کنسرت در کاخ نیاوران شبی چند؟
مسوولان سالن را به اشخاص اجاره میدهند؛ مثلا سالی 100 میلیون و میگویند: شما هر چقدر میخواهید در طول سال میتوانید از آنجا پول دربیاورید! طبق آمار وزارت ارشاد 600 کنسرت در برج میلاد برگزار شده است. شما حساب کنید اگر حتی برای هر کنسرت 20 میلیون تومان گرفته باشند چه درآمدی داشتهاند؟!
قانون:محمدرضا لطفی، موسیقیدانی جامعالشرایط است که میتواند در مورد ابعاد مختلف موسیقی صحبت کند. توانایی او در سازماندهی گروههای کارآمد، بینظیر است. وقتی در مورد جنبههای اجتماعی و اقتصادی موسیقی حرف میزند حسرت میخورد که چرا مدیریت بخشهای مهمی از موسیقی و هنر مملکت در دست او نیست. گفتوگوی پیشرو بیشتر راجع به مشکلات سازهای ایرانی و هارمونی در موسیقی ایرانی و موانع برگزاری کنسرت است و البته بهانهمان برای این گفتوگو، کنسرت آیندهشان که روزهای 25، 26 و 27 آبان در سالن میلاد نمایشگاه بینالمللی تهران برگزار میشود. آنچه میخوانید گفتوگوی این استاد موسیقی با روزنامه شرق است. قرار بود که عیدفطر کنسرت داشته باشید. این تاخیر در برگزاری کنسرت به چه علت بود؟ به طور مختصر بگویم: ما دو مشکل پیشرو داریم، یکی بالا بودن قیمت سالنهای کنسرت که تعدادشان هم کم است، دیگر مساله بوروکراتیک کار است؛ یعنی پروسهای که از تقاضای ما برای دریافت مجوز کنسرت تا اخذ آن را دربر میگیرد و البته بسیار کند پیش میرود. ما برای همین کنسرت پیشرو، نزدیک به سهماه پیش تقاضا دادیم و به تازگی اجازه رسمی اجرا به ما داده شده است. یعنی برای عیدفطر به شما اجازه رسمی نداده بودند؟ خیر، ما تقاضا کرده بودیم و سالن هم قبول کرده بود؛ اما آنقدر قیمت را بالا گفتند که دیدیم اصلا برگزاری کنسرت امکانپذیر نیست. قبلا، فضای سبز کاخ نیاوران را شبی 12میلیونتومان اجاره کرده بودیم، اما امسال شده بود 22میلیونتومان. هفت، هشت میلیون هم مخارج نور، صحنه و... میشود؛ یعنی 90میلیون تومان مخارج برگزاری کنسرت میشود. اگر این قیمت را به تعداد افراد تقسیم کنیم. هرکس فقط باید 25هزار تومان پول صندلی بدهد، بدون دیدن کنسرت. البته من به ارشاد اعتراض کردم. اما کسی به این امور توجه نمیکند. وزارت ارشاد باید برای قیمت سالنها تعرفه بگذارد. به نظر برج میلاد یک فضای ملی است که همه میتوانند بروند آنجا قهوه بخورند، کتابخانه و موزه دارد. یا مثلا کاخها زیر نظر سازمان گردشگری اداره میشود. اما در اصل این اماکن به محل درآمد تبدیل شده است. پس وقتی شما در حال کسب درآمد هستید، باید تابع مقرراتی باشید. اگر سایپا نمیتواند خودرو را دو برابر قیمت تعیین شده بفروشد، سالنها هم نباید دو برابر قیمت پول بگیرند. دولت باید برای قیمت سالنها تعرفه بگذارد. اما مسوولان سالن را به اشخاص اجاره میدهند؛ مثلا سالی صد میلیون و میگویند: شما هر چقدر میخواهید در طول سال میتوانید از آنجا پول دربیاورید! طبق آمار وزارت ارشاد 600 کنسرت در برج میلاد برگزار شده است. شما حساب کنید اگر حتی برای هر کنسرت 20میلیون تومان گرفته باشند چه درآمدی داشتهاند؟! واقعا ریشه این مخالفت با موسیقی جدی در کجاست؟ اگر مشکل با موسیقی است که موسیقی پاپ هم یکی از ژانرهای موسیقی به حساب میآید؟ من در بولتن شیدا راجع به این مساله توضیح دادهام و با ذکر آمار و درصد نوشتهام که چه اتفاقی در شرف جریان است... غیر از مساله سالن چه مشکلی وجود دارد؟ مساله برخورد فرهنگی. آنقدر موسیقی پاپ رواج پیدا کرده که وقتی حرف از موسیقی جدی و اصیل میشود، توجهی نمیکنند و مدام سنگ جلو پای ما میاندازند. یک ماه و نیم نامه ما در دست اقدام بوده و وقتی پیگیری میکنم، میپرسند فعالیت شما در زمینه موسیقی پاپ است؟ یعنی شخصی که در آن مرکز فرهنگی مسوول جوابگویی است، نمیداند که این موسیقیدان در چه نوع موسیقیای فعالیت دارد؟ ما با یکسری معضلات شدید فرهنگی مواجه هستیم و این مشکلات بیشتر در بخش بدنه وجود دارد. در بخشهای بالاتر این مشکلات وجود ندارد. برخی کسانی که مجری و کارگزار هستند، هیچ شناختی به کاری که انجام میدهند ندارند. البته من فشارم را زیادتر کردهام و رها نمیکنم. آیا پیشرفتی حاصل شده است؟ بله، بالاخره پیشرفت میکند. مگر میشود شما انرژی بگذارید و اثر نکند؟! چهار تا گوش شنوا هم وجود داشته باشد بالاخره تاثیر میگذارد. نمیشود نشست و چیزی نگفت تا این مسیر همینطور غلط جلو برود. از کنسرت آخرتان زمان زیادی میگذرد و غیر از معضلاتی که فرمودید آیا این وقفه علت حرفهای و شخصی هم داشته است؟ ما از ابتدا، تلاشمان بر این بود که در تهران سالی یکبار کنسرت داشته باشیم؛ زیرا کیفیت در کارمان خیلی مهم است. آثاری که در طول سال ساخته میشوند، زمان میبرد تا به درجه کیفی مطلوب برای ارایه برسند. در تمام شاخههای موسیقی همینطور است. مثلا در موسیقی پاپ هنری، خوانندگانی مثل استینگ و پیتر گابریل سالی یکبار تور میگذارند و دستاورد یک سال گذشته را در کارهای جدید خود ارایه میدهند. هنرمند در طول سال نسبت به مسایل در حالتها و مودهای مختلفی قرار میگیرد. مردم هم منتظر هستند ببینند هنرمند چه برخوردی با مسایل اجتماعی و فرهنگی پیرامون خود داشته و چه اثری را ارایه میدهد. آیا در کنسرت پیش رو فقط آثار و ساختههای خودتان را اجرا میکنید؟ بیشتر کارها ساخت خودم است، البته یک مقدار هم از کارهای دیگران، مخصوصا جوانان استفاده کردهایم و از این بابت خیلی خوشحالم. کار بعدی ما هم از جوانی به نام حمید مرتضوی است که در حال حاضر ضبط شده و سیدی آن تا دو یا سه ماه آینده وارد بازار میشود. ایشان از شاگردان شما هستند؟ هم شاگرد من است، هم عضو ثابت گروه شیدا. برای تنظیم و آهنگسازی ذوق و اشتیاق فراوانی دارد و میتوان گفت کارهایش به نوعی دریافتهای نسل جوان از موسیقی ایرانی است. چون عضو گروه شیدا و شاگرد شما است از کار او استفاده کردید؟ خیر، در هفته شاید 20 کار از شهرستانها و تهران برای من فرستاده میشود. من کارها را گوش میدهم. تلفنی یا در ملاقات حضوری در مورد کار صحبت میکنیم، بعضی ایراداتشان را میگیرم و آنها را روتوش میکنیم. اگر کار به مرحلهای برسد که در سطح کیفیت شیدا باشد، آن را قبول میکنیم. فرقی ندارد چه کسی باشد. ما به موسیقی نگاه میکنیم.