تاملی در دروغ عجیب ارتباط فامیلی شهردار و معاونش
این استاد دانشگاه به نکته مهم دیگری نیز اشاره کرده بود: «عدم وجود مدعی العموم برای مسائل اخلاقی». همانند مطلب رسانه وابسته به دولت که معاون شهرداری تهران را پسر عمه شهردار خوانده بود! که نمونهای از زیرپا گذاشتن اخلاق است
همشهریآنلاین: چندی پیش گفتگویی از عماد افروغ منتشر شده بود با این مضمون که «چرا عدهای با سوار شدن بر موجی از تهمت و افترا به نان و نوا میرسند» مطلبی هم در رسانه وابسته به دولت بود که بسیار قابل تامل است. روزنامه وابسته به دولت که این روزها از آن به عنوان بولتن جریانی خاص یاد میشود در اقدامی جدید و قابل تامل مدعی شده است سید جعفر هاشمی تشکری معاون شهردار تهران پسر عمه محمد باقر قالیباف است و از این نسبت خانوادگی ساختگی برای تکمیل خبر و گزارش خود سوء استفاده کرده است. نوشته این رسانه از آن منظر قابل تامل است که محمد باقر قالیباف شهردار تهران اصلا عمهای ندارد که بتواند پسر عمه داشته باشد. هر چند که اصل موضوع با علم به این که شهردار تهران عمهای ندارد منتفی است و جای تردیدی را باقی نمیگذارد اما باید این اقدام را از ابعاد دیگری نیز مورد بررسی قرار داد و بررسی کرد که چرا عدهای برای رسیدن به اهداف خود متوسل به دورغ آن هم از این نوع میشوند. شهردار و مدیران شهری بارها و بارها اعلام کردهاند و از مردم و مسئولان خواستار مشارکت هر چه بیشتر برای پیشرفت و آبادانی کلانشهر تهران شدهاند و در این راستا انتقادپذیری را سرلوحه امور خود قرار دادهاند اما آن چه رسانه مذکور به آن پرداخته تخریبی است هدفمند. به طور حتم اگر همین رسانه به نقد سازنده شهردار و شهرداری میپرداخت نه تنها ایرادی بر آن وارد نبود بلکه این موضوع میتوانست سرمنشاء تحولاتی برای مجموعه شهری تهران نیز شود. این تخریبهای هدفمند در حالی از سوی گروهی خاص صورت میگیرد که محمد باقر قالیباف به عنوان شهردار تهران و نماینده پایتخت کشورمان چندی پیش افتخاری بزرگ را نصیب کشور اسلامی ما کرد. در دهمین اجلاس متروپلیس (اتحادیه کلانشهرها و پایتختهای جهان)، پایتخت ایران به عنوان یکی از ۱۰ شهر برتر جهان در زمینه ارتقای کیفیت زندگی شهروندان مورد قدردانی قرار گرفت. این جایزه به دلیل تلاش برای ارتقای کیفیت زندگی شهروندان به ویژه در زمینه توسعه حمل و نقل عمومی و بهره گیری از روشهای مناسب نظیر سامانه BRT ، دوچرخههای عمومی به تهران تعلق گرفته است. به غیر از شهر تهران شهرهایی نظیر ملبورن، مونترال، سئول، تایپه، مکزیکوسیتی و ریودوژآنیرو نیز از سوی متروپلیس مورد قدردانی قرار گرفتند. عماد افروغ استاد دانشگاه چند پیش گفتگویی را انجام داده بود که در این گفتگو از بداخلاقیهایی که در چند سال گذشته قارچ گونه در محافل سیاسی، اقتصادی، فرهنگی و اجتماعی در حال رشد است گلایه کرده بود. مانند همین بد اخلاقی صورت گرفته از سوی رسانه وابسته به دولت. او در این گفتگو تاکید کرده بود که همواره از مدرک و اسناد سخن گفته میشود ولی هرگاه که پای حقیقت و شفافیت پیش میآید مدرکی نمی بینیم. مثلا در خصوص «مافیاهای مختلف و مفاسد اقتصادی» که سالیان سال بر سر زبانها است خبری از مدرک و سند نیست. چون به نظر میرسد قرار نیست مدرکی افشا شود. قرار است عدهای صرفا نان چنین ادعاهایی را خورده و اگر از آنان در خصوص مفاسد اقتصادی مدرکی درخواست شود مدام شهرام جزایری را از کشو بیرون کشیده و بعد از فروکش کردن فضای پرسش ، آن را تا زمان دیگر سر جای خود بازگرداند. اما افروغ سئوال جدیتری را نیز مطرح کرده بود . او گفته بود : چرا باید زمینه اجتماعی جامعه فراهم باشد تا به راحتی عدهای روی موجی از هتاکیها، تهمتها و شایعات سوار شده و به قدرت و منفعت برسند.افروغ معتقد است فضای سیاسی کشور باید به سمت عقلانیت، صراحت و صداقت پیش برود تا بین تمامی دلسوزان انقلاب و نظام جمهوری اسلامی ایران وحدت حاصل شود. این استاد دانشگاه به نکته مهم دیگری نیز اشاره کرده بود: «عدم وجود مدعی العموم برای مسائل اخلاقی». همانند مطلب رسانه وابسته به دولت که معاون شهرداری تهران را پسر عمه شهردار خوانده بود! که نمونهای از زیرپا گذاشتن اخلاق است. افروغ در این زمینه معتقد است که در برابر تمامی این شایعات، تهمتها و هتاکیها جایگاه مدعی العموم کجاست ؟ چرا باید تنها مدعی العموم سیاسی باشد. چرا مدعی العموم اخلاقی وارد عرصه برخورد با تمامی این بی اخلاقیها نمیشود؟ به نظر میرسد اولین جریانی که باید مورد سوال و بازخواست مدعی العموم قرار بگیرد همین هتاکان و شایعه پراکنان باشند. این چهره اصولگرا با طرح دو سوال دیگر ادامه داده بود: سوال مهم این است که چرا عدهای با سوار شدن بر موجی از تهمت و افترا به نان و نوا میرسند. اما سوال مهمتر این است که چرا این عده میتوانند به نان و نوا برسند. اشکال به کجا باز می گردد. البته افروغ راه حل هم نشان داده بود. راه حل این استاد دانشگاه برای مشکلات فعلی جامعه «افتادن انقلاب به دست آدمهای اصیل است» ، «چهرههایی که خصایل اخلاقی مطلوب داشته و ملتزم به انقلاب هستند . حال ممکن است در تاکتیک و روشها متفاوت باشند ولی این مهم نیست . مهم این است که گفتمان انقلاب زنده و این جریان معتقد عملی کردن «وحدت در عین کثرت» باشند.