خسرو معتضد: برخلاف گفته معاون اول رئیس جمهور، گرسنگی آشکار و پنهان زیاد است
به هر حال ما ۱۵۰ سال است داریم ایران را میسازیم. از عهد امیرکبیر به این سو، در این ۳۳ سال اخیر هم خیلی کار شده، اما رفاه و معیشت مردم با مشکلات فراوان روبه رو است.
خسرو معتضد در یادداشتی در روزنامه قدس نوشت: طلبهای زیادی بابت بازنشستگی از دولت دارم. در سالهای گذشته که به صورت متناوب در زمانهای مختلف در وزارتخانهها و سازمانهای دولتی خدمت کردهام و ابلاغ اداری دارم، اما دولت طلبهای مرا نمیدهد و امسال سال بعد میکند. تا زمانی که میتوانم قلم بزنم زندگی میکنم. در دوران سالخوردگی و از کار افتادگی لابد سرنوشتم مانند مرحوم استاد ابراهیم صفایی خواهد شد که زندگیاش سامان نداشت و هیچ کس به فکر مردی نبود که بیش از صد کتاب و هزار مقاله تحقیقی نوشته بود. به هر حال من، هم کار میکنم هم به فرزندانم یارانه میدهم. این قبضهای جدید برق و آب و گاز و تلفن بیشتر مردم را کلافه و عاجز کرده است، اما دولت کاری به حقایق ملموس ندارد. دولت در آسمانها سیر میکند و ایران را بهشت برین میبیند. دولت قول میدهد و باز هم قول میدهد در هر سفر استانی قولها و قولها میدهد، مصوبهها امضاء میکند، ولی بیشتر مصوبات اجرایی نمیشود. وضعیت معیشت و رفاه مردم هزار کاستی دارد. برای درمان بیماریها چون مردم پول ندارند قضایای مهم جسمی را وا مینهند. لعنت بر کسانی که بگویند در این مملکت راه و راه آهن و بندر و فرودگاه و بزرگراه ساخته نشده است. برق و آب سالم به روستاها راه نیافته است. مردم چشم دارند و میبینند. این همه که من و امثال من جوش میزنیم بلای جنگ از ایران دور بماند، برای این است که از حمله مغول به ایران در سال ۶۱۶ ه. ق و سپس فتنه افغانها در سال ۱۱۳۵ ه. ق، این مملکت روی آبادانی ندید. این مملکت ویران شد، قناتهای آن خشک و مزارع آن بایر شد. شهرهای آباد آن ویرانه شد. هر چه صفویه ساخت، فتنه هفت ساله افغان آن را نابود کرد. قحطی و طاعون و وبا و سیل و زلزله و حمله ترکان عثمانی در دورههای پس از سقوط اصفهان کشور را کم جمعیت کرد. جمعیت ایران را از رقم تقریبی ۳۳ میلیون در ۱۷۲۲ میلادی به ۶ میلیون کاهش داد. جمعیت ایران در سال ۱۹۰۰ میلادی/ ۱۲۷۹ ه. ش تازه به حدود ده میلیون رسید. این اراجیفی که محمد قلی مجد در آمریکا سر هم میکند که ایران ۲۰ میلیون جمعیت در سال ۱۹۰۰ داشته که ۹ میلیون آن در جریان جنگ اول مردهاند دروغ و بیاساس است. جمعیت ایران در اواخر دوران سلطنت رضاشاه تازه ۱۶ میلیون شده بود. در دوران مصدق به هفده- هجده میلیون رسید، این جمعیت ۷۵ میلیونی ایران در تاریخ ۲۸۰۰ ساله ایران بیسابقه است. جمعیتشناسان معتبر جهانی جمعیت کره زمین در زمان ظهور مسیح (ع) را ۳۰۰ میلیون نفر برآورد کردهاند. به هر حال ما ۱۵۰ سال است داریم ایران را میسازیم. از عهد امیرکبیر به این سو، در این ۳۳ سال اخیر هم خیلی کار شده، اما رفاه و معیشت مردم با مشکلات فراوان روبه رو است. بر خلاف گفته آقای محمدرضا رحیمی- معاون اول رئیس جمهور- گرسنگی آشکار و پنهان در ایران فراوان است. مردم در ستون «حرف مردم» یکی دو روزنامه ایرادهای زیادی به اظهار اطمینان آقای رحیمی که در ایران هیچ کس گرسنه نیست، گرفته بودند. دولت همواره قول میدهد ظرف سه ماه آینده یعنی ماههای آینده تا پایان سال ۵/۲ میلیون بیکار را سرکار بفرستد. عجالتاً دل خانواده به ورقه لیسانس و فوق لیسانس دانشگاه آزاد خوش است که هر سال چند ده هزار نفر را از دانشگاه به بیرون هل میدهد و همه بیکار و در جستجوی کارند. دولت همواره وعده میدهد. اما کارها بسامان نیست.