سخنان قرائتی درباره بستنی خوردن با دختر نامحرم

گاهی وقت‌ها خدا گناهان كوچك را نمی‌بخشد. چون می‌گوییم كه چیزی نیست. اما گاهی خدا ممكن است گناه بزرگ را ببخشد.

کد خبر : 166335

برنا: حجت الاسلام والمسلمین قرائتی در جلسات درسهایی از قرآن که این هفته در تلویزیون درباره "حق الناس" سخن گفته است. قرائتی در ابتدای این سخنرانی گفت: حق‌الناس! چیزی كه همه به آن گرفتار هستیم. كسی نیست كه بگوید من گیر حق‌الناس نیستم. استثنا ندارد. حق ‌الناس یعنی حق بچه، حق همسر، حق همسایه، حق استاد، حق شاگرد، حق مسلمان، حق غیر مسلمان‌، غیر مسلمان‌ها هم حقوقی دارند. رابطه ما با یهود با مسیحیت، حق دشمن، جنگ هم آدابی دارد، دشمن را حق داری اگر شمشیر دست گرفت تو را بكشد شما هم گردنش را بزنی. این واعظ مشهور همچنین در ادامه سخنانش درباره "بزرگ‌ترین آیه قرآن درباره حق الناس" ، "دوری از وكالت مجرم و ظالم" ، "سرعت در پرداخت حق الناس" ، "دقت در محاسبه حق الناس" ، "كوچك نشمردن حق الناس"، "آزمودن مدعیان حق الناس" ، " امكان دفاع مظلوم از حق خود" و "پرهیز از رشوه به اسم هدیه" سخن گفته است. آنچه در ادامه می‌خوانید گزیده‌ای از سخنان این استاد حوزه علیمه و دانشگاه است: ازدواج حلال ما گاهی وقت‌ها... یا گروه سیاسیون می‌روند یك صحبتی بكنند، حرف‌هایشان را ناقص می‌زنند تا یك دوره سفر دیگر هم، یك سفر خارج دیگر هم بروند. و الا می‌شد دفعه اول تمام شود و برود. ما چطور نان می‌خوریم. البته دود می‌شود. اینها زرنگی نیست. تمام این زرنگ‌ها زندگی‌شان عاقبت ندارد. چون حدیث داریم رزق هركسی با حلال اندازه‌گیری شده است. آنهایی كه می‌فهمند به حرام می‌پرند خدا از حلال كمشان می‌گذارد. دانشجو، جوان، دختر، پسر، تو بنا است از حلال یك همسر خوبی گیرت بیاید، منتهی حالا می‌گویی: این دختر هم بد نیست، یك خرده او را ببینم. حالا یك بستنی با این بخوریم. یك خرده یك پاركی یك اس ام اسی به این بزنیم. یك دو ساعتی، چهار ساعتی با این پسر، با این دختر، تاب می‌خوری. شد؟ دو سال ازدواجت عقب می‌افتد. كه اگر این گناه را نمی‌كردی تاب ازدواجت باز می‌شد. تا می‌روی ازدواج كنی عمه عروس مرد، عمو داماد مرد. چهل روز عقب بیانداز. می‌روی درست كنی، بنایی داریم. می‌روی درست كنی، می‌بینی اوه... دو سه سال اینها لفتش دادند، اینها حدیث هست. می‌گوید: هركس از حرام كام بگیرد، خدا سهم حلالش را بگویید... كم می‌گذارد. بیرون بودن دو تار موی خانم‌ها اگر كسی گناه بكند و بگوید: این چیزی نیست، خدا این را نمی‌بخشد. گاهی وقت‌ها خدا گناهان كوچك را نمی‌بخشد. چون می‌گوییم كه چیزی نیست. اما گاهی خدا ممكن است گناه بزرگ را ببخشد. خانم این دو تار مو كه بیرون است حرام است. برو بابا! مردم كل موهایشان بیرون است. حالا این دو تا!به دو تا مو گیر نده. شاید آن بی‌حجاب را خدا ببخشد. این دو تا مو را نبخشد. چون می‌گوید: چیزی نیست. كسی گناه كند بگوید: چیزی نیست. یك كسی نمازش غلط بود. گفتند: آقا نمازت غلط است. گفت: برو! اینقدر خدا تارك‌الصلاة دارد كه الآن فرشته‌ها سر همین نماز غلط من دعوایشان می‌شود. او می‌گوید: به من بده، او می‌گوید: به من بده. ممكن است خدا آن تارك‌الصلاة را ببخشد، ولی اینكه می‌گوید: چیزی نیست هم می‌خواند، هم غلط می‌خواند و هم می‌گوید: اشكالی ندارد. خود شما اگر سر سفره سبزی ببینید. بگویید: آقا این سبزی را چه كسی پاك كرده است، گل دارد. مثلاً خانم بگوید: بخور بابا گل چیه؟ تا آخر عمرت در ذهنت می‌ماند. اگر یك ذره گل باشد بگوید: طوری نیست، ناراحت می‌شوی، اما اگر پر از گل باشد بلند شود دوباره بشوید، او را می‌بخشی. این مهم است. هیچ‌وقت به گناه نگویید این چیزی نیست. آقا دخترت دارد فاسد می‌شود. خواستگارها را رد نكن. پسرت را زودتر زن بده. حالا بگذار جوان هستند خوش باشند. بزرگ شوند توبه خواهند كرد. خوب پدر و مادر بی‌غیرت یا كم‌غیرت، یا كم‌تفاوت، حالا نمی‌شود همه را هم بی غیرت گفت. كم‌غیرت، بی‌غیرت، بی‌تفاوت، بی‌خیال، این خیلی مهم است. شفاعتش نمی کنیم وقتی می‌گوید: گناه است، می‌گوید: چیزی نیست. امام صادق فرمود: كسی نماز را سبك بشمارد، ما شفاعتش نمی‌كنیم. صدای اذان بلند می‌شود، بی‌خیال انگار مثلاً مرغ قدقد می‌كند. هی می گوید: «حی علی الصلاة» ولش كن بابا. «حی علی الفلاح»، «حی علی خیر العمل»، حالا یك تلفن مدیر كل زنگ بزند، بله! سلام! من... هه...هه... معذرت می‌خواهم... اِ... چیه... هان... مدیر كل كیه؟ از ترس پشه در پشه‌بند می‌رود. شما برای یك آدم عاجز اینطور هن و هن می‌كنی، شش بار «حی، حی، حی» می‌شنوی و بی‌خیال هستی. باید مواظب باشیم. بده ببینیم صد تا سكه! یك كسی ادعا می‌كند باید بررسی كرد. قرآن یك آیه دارد كه بعضی از زنها از مكه به مدینه می‌آمدند می‌گفتند: ما هم ایمان آوردیم، هجرت كردیم. پیغمبر فرمود كه ممكن است اینها عامل نفوذی باشند. ممكن است اینها جاسوس باشند. «فَامْتَحِنُوهُن‏» (ممتحنه/10) امتحان كن. یعنی هركس هر حرفی كه می‌زند، حتی یك نفر كه می‌گوید: دوست دارم، باید... پسرها به دخترها می‌گویند: دوست دارم. می‌گوید: بده ببینیم صد تا سكه! اگر دادی معلوم می‌شود راست می‌گویی. و لذا به مهریه صداق می‌گویند. صداق یعنی صداقت داری. وگرنه خوب مفت كه... حدیث داریم اگر می‌خواهی با یك نفر رفیق شوی، سه بار عصبانی‌اش كن. اگر جوش نیاورد، فحش نداد، معلوم می‌شود آدم خوبی است. حدیث داریم اگر می‌خواهی ببینی رفیقت مرد است یا نامرد، ببین اگر پست گرفت خودش را گم می‌كند یا نه؟ اگر با كسی رفیق هستی، این رفق تو رئیس شد، اگر ده درصد علاقه قبلی‌اش را نگه داشت، باز هم «لیس بصدیق السوء» باز هم آدم بدی نیست. یعنی پست و ریاست صد در صد آدم را عوض می‌كند. ما آدم‌ها را دیدیم. گاهی ما در مسجد می‌رویم پیش‌نماز ما را می‌بیند به عنوان اینكه حالا مهمان مسجدش هستیم، می‌گوید: حاج آقا بفرما جلو! ما می‌گوییم: نه! امامی كه دائماً پیش‌نماز است او باید جلو باشد. امام راتب، امام مرتب، او می‌گوید: ببین، مردم هرشب من را می‌بینند حالا تو امشب تازه آمدی، من هم یك مثل می‌زنم و جلو می‌روم. می‌گویم: یك كسی كشمش خرید بخورد، در كشمش مورچه بود. مورچه را خورد. گفتند: چرا مورچه می‌خوری؟ گفت: این پا دارد درمی‌رود، كشمش‌ها هست!

لینک کوتاه :

با دوستان خود به اشتراک بگذارید: