استان نیوز: دردوران جنگ تحمیلی بعنوان سرباز وظیفه در خدمت ارتش جمهوری اسلامی ایران درآمد و به همراه لشکر ۹۲ زرهی مورخ ۱۸/۱۲/۱۳۶۲ به منطقه عملیاتی جزیره مجنون اعزام شد.
. پس از گذشت چند ماه در تاریخ ۲۱/۴/۱۳۶۳ در این منطقه عملیاتی در اثر تک شیمیایی دشمن از ناحیه صورت، گردن، ریه و چشم دچار ضایعه میشود که بعدها در شورایعالی پزشکی در ارتش اعلام شد بیماریهای وی به علت ضایعات ریوی+ضایعات پوستی دی ال ای+پر خونی ملتحمه دو چشم و لک پاراسنترال قرنیه چشم راست میتواند ناشی از مصدومیت شیمیایی باشد.
بر اساس این نظریه، ارتش وی را مشمول بند (الف) در خصوص جانبازان وظیفه دانسته است. گفته می شود در ارتش برای جانبازان وظیفه دو بند (الف) و (ج) وجود دارد که مطابق آن، بند (الف) تا 39% جانبازی را شامل می شود که تنها برای یک بار دویست هزار تومان کمک هزینه دریافت می کنند، اما بند (ج) جانبازان 40% به بالا را شامل می گردد که حقوق و دفترچه بیمه دریافت می نمایند.
عبدالرحمان بهروزی، اهل و ساکن روستای زیارت دشتستان در استان بوشهراما، با 36% جانبازی تایید شده در بند (الف) قرار گرفته است؛ درصدی که هرگز با ظاهر پریشان و صدای نفسهایش همخوانی ندارد!
بهروزی به دلیل از بین رفتن مدارک بالینی مربوط به مجروحیت شیمیایی خود در بیمارستان 578 نیروی زمینی ارتش در اهواز، با مشکلات زیادی روبرو شد و حتی سر و گردن تاول زده اش نیز نمی توانست حقانیتش را به مسئولین ثابت نماید، تا اینکه گواهی بیمارستان 578 را ضمیمه پرونده خود کرد، گواهی ای که در آن آمده بود: "به دلیل اینکه تمام پرونده های بیماران و مجروحین قبل از سال 70 بر اثر جابجایی های مکرر و جنگ تحمیلی از بین رفته علیهذا با بررسی های بعمل آمده از دفاتر ورود و خروج بیماران نامبرده در تاریخ 21/4/1363 به این بیمارستان اعزام و تحت درمان و رادیوگرافی قرار گرفته و با دستورات
دارویی ترخیص شد." با وجود این گواهی نیز ظاهرا برخی هنوز نمی خواهند قبول کنند که وی یک جانباز شیمیایی است.
لازم به ذکر است در صورتجلسه کمیسیون احراز جانبازان شیمیایی نیز به آلوده بودن منطقه عملیاتی مذکور که این جانباز در آن حضور داشته است اشاره شده است.
بر اساس این نظریه، ارتش وی را مشمول بند (الف) در خصوص جانبازان وظیفه دانسته است. گفته میشود در ارتش برای جانبازان وظیفه دو بند (الف) و (ج) وجود دارد که مطابق آن، بند (الف) تا ۳۹% جانبازی را شامل میشود که تنها برای یک بار دویست هزار تومان کمک هزینه دریافت میکنند، اما بند (ج) جانبازان ۴۰% به بالا را شامل میگردد که حقوق و دفترچه بیمه دریافت مینمایند.
عبدالرحمان بهروزی، اهل و ساکن روستای زیارت دشتستان در استان بوشهراما، با ۳۶% جانبازی تایید شده در بند (الف) قرار گرفته است؛ درصدی که هرگز با ظاهر پریشان و صدای نفسهایش همخوانی ندارد!
بهروزی به دلیل از بین رفتن مدارک بالینی مربوط به مجروحیت شیمیایی خود در بیمارستان ۵۷۸ نیروی زمینی ارتش در اهواز، با مشکلات زیادی روبرو شد و حتی سر و گردن تاول زدهاش نیز نمیتوانست حقانیتش را به مسئولین ثابت نماید، تا اینکه گواهی بیمارستان ۵۷۸ را ضمیمه پرونده خود کرد، گواهیای که در آن آمده بود: «به دلیل اینکه تمام پروندههای بیماران و مجروحین قبل از سال ۷۰ بر اثر جابجاییهای مکرر و جنگ تحمیلی از بین رفته علیهذا با بررسیهای بعمل آمده از دفاتر ورود و خروج بیماران نامبرده در تاریخ ۲۱/۴/۱۳۶۳ به این بیمارستان اعزام و تحت درمان و رادیوگرافی قرار گرفته و
با دستورات دارویی ترخیص شد.» با وجود این گواهی نیز ظاهرا برخی هنوز نمیخواهند قبول کنند که وی یک جانباز شیمیایی است.
لازم به ذکر است در صورتجلسه کمیسیون احراز جانبازان شیمیایی نیز به آلوده بودن منطقه عملیاتی مذکور که اینجانباز در آن حضور داشته است اشاره شده است.
عبدالرحمان بهروزی که در روستای خود به «حمید» معروف است میگوید: سالهای زیادی است که دنبال گرفتن حق خود هستم و علیرغم مکاتباتی که بین ارتش و بنیاد شهید و امور ایثارگران استان بوشهر صورت گرفته هنوز هم کسی دست من را نگرفته و کمکی به من نکرده است.
عبدالرحمان سالها بنایی میکرد ولی با وخامت وضع پوستی او و ناسازگاری با مصالح ساختمانی از جمله سیمان، وی دیگر قادر به ادامه حرفه خود نیست و اکنون تنها مرجع حامی او بنا به گفته خودش کمیته امداد حضرت امام خمینی (ره) است.
ناملایمتهای زندگی و بیتوجهی برخی مسئولین هرگز بهروزی را از انجام کارهای خیر باز نداشته است و بالعکس هرچه زندگی بر او تنگتر میشود رابطه وی با خدا و ائمه معصومین (ع) نزدیکتر میگردد. در سال ۷۹ زمانی که بقعه سید علاء الدین منصور (ع) رو به ویرانی میرفت و کسی هم برای ترمیم و بازسازی آن کاری نمیکرد، همین عبدالرحمان بود که با حقوق کارگری بارها به تهران سفر کرد و با ارتباط مستقیم با مسئولین میراث فرهنگی کشور و ارسال فیلم و عکس این بقعه مطهر را معرفی نمود که بعدها تا حدود زیادی ترمیم و به گفته خود او در فهرست آثار ملی ثبت شد. عبدالرحمان میگوید: در آن
سالها برای پیگیری مرمت بقعه سید علاءالدین منصور (ع) بسیار به میراث فرهنگی در بوشهر و تهران میرفتم تا اینکه به دلیلشناختی که از من داشتند بازسازی منزل شهید رئیسعلی دلواری را نیز به بنده دادند؛ ۱۲ نفر کارگر را با خودم به دلوار بردم و مدتها آنجا خدمت کردیم. سرباز سابق ارتش، بسیجی جان برکف امروز است و بارها گفته حاضرم جانم را فدای این انقلاب و رهبر عزیزم بکنم. اینجانباز دفاع مقدس در خصوص وضع پوستی خود به خبرنگار «استان نیوز» گفت: یک بار روی صورتم عمل جراحی انجام شد ولی بدلیل اینکه نمیتوانم داروها را تامین کنم دوباره عود کرده و بسیار سوزش دارد ولی با این
شرایط بد بین ارتش و بنیاد پاسکاری میشوم. وی میافزاید: من نمیدانم باید به بیماری خود برسم یا به خانواده و یا دنبال نامه نگاریها باشم!؛ تا امروز چند میلیون تومان خرج کردهام ولی به نتیجهای نرسیدهام و اگر روز اول میدانستم، این پولها را خرج دوا و درمان خودم و رسیدگی به خانوادهام میکردم. برخی وقتی میدیدند تلاشهای او در ثابت کردن حق خود به نتیجه نمیرسد اظهار میداشتند: او اگر حقی داشت به آن میرسید، هدف او تنها گرفتن پول از دولت است! تا اینکه دو سال پیش عبدالرحمان فرزند ارشد خود که جوانی ۱۸ ساله بود را به دلیل غرق شدن در آب رودخانه از دست داد، از
دیه چندین میلیونی گذشت تا ثابت کند او به دنبال مال حرام نیست که اگر بود از دیهای که حق خانوادهاش میبود نمیگذشت! عبدالرحمان بهروزی فرزند عسگر، جمعی لشکر ۹۲ زرهی ارتش جمهوری اسلامی ایران در جنگ تحمیلی که هم اکنون جانباز ۳۶% به حساب میآید ولی نه مستمری میگیرد و نه بیمه شده است، امروز مایوس از هرگونه بیمه دنیوی به بیمه حضرت ابوالفضل العباس متوسل شده و چندین سال است که با راه اندازی هیئتی بنام هیئت حضرت ابوالفضل، در مراسمهای مذهبی خصوصا در دهه اول ماه محرم با عشق، به اهل بیت (ع) خدمت میکند و به همه نیز ثابت کرده است که هیچ مصیبتی نمیتواند او را از راهی
که برگزیده منحرف سازد؛ ولی از همه اینها گذشته، واقعا رعایت بند (الف) ارتش واجبتر است یا رعایت حال این سرباز اسلام؟! شاید هم اصلا هنوز جانبازی وی ثابت نشده باشد! به امید روزی هیچیک از عاشقان اهل بیت (ع) با بیمهری روبرو نشوند.