محرمهای سیاسی در ایران
تاریخ گواه این است که شیعیان با زنده نگاه داشتن این واقعه تاریخی-مذهبی، از آن استفاده سیاسی نیز کردهاند و در مقابله با حکومتهای جبار، تشابهی میان حکومت خود و بنیامیه بوجود آورده و از اینرو علیه بنیامیه وقت قیام کردهاند.
قانون: در تاریخ معاصر ایران یکی از جلوههای تاثیر قیام حسین بنعلی(ع) را میتوان در محرم سال ۱۳۴۲ مشاهده کرد. قیام حسین بنعلی(ع) برای اصلاح امت پیامبر اکرم(ص) و مقابله با حکومت جور و ظالم وقت هیچگاه محدود به همان زمان و مکان نمانده است. تاریخ گواه این است که شیعیان با زنده نگاه داشتن این واقعه تاریخی-مذهبی، از آن استفاده سیاسی نیز کردهاند و در مقابله با حکومتهای جبار، تشابهی میان حکومت خود و بنیامیه بوجود آورده و از اینرو علیه بنیامیه وقت قیام کردهاند. محرم 42 در تاریخ معاصر ایران یکی از جلوههای تاثیر قیام حسین بنعلی(ع) را میتوان در محرم سال 1342 مشاهده کرد. امام خمینی(ره) بعد از اعتراض به کاپیتولاسیون در سال 41 مبارزه جدی خود با حکومت پهلوی را آغاز کردند. قتل عام مدرسه فیضیه موجب شد که محرم آن سال نسبت به سالهای گذشته سیاسیتر شود. از اینرو امام خمینی به روحانیون و مبلغان دینی دستور دادند که در محرم سال 42 در منبرهای خود ضمن طرح آرمانها و اهداف نهضت، یزید زمان را به مردم معرفی کنند. در نامه امام خمینی به روحانیون آمده است: «.... حضرات مبلغین عظام هیئت محترم و سران دستههای عزادار لازم است فریضه دینی خود را در این ایام در اجتماعات مسلمین ادا کنند و از سید مظلومان، فداکاری در راه احیاء شریعت را فراگیرند و از توهم چند روز حبس و زجر نترسند. آقایان بدانند که خطر امروز بر اسلام کمتر از خطر بنیامیه نیست. دستگاه جبار با تمام قوا با اسراییل و عمال آن همراهی میکند... خطر اسراییل و عمال آن را به مردم تذکر دهید و در نوحهها و سینهزنیها از مصیبتهای وارده بر اسلام و مراکز فقه و دیانت و انصار شریعت یادآور شوید. سکوت در این ایام تأیید دستگاه جبار و کمک به دشمنان اسلام است و از عواقب امر بترسید. از سخط خدای تعالی بهراسید.. از اخافه و ارعاب سازمانها و دستگاه شهربانی هراسی به خود راه ندهید...» از اینرو بود که روزهای تاسوعا و عاشورای 42، تهران شاهد تظاهرات عظیم مردم بود که از سوی هیئتهای موتلفه اسلامی برپا شده بود. در این تظاهرات، علنا شعارهای حمایت از امام و انزجار و تنفر از رژیم شاه مطرح شد. محرم 57 اما محرم سال 57 و عاشورا و تاسوعای آن بیش از پیش سیاسیتر شده بود. حسین زمان در تبعید بود و یزید زمان هر روز فشار را بر مردم بیشتر و عرصه را تنگتر میکرد. تظاهرات 10 روزه مردم در سراسر کشور از سوی شورای انقلاب، آیتالله طالقانی و روحانیت مبارز تهران ساماندهی و هدایت میشد. راهپیماییهای ایام محرم بهقدری پرشور بود که حتی اشخاص و گروههای سیاسی غیردینی به جمع مردم پیوسته و در انجام تظاهرات با عزاداران همصدا میشدند. در تاسوعا و عاشورای سال 57، تظاهرات میلیونی و با حضور خیل عظیم عزاداران برگزار و شعارها متوجه شاه بود. در پایان این تظاهرات قطعنامهای 17 بندی از سوی علیاکبر ناطق نوری قرائت و بر رهبری این انقلاب توسط امام خمینی(ره) تاکید شد. این حضور گسترده مردمی، شاه و حامیان وی در داخل و خارج از کشور را متوجه کرد که سیاست حکومت نظامی نه تنها فایدهای ندارد، بلکه شاه باید یا حکومت را به مردم تحویل دهد و یا اینکه از کشور خارج شود. با پیروزی انقلاب اسلامی، جنگ هشت سالهای آغاز شد. این بار صدام، نقش یزید زمان را بازی میکرد. جوانان انقلابی به فرمان حسین زمان به جبههها اعزام و خود را در تداوم کاروان کربلا و علمدار حسین میدیدند. محرم 76 محرم سالهای بعد از پایان جنگ، دیگر آن حرارت و شور سیاسی را نداشت تا اینکه سال 76 و زمان برگزاری انتخابات ریاست جمهوری فرا رسید. دو چهره سرشناس یعنی علیاکبر ناطق نوری نمایندگی جبهه راست و سید محمد خاتمی نمایندگی جبهه چپ سیاست ایران را برعهده گرفتند. جریان انتخابات ریاست جمهوری سال 76 به سود خاتمی و طرفدارانش بود تا اینکه در عصر روز عاشورا، جوانانی در خیابانهای شمال تهران در حالی که عکس سیدمحمد خاتمی را در دست داشتند، با راهاندازی کارناوال شادی، به تبلیغ کاندیدای مورد علاقه خود پرداختند. خاتمی و فعالان انتخاباتی وی، این کار را حربه رقیب و برای مخدوش کردن آنان در نزد افکار عمومی اعلام کرده و در هر فرصتی این اقدام را محکوم میکردند. حضرت آیتالله خامنهای نیز بعد از این اتفاق در یک سخنرانی این اقدام را مربوط به دشمنان نظام دانستند و فرمودند در این رابطه هیچیک از نامزدهای انتخاباتی را نمیتوان متهم کرد. مقام معظم رهبری در دیدار خانوادههای اسرا و مفقودان جنگ تحمیلی در تاریخ 31 اردیبهشت که یک روز قبل از انتخابات منتشر شد، طی اظهاراتی اینگونه هشدار دادند: «شور و شوق انتخابات، امروز همه جای کشور را فراگرفته است و همه مردم احساس میکنند که در این امر بزرگ شریک و سهیم هستند. این همان چیزی است که برای ملت ایران و سرنوشت این کشور، امری لازم، ضروری و مطلوب است و مهم آن است که مردم بتوانند از این امتحان الهی سربلند بیرون بیایند». ایشان به برخی حرکات حیلهگرانه دشمن از جمله به راه انداختن کاروان شادی در عصر عاشورا، اشاره و تصریح کردند: «بعضی از کارها را دشمن و غیرخودیها انجام میدهند. کاروان شادی در عصر عاشورا، مربوط به مردم انقلابی و مسلمان نیست و به دست گرفتن عکس یک نامزد انتخاباتی نیز حیله آنها بوده است، بنابراین نباید هیچیک از نامزدهای انتخابات ریاست جمهوری را در این زمینه متهم کرد، زیرا ربطی به آنها ندارد و شاید همان فریبخوردگانی که در خیابانها آن مناظر زشت را به راه انداختند، ندانند که دست پنهانی، برای خراب کردن فضای انتخابات، ناراحت کردن متدینین و خراب کردن چهرهها، آنها را حرکت میدهد. ضرورت دارد مسئولان مربوطه به شناسایی دستهای پنهان دخیل در انجام اینگونه کارهای زشت و برخورد با آنها توجه کنند. خودیها باید مراقب باشند و از سر غفلت افراد را متهم نکنند و آنها را مورد اهانت قرار ندهند، تبلیغات منطقی، معقول و با استدلال اشکالی ندارد، لکن فضای انتخابات نباید خراب و کدر شود». عاشورای 88 عاشورای سال 88 یک بار دیگر محرم و سیاست را در تاریخ ایران با یکدیگر گره زد. در این بین کسانی که خود را معترض به نتیجه انتخابات ریاست جمهوری دوره دهم میخواندند از هر فرصت و رویداد تاریخی استفاده میکردند و با حضور در خیابانهای تهران، اعتراض خود را نسبت به نتیجه آن اعلام میکردند. آنها در تاسوعا و عاشورای حسینی این سال نیز به خیابانها آمدند و شعارهایی سر دادند که با واکنش مردم متدین و مسلمان مواجه شد. بر همین اساس بود که مردم انقلابی تهران در 9دی ماه و با فاصله چند روز از عاشورای حسینی به خیابانها آمده و انزجار خود را از اقدام افرادی که در روز عاشورا به خیابان آمده بودند اعلام کردند.