آلسعود در آستانه فروپاشي
پيري و افزايش نارضايتيهاي مردمي خاندان آل سعود را در مسيري مشابه با سرنوشت اتحاد جماهير شوروي سابق قرار داده است.
ایسنا: اصطلاح "پيري نظام حكومتي عربستان" از مدتي پيش خصوصاً پس از انتصاب شاهزاده نايف به وليعهدي مكرر به كار ميرود.
روزنامه ژاپن تايمز نوشت: نظام حاكم در عربستان به سوي ضعف و پيري پيش ميرود. مرگ شاهزاده سلطان بن عبدالعزيز، وليعهد سابق عربستان سرآغاز مرحلهاي بحراني و "بي اطميناني مقامهاي عربستاني و طرفهاي خارجي به وضعيت آتي عربستان" محسوب ميشود.
اين روزنامه نوشت: عبدالله بن عبدالعزيز، پادشاه ۸۷ ساله عربستان ما را به ياد سالهاي آخر اتحاد جماهير شوروي مياندازد؛ زماني كه يكي از رهبران كهنسال به جاي رهبر كهنسال قبلي زمام امور را بدون تاثير قابل ذكر به دست ميگرفت.
ژاپن تايمز افزود: بسياري از شهروندان عربستاني معتقدند كه وضعيت كنوني عربستان مشابه وضعيت اتحاد جماهير شوروي است و بي اطميناني مردم به حکام بر اين کشور سايه افکنده است.
اين روزنامه ژاپني نوشت: با توجه به بيماري وليعهد سابق و ابتلاي وليعهد جديد ۸۲ ساله به بيماري سرطان خون، ثبات نظام عربستان منوط به حفظ اتحاد و وجود ساختاري روشن براي جانشيني است.
به گزارش پايگاه اطلاع رساني شبکه العالم، پيري نظام حكومتي عربستان موضوع مقاله فؤاد ابراهيم محقق عربستاني است كه مي نويسد: حرف و حديث تاكنون درباره خصوصيات نظام حكومتي پيرعربستان بوده است، ولي ميخواهيم خصوصيات ديگر اين نظام را بيان كنيم. بايد كار را از اين واقعيت آغاز كنيم كه رمز اتحاد نظام حكومتي عربستان در دامن زدن مستمر به اختلافات نژادي، مذهبي و جغرافيايي داخلي نهفته است.
عربستان بزرگترين كشور داراي اقليتهاي عربي است. ملك عبدالعزيز مؤسس نظام آل سعود سال ۱۹۳۲ نظامي را با ظاهر "دولت" تشكيل داد و اين امر تاكنون ادامه داشته است. به عبارتي ديگر دولت آل سعود دولتي ملي نيست و ميتوان گفت كه دولتي ديكتاتوري است.
با اين حال سخنرانيها براي فتنهانگيزي در عربستان ديگر كارايي خود را به عنوان عاملي موثر براي تحريک قوميتها و تامين منافع نظام از دست داده است و فتنه نيز مانند فتنه گران پير شده است.
تلاشها براي ايراد سخنرانيهاي فتنه انگيزانه همچنان ادامه دارد، در حالي كه نشانههاي ناكارآيي قطعي اين گونه سخنرانيها با نزديك شدن بهارعربي به مناطق داراي پتانسيل بروز اعتراضات مردمي، خصوصا استان شيعه نشين الشرقيه عربستان ديده ميشود.
اين محقق عربستاني درباره آنچه نسل سوم خاندان سلطنتي عربستان مينامد، مينويسد: بيشك نسل سوم خاندان سلطنتي در يك زمان با يكديگر بر سر قدرت درگير نخواهند شد، بلكه يا بايد براي اتحاد و تداوم نظام تلاش كنند يا با يكديگر بر سر قدرت درگير شوند.
خاندان سلطنتي از فعاليت كساني كه به تبيين نزاع قدرت در عربستان ميپردازند، نگران نيست بلكه درباره فعاليت كساني كه براي تغيير اوضاع كنوني تلاش ميكنند، نگران است.
نسل سوم با وجود اختلافهاي فراوانش، فعاليت خلاقانه نسل جوان را كه ملزم به سياستها و ايدئولوژيهاي حاكم و قيد و بندهاي جامعه نيست، تقويت و تسريع كرده است و به عمد تلاشش را آغاز كرده است و اكثرا با افكار و انديشههاي قديمي سرسازش ندارد.
نسل سوم كه به زودي زمام امور را به دست خواهد گرفت، نميتواند حركت تاريخ را متوقف و اعضاي خود را به سمبلهاي دولت ملي تبديل كند؛ زيرا آنچه كه اين نسل از خود بروز ميدهد، حاكي از استعفاي تاريخي دولت و تبديل شدن نظام به نظام تسويه حسابهاي بي سابقه است.
كسي كه به اعضاي نسل سوم نزديك شود، ميفهمد كه به زودي درگيري گستردهاي آغاز خواهد شد كه آينده نظام را به خطر خواهد انداخت.
ابراهيم، نويسنده عربستاني در اينباره تاکيد ميکند: بخش وسيعي از قشر جوان عربستان با جوانان حاضر در ميادين "التحرير و تغيير" كه اصل دولت مدني را به عنوان سرآغاز ضروري ايجاد نظام عربي جديد پايه گذاري كردند، هم صدا شده است.
بهارعربي شخصيتهاي فرهنگي اصلاح طلب را بار ديگر زنده كرد و هر چند كه اصلاح طلبي در عربستان مساله جديدي نيست زيرا در دو دهه گذشته شاهد آن بوديم ولي فعاليتهاي مردمي كنوني تحولي جديد در عربستان ايجاد كرده است و شايد منجر به تشكيل جبهه مردمي واقعي براي ايجاد اصلاحات شود.
مهمتر از بيانيههاي اصلاح طلبانهاي كه امسال در عربستان منتشر شد، تشكيل گروهي با عضويت جوانان است كه اين گروه روز به روز گسترش مييابد و عليه جريانهاي سنتي قيام كرده است.
اينها جواناني خواهان آزادي، دموكراسي و اصلاحات سياسي هستند و نقطه اشتراك شان بيان مطالبات خود و نارضايتي از بي اعتنايي نظام حكومتي پير به خواستههايشان است.