دولت هیچ حمایتی از خانوادهها نمیکند/ تورم و خط فقر۷۰۰هزار تومانی، افزایش کودک کار را به دنبال دارد
وقتی دولت درآمد ۷۰۰ هزارتومان را خط فقر اعلام میکند خودتان میتوانید حدس بزنید چند درصد مردم زیر خط فقر هستند. وقتی هیچ حمایتی از خانوادهها صورت نمیگیرد خانوادهها برای کمک خرج مجبور به استفاده از کودکانشان میشوند.
کد خبر :
178177
سرویس اجتماعی فردا: کودکان کار وخیابان، کودکانی که در دوران شاداب کودکی به جای دویدن و خندیدن، بازی کردن و آموختن به دریای بیرحم جامعه بدون هیچ پشت و پناهی وارد میشوند و جنگ خود را آغاز میکند تا از فرط نداری نمیرند. گرایش این کودکان به کار برای در آوردن نان و روزی، تبعات سنگینی برای جامعه دارد و آسیبهای شدیدی این کودکان را تهدید میکند. برآن شدیم تا درباره این کودکان با پدر مددکاری اجتماعی ایران، دکتر مصطفی اقلیما به گفتوگو بنشینیم.
به نظر شما چرا هر روز بر تعداد کودکان کار خیابانی افزوده میشود؟ در تمام دنیا، تورم و فقر عامل اصلی افزایش کودکان خیابانی است. هرچه میزان فقر افزایش پیدا کند، میزان درآمد کاهش و هزینهها افزایش پیدا میکند، بنابراین شاهد افزایش کودکان کار و خیابان هم هستیم. وقتی دولت درآمد ۷۰۰ هزارتومان را خط فقر اعلام میکند خودتان میتوانید حدس بزنید چند درصد مردم زیر خط فقر هستند. وقتی هیچ حمایتی از خانوادهها صورت نمیگیرد خانوادهها برای کمک خرج مجبور به استفاده از کودکانشان میشوند.
آیا قوانین موجود نمیتواند مانع استفاده از کودکان برای انجام کار باشند؟ قوانین موجود عملا هیچ کاری نمیتواند انجام بدهد. دولت هم نمیتواند این کودکان را جمع آوری کند. چون جایی برای نگهداری این کودکان وجود ندارد. بچههای کار، معلولی از علتهای جامعه هستند. باید برای کاهش کودکان علتها را جمع کنیم. قوانین حمایتی باید فعال بشوند. دولت باید از کودکان بد سرپرست، بدون سرپرست، طلاق، پدر و مادر زندانی حمایت کند. باید به دنبال ریشه مشکلات رفت و به فکر حل آن بود. قانون هم زمانی اجرایی خواهد بود و به کار میآید که راه حلها و علتها بررسی شود و عوامل به
وجود آورنده کودکان کار به صورت ریشهای حل بشود.
آیا کمکهای حمایتی میتواند مشکل این کودکان را حل کند؟ کمکهای حمایتی کمیته امداد و بهزیستی چندان موثر نیست. کمکها باید مثل کمک یک پدر یا مدد کار اجتماعی باشد تا بچهها و مادرانشان را مورد حمایت قرار بدهند. این کمکها باید به صورتی باشد که کودکان دچار حقارت و سرخوردگی نشوند. کمکهای حمایتی هم که توسط NGOها صورت میگیرد، کمکی نخواهد کرد. سر و وضع کودکان نو میشود ولی همچنان کار میکنند. پس مشکلی حل نشده است. NGOها میتوانند نظر و ایده بدهند تا نهادهای دولتی انجام بدهند. وقتی حمایتها دوستی و اصولی باشند احساس شرمندگی هم وجود نخواهد داشت.