرف میکند تا روباتهایی بسازد که قادر به تغییر شکل باشند و یا اعضایی بسازد که با استفاده از ذهن قابل کنترل باشند، اینها جملاتی انقلابی هستند. یکی از مهمترین پروژههای دارپا، یکی از مخفیترین پروژههای آن نیز به شمار میرود. این پروژه که با عنوان «نکسوس 7» شناخته میشود، در جستجوی ابعاد مخفی پیشرفت جنگ در افغانستان است. مثلاً: قیمت میوه در جلالآباد هنگامیکه خشونت بطور قابل پیشبینی بالا یا پایین است تثبیت میشود. اما این یک برنامه اطلاعاتی است که عمداً همان چیزی نیست که دارپا مأمور انجام آن شده است. اما «رجینا دوگان»، «نکسوس 7» را راهی برای کمک دارپا به جنگ عراق میداند - حتی اگر بسیاری از کسانی که در افغانستان مشغول خدمت هستند این ایده را که میتوانند از قیمت موز چیز جدیدی یاد بگیرند تمسخر کنند. «نکسوس 7» از مشغولیت ذهنی کنونی دارپا در فراخوان عمومی جهت انجام کارها سرچشمه گرفت؛ و هیچ علامتی مبنی بر کاهش این مشغولیت در سال 2011 مشاهده نشد. این سازمان از نظرات مردم عادی برای طراحی پهپاد جاسوسی جدید استفاده کرد. دوگان حتی خودروی زرهی طراحی شده توسط فراخوان عمومی را به رئیس جمهور اوباما نشان داد. * دارپا تلاش میکند توجه هکرها را به خود جلب کرده و از همکاری آنان بهره گیرد در همین حال، دارپا در تلاش است جمعیت بسیار متفاوتی را به خود جلب کند: هکرهایی که عموماً از کارهای دولتی کنارهگیری میکنند. این سازمان برنامهای را معرفی کرد تا برای تحقیقات درمورد امنیت کامپیوتری درطول یک هفته پول نقد پرداخت شود. سخنوریهای شاعرانه دوگان در یک «گردهمایی سایبری» به منظور جلب هکرها بود. دارپا سالانه بیش از نیم میلیارد دلار را صرف جنگ با چیزی میکند که بسیاری معتقدند امروزه مهمترین مسئله امنیتی پنتاگون است: شبکه نفوذپذیر؛ شخصی آگاه که مصمم است این جایزه را برنده شود. البته دارپا چشم از آینده بر نداشته است. این سازمان بودجه برنامههایی مانند شترمرغ روباتیکی که سریعتر از «یوسان بولت» میدود، جمعآوری ایده برای سفینه فضایی قرن 22، جستجو برای زمانسنج اصلی حیات و تلاش برای استخدام سگ شما به عنوان «جنگجوی غیر معمول»، را تأمین میکند؛ و پس از آن میتوان به برنامه موشک «ماچ 20» اشاره کرد که برروی اقیانوس آرام شلیک کرد. باید دید تلاشهای دارپا کی به ثمر خواهد نشست. اما دوگان تحقیقات خود را فقط برروی برنامههای بلند مدت متمرکز کرده است. اما حداقل یک مورد در سال 2011 است که دوگان دوست دارد فراموش کند: او به یکی از پیمانکاران دارپا، که تصادفاً شرکت خانوادگی خودش است، بدهکار بوده است. * اسلام ستیزی به شدت در آمریکا رشد کرده و آنان اسلام را تهدیدی برای آمریکا میدانند - مربیان اف. بی. آی اسلام را با ستاره مرگ مقایسه میکنند سال گذشته، فدائیان اسلام ستیز در بخش پایین منهتن علیه مسجد «گراند زیرو» تظاهرات کرده و هشدار دادند که مسلمانان در تلاش هستند تا آمریکا را تسخیر کنند. محققان ضد تروریسم زیادی حرف آنان را جدی نگرفتند؛ آنهایی هم که گرفتند هشدار دادند که این معترضان به مبارزه با تروریسم ضربه خواهند زد. مشکل اینجا بود: این افراد دارای پشتوانهای در اف. بی. آی، وزارت دادگستری و ارتش بودند. یکی از رهبران اعتراضات مسجد «گراند زیرو»، «رابرت اسپنسر» در مقابل شنوندگانی از اف. بی. آی به سخنرانی پرداخته و کتابهای قطور ضداسلام او در قفسههای کتاب در مرکز تمرینات اف. بی. آی در «کوانتیکو» قرار گرفت. یکی دیگر از تحلیلگران ضدتروریسم در اف. بی. آی، «ویلیام گاثروپ» به مأموران این مرکز میآموزد که مسلمانان صدر اسلام رفتاری خشونت آمیز داشتند و حضرت محمد رهبری «فرقهای» بوده است. او به یکی از همکاران اف. بی. آی در نیویورک گفت که القاعده در مقایسه با تهدید کلی از سوی اسلام موضوعی «بیربط» است و او این امر را با سلاح عظیم «ستاره مرگ» متعلق به «امپراطوری کهکشان» مقایسه کرد. جای تعجب نیست که اف. بی. آی گمان میکند طرفداران فیلم «اینسین کلون پاسی» گروهی خشن هستند. اما قضیه محدود به همین دو مورد نیست، و این مشکل نیز فقط محدود به اف. بی. آی نیست. «گاثروپ» در جمع نظامیان اطلاعاتی سخنرانی کرده و در یک دانشکده اینترنتی به سربازان قدیمی آموزش میدهد. * اگر کنگره نتواند برسر کاهش کسری بودجه به توافق برسد، بیش از 600 میلیارد دلار از بودجه دفاعی 10 سال آینده آمریکا کاسته خواهد شد - ارتش از کاهش بودجه ناراحت است افسران ارتش با از دست دادن خونسردی خود سریع از کوره در نمیروند. اما راه سادهای است که یک سپهبد ارتش را دیوانه کنید: فقط به او بگویید بودجه شما کاهش یافته است. فرمانده نیروی دریایی، دریادار «جاناتان گرینرت» هشدار داد: «ما نخواهیم توانست از عهده نقشه مدیریت نیروی جهانی برآییم.» جانشین فرمانده نیروی هوایی نیز نگران است که ارتش توان مالی برای برنامه جدید او جهت جنگ مشترک دریایی و هوایی را نخواهد داشت. اگر ارتش آمریکا به بودجه سال 2007 خود بازگردد، تمام این کابوسها به حقیقت خواهد پیوست. آمریکا از حادثه یازدهم سپتامبر تا کنون 5 تریلیون دلار صرف دفاع از کشور کرده است. اگر تغییر در بودجه اتفاق نیفتد، 5 تریلیون دلار دیگر نیز در 10 سال آینده هزینه خواهد شد. اما آمریکا بدهی زیادی به چین دارد و در تلاش است یک کسری بودجه عظیم در دولت را سروسامان دهد. یکی از نظرات کنگره این بود که اگر قانونگذاران نتوانند برسر مسئله کاهش کسری بودجه به توافق برسند، بیش از 600 میلیارد دلار از بودجه دفاعی تا سال 2022 کاسته شود. آنها به توافق نرسیدند و صدای ناله و شکایت به گوش میرسد. * اگر بودجه ارتش آمریکا کاهش یابد، نخواهند توانست بسیاری از برنامههای خود را انجام دهند اگر کاهش بودجه ادامه پیدا کند، قطعاً برخی برنامههای پیشرفته تسلیحاتی و تحقیقاتی تحت تأثیر قرار خواهند گرفت؛ و احتمالاً باید با سوپر لیزرها خداحافظی کنید؛ و احتمالاً فشار برای مهار بزرگترین برنامه تسلیحاتی پنتاگون، یعنی جنگنده «جوینت استرایک» چند تریلیون دلاری، افزایش خواهد یافت. اما این پایان جهان نیست. صنایع دفاعی ممکن است مدعی شوند که اگر بودجه خود را از دولت دریافت نکنند، رکود اقتصادی اتفاق میافتد. وزیر دفاع «لئون پانتا» با تندی میگوید ما در حال تبدیل به یک کشور هستهای هستیم. اما بزرگترین کاهش بودجه پیشنهادی ممکن است فقط هزینههای دفاع را به سطح سال 2007 بازگرداند. اکنون پانتا با تعویق کاهش بودجه دفاعی موافقت کرده و منتظر است تا عصبانیت سپهبدها را سال آینده تشدید کند. * با وجود خروج نیروهای آمریکا از عراق، هنوز 5500 مزدور این کشور در آمریکا مستقر هستند - جنگ عراق مزدورانه پیش میرود جنگ عراق این ماه به پایان رسید. تمام سربازان پس از هشت سال و نیم جنگ و خونریزی در بغداد به کشور بازگشتهاند. اما این اتمام جنگ یک توضیح بزرگ دارد: ارتشی اجیر شده هنوز به جا مانده است. حدود 5500 مزدور از سفارتخانههای قلعهمانند آمریکا و دیپلماتهایی که آنجا کار میکنند محافظت خواهند کرد. آنها برای وزارت کشور کار میکنند، که در گذشته، هنگامی که 17 عراقی را در یکی از بدترین رسواییهای جنگ کشت، ثابت کرده است قادر نیست حتی بخش کوچکتری از پیمانکاران امنیتی را کنترل نماید. از هم اکنون این نگهبانان هرکاری میکنند، از اسکورت گرفته تا تخلیه هوایی پزشکی و عملیات جستجو و نجات؛ و وزارت کشور جلوی هرگونه نظارت بر نحوه فعالیت آنان، از جمله اینکه چه زمان میتوانند به عراقیان شلیک کنند، را گرفته است.