جریمه می شوم ، پس هستم
گرچه ما ایرانیان نسبت به فرهنگ رانندگی صحیح دچار تاخر فرهنگی هستیم و از رانندگی تنها گاز و بوق وسبقت را آموخته ایم . اما نسبت به موضوعی چون جرایم رانندگی نیز دچار این تاخر فرهنگی هستیم.
خبرآنلاین: امروز یعنی شنبه سوم دی ماه مصادف است با روز اول اجرای طرح جدید پلیس راهنمایی و رانندگی در راستای افزایش جریمه ها و پوشش موتور سواران و عابران توسط این قانون جدید. اما به راستی اگر از همین روز اول نسبت به موفقیت این طرح به عنوان ناجی کنترل رفتارهای غلط ترافیکی شک کنیم ،شک بی جایی نکرده ایم. جریمه به عنوان یک عامل مهار کننده رفتار غلط اجتماعی گرچه لازم است و لزوم آن در کشورهای پیشرفته اروپایی به اثبات رسیده است اما شرط کافی مهار کژ رفتاری نیست. در این میان موضوع گم شده ای هست که مکمل جریمه است و آن داشتن فرهنگ جریمه است. گرچه ما ایرانیان نسبت به فرهنگ رانندگی صحیح دچار تاخر فرهنگی هستیم و از رانندگی تنها گاز و بوق وسبقت را آموخته ایم . اما نسبت به موضوعی چون جرایم رانندگی نیز دچار این تاخر فرهنگی هستیم. تاثیر گذاری جرایم در مهار رفتار نادرست مستلزم چند عامل اجتماعی - روانی مهم است. اول این که فرد جریمه را به عنوان یک پدیده کنترل اجتماعی به رسمیت بشناسد.بسیاری از ما جریمه را وسیله ای برای پر کردن جیب راهنمایی و رانندگی و دولت می پنداریم.و ماموران راهنمایی و رانندگی را جوانان شهرستانی که با برگ جریمه عقده های پنهان می گشایند. مرحله دوم پذیرش خطاست، در کشورهایی اروپایی گرچه مبلغ جرایم بالاست اما عنصری به نام پذیرش در میان است . گرچه ممکن است فرد از پولی که باید بپردازد عصبانی شود اما می داند که این نتیجه مستقیم رفتار خود است نه پدر کشتگی پلیس با وی. مرحله سوم پذیرش روح جمعی پدیده ترافیک و متعلقات آن از جمله جریمه هاست بسیاری از ما ایرانیان در برخورد با رانندگی بسیار فرد گرا هستیم و رانندگی ما نه ملهم از قوانین ترافیکی که متاثر از شخصیت درونی و اغلب عصبانی و برتری طلبانه ماست. کافیست یک تحقیق روانشناسی در ارتباط با رفتارهای ترافیکی ما ایرانیان و ارتباط آن با روان نژندی های غالب بپردازیم تا به نتایج شگفت برسیم. یا نظر غالب مردان راننده را راجع به رانندگی زنان بپرسیم که بسیاری حقی برای رانندگی آنان در ذهن خود قایل نیستند اگر چه که ممکن است برای همسرانشان اتومبیل های گران قیمت نیز خریده باشند! این فرد گرایی باعث می شود ما روح حاکم بر جریمه ها که به نفع پدیده جمعی رفتار صحیح ترافیکی است را درک نکنیم و خود را با اقتصادی بودن یا سیاسی بودن اغراض پنهان این طرح سرگرم کنیم و از هر فرصتی برای دور زدن پلیس و جریمه ها استفاده کنیم. بسیار دیده ایم افرادی را که خلافی بالای پانصد هزار تومان را به عنوان سند افتخار می دانند و کم کردن آن در کمیسیون راعملی در حد سلحشوری. به نظر می رسد این طرح در مرحله اول با ایجاد نارضایتی به طور موقت پاره ای از رفتارهای غلط را اصلاح کند اما در بلند مدت به نحوی فرسایشی تاثیرش را از دست داده و دوباره همان آش و همان کاسه بر خیابانهای شهرهای کشور حکومت خواهد کرد.