حامیان دولت، ضلع سوم انتخابات مجلس!

اولا، بسیاری از افرادی که با هدف حمایت از دولت در انتخابات مجلس کاندیدا می‌شوند، مشکل خاص و حادی برای عبور از فیلتر تایید صلاحیت‌ها ندارند. دوما، تیغ تایید صلاحیت‌ها اگر زیاد هم برنده باشد با واکنش شخص دوم کشور روبرو خواهد شد؛ که در شرایط فعلی، دلسوزان از افتراق بیشتر بین ارکان حکومتی کشور حذر دارند.

کد خبر : 178738
اعتدال: در طول سی و سه سالی که از عمر جمهوری اسلامی می‌گذرد، همواره شرایط به گونه‌ای رقم خورده است که صف بندی‌های انتخاباتی دو سویه بوده است، اما این بار باید قبول کرد که دیگر انتخابات دو قطبی نیست. در انتخابات دور نهم ریاست جمهوری بود که گرو‌هی اصولگرا، تئوری انتخابات سه قطبی را پایه ریزی کردند و هر چند در آن هنگام توفیقی تصاحب ننمودند، اما باید این واقعیت را اصولگرایان بپذیرند که این بار گروه سومی پیدا شده که می‌تواند در شرایط خاص، حتی اکثریت کرسی‌های پارلمان را تصاحب کند و مشخصه بارز آن این است که خود مدعی است و تاکید هم دارد که با هیچ یک از طیف‌های چپ یا راست همسویی ندارد. بعد از انتخابات ریاست جمهوری سال 84 بود که محمود احمدی نژاد و همراهانش بعد از راهیابی به پاستور، مدعی شدند که نه تنها وام‌دار هیچ جناح و گروهی نیستند، بلکه جریانی هستند که تنها از حمایت و عقبه مردمی برخوردار هستند و دلیل انتخاب آنها، نه حمایت اشخاص بلکه تلاش‌های گروهی همراهان نزدیک محمود احمدی‌نژاد و اقبال عمومی به شعارها و مواضعی است که وی در مقابل دو جناح دیگر اتخاذ کرده است. این طرز فکر که در ابتدا از سوی اصولگرایان نوعی شوخی محسوب می‌شد، رفته رفته پررنگ تر و پرحجم تر شد تا آنجا که در انتخابات مجلس هشتم و شورای شهر سوم، رایحه خوش خدمت شکل گرفت و با حمایت‌های خاص دولت، وارد عرصه انتخابات شد. این گروه کم تجربه و ناکارآمد، هر چند نتوانست توفیق چندانی کسب کند، اما با ارائه لیست جداگانه، زمینه را برای تحقق اهداف صحنه‌گردانان نزدیک به رئیس جمهور مهیا کرد و از آن پس بود که شخص رئیس دولت در سخنرانی های خود بر طبل جدایی از راستهای سنتی ـ اصولگرایان ـ کوبید و تا آنجا پیش رفت که در برخی مسایل، موضع‌گیری‌هایی جنجالی انجام داد تا به مردم نشان دهد به خطوط قرمز اصولگرایان و حتی اصلاح‌طلبان توجهی ندارد و برای خود خط و مشی خاصی دارد. هر چند تا انتخابات ریاست جمهوری دهم، احمدی نژاد چندان هم جانب احتیاط را رها نکرد و سعی کرد با نفوذ افراد نزدیک به خود در بدنه اصولگرایان، حمایت‌های ضمنی و علنی آنها را با خود به همراه داشته باشد، اما حامیان اصولگرای احمدی نژاد که در رقابت فی‌مابین هاشمی و احمدی نژاد تمام تخم مرغ‌های خود را در سبد فردی به نام احمدی نژاد چیده بودند و امید داشتند با فشارهایی که بر او و اطرافیانش وارد می‌کنند او را همچنان در دایره خودی‌ها حفظ کنند، در عقب نشینی تعجب برانگیزی، منتقدین اصولگرای احمدی‌نژاد را از قطار انتخابات مجلس هشتم پیاده کردند و عملا نه تنها منتقدین جدید، بلکه نمایندگانی که بر سر مسایلی همچون ادعای دوستی با مردم اسراییل و تجلیل از سربازان انگلیسی، از سیاستها و عملکرد احمدی‌نژاد انتقاد کرده بودند، از فهرست اصولگرایان متحد حذف شدند. حمایت‌های جریان اصولگرایی از احمدی‌نژاد که بی‌پایان به نظر می‌رسید، در انتخابات ریاست جمهوری دهم نیز در حالی شامل حال وی می‌شد که این بار دیگر نزدیکان او اختلاف نظر یاران احمدی‌نژاد با اصولگرایان را یکی از مزیت‌های وی بر سایر رقبا تلقی می‌کردند و از بیان نمودن آن در عرصه‌های رقابت‌های انتخاباتی، پروایی نداشتند. بعد از انتخابات ریاست جمهوری 88 و ماجراهای پیش آمده حول معاون اولی اسفندیار رحیم مشایی و سپس انتصاب وی به عنوان رئیس دفتر، اصولگریان که در جلسات خصوصی خود از ساز مخالفی که احمدی‌نژاد می‌زند به شدت گلایه می‌کردند، اسفندیار را سیبل قرار داده و با بیراهه کشاندن حامیان خود، به جای بیان واقعیت موجود، مشایی را مشکل معرفی کردند؛ موضوعی که تعداد زیادی از فعالان سیاسی اصولگرا را نیز بر آن داشت تا از آن رویه انتقاد کرده و با اشاره به احمدی نژاد، وی را عامل بسیاری از حاشیه‌های ایجاد شده برشمردند. اما اکنون در چهارمین انتخاباتی به سر می‌بریم که احمدی‌نژاد در کرسی ریاست جمهوری قرار دارد و در حالی که تعدادی از اصولگرایان به این دل‌خوش کرده‌اند، که شاید معجزه‌ای حاصل شود و حامیان احمدی‌نژاد از ارائه لیستهای جداگانه، خودداری کنند و به ائتلاف 8+7 بپیوندند، عده‌ای دیگر به دنبال این هستند تا با پر رنگ کردن انتقادات به دولت تحت عنوان جریان انحرافی، عرصه را برای حضور این گروه در انتخابات تنگ تر کنند. تعداد مسایلی که در این زمینه مطرح شده است را اگر برشماریم، از ظرفیت این مجال خارج است، طرح اتهام اقدامات مسلحانه، مخارج 900 میلیاردی از بیت المال برای انتخابات آتی، نفوذ در شورای نگهبان، همه و همه داستان‌هایی است که به نظر می‌رسد برای زمینه‌چینی برای برخورد قهری با این گروه تدارک دیده می‌شوند، اما در این بین دو نکته حائز اهمیت است؛ اولا، بسیاری از افرادی که با هدف حمایت از دولت در انتخابات مجلس کاندیدا می‌شوند، مشکل خاص و حادی برای عبور از فیلتر تایید صلاحیت‌ها ندارند. دوما، تیغ تایید صلاحیت‌ها اگر زیاد هم برنده باشد با واکنش شخص دوم کشور روبرو خواهد شد؛ که در شرایط فعلی، دلسوزان از افتراق بیشتر بین ارکان حکومتی کشور حذر دارند. از سوی دیگر تعدادی از اصولگرایان در این مدت تلاش کرده‌اند تا با نزدیک نشان دادن اصلاح‌طلبان با یاران احمدی‌نژاد، توپ را به زمین حریف بیندازند، که این موضع گیری با تکذیب‌های مکرر اصلاح‌طلبان و تمسخر این مواضع از سوی رسانه‌های دولتی، همچون روزنامه ایران و نبود شواهد و دلایل کافی و متقن برای اقناع افکار عمومی به شکست منتهی شد. اکنون در فاصله‌ای کمتر از سه ماه به انتخابات ، تمام زمینه‌ها برای حضور طیفی به غیر از اصلاح‌طلبان و اصولگرایان فراهم شده و این در حالی است که اصولگرایان همچنان به دنبال رقیب سنتی خود می‌گردند، اما‌ نه تنها اصلاح‌طلبان تمایلی به رقابت ندارند، بلکه رقیبی جدید پا به عرصه گذاشته که اصولگرایان سنتی حتی رقابت با آن را برای خود نوعی شکست می‌دانند، اما گویا برای آنها چاره‌ای باقی نمانده و محمود احمدی نژاد با دور زدن اصولگرایان، به آرزوی دیرین خود نزدیک شده و طیف سومی را در فضای سیاسی ایران ایجاد نموده است. هر چند هنوز برای اظهار نظر در مورد اینکه آیا این طیف می‌تواند، موفقیت خاصی در انتخابات مجلس کسب کندیا خیر ، باید صبر کرد اما آنچه مشخص است این است که در بدنه اصولگرایی نه تنها وحدتی ایجاد نشده، بلکه گروهی متولد شده که دیگر احساس قرابتی با اصولگرایان ندارند.
لینک کوتاه :

با دوستان خود به اشتراک بگذارید: