آیا "شکیرا" اولین مشاوره‌ خود را به اوباما داد؟

فارس: آن‌هنگام که مشاور رئیس جمهور آمریکا یک زن مروج بیاخلاقی است و آن‌هنگام که بخش زیادی از نیروهای نظامی و امنیتی آمریکا همجنس‌بازند و وقتی که آتش اعتراضات گسترده "اشغال وال‌استریت" در آمریکا گُر گرفته است؛ نمیتوان انتظاری غیر از طراحی سناریوی اخیر کاخ سفید داشت. هنوز زمان چندانی از خبر اعلام شماره پلاک خودروهای "سیا" توسط سرویس‌های امنیتی جمهوری اسلامی ایران در رسانه‌های جهان نمی‌گذرد. ارتباط تصویری دستگاه امنیتی جمهوری اسلامی ایران با "شهرام امیری" در داخل خاک آمریکا که توسط برخی از رسانه‌های دنیا پخش شد نیز ضربه جانکاه دیگری به آبروی کاخ سفید بود که بلافاصله پس از آن نیز پروژه "الماس فریب" وزارت اطلاعات جمهوری اسلامی ایران اجرا شد که نتیجه آن قبل از آنکه بخواهد عقب ماندگی ذهنی اپوزسیون ضد انقلاب را نشان دهد، بر روی تخته سیاه کاخ سفید، بی‌تدبیری و جاماندگی دستگاه‌های اطلاعاتی اسرائیل و آمریکا را به همه ثابت کرد. البته مقامات کاخ سفید شاید هنوز هم این اتفاقات تلخ را باور نکرده‌اند و در "پایگاه نظامی مناس" آمریکا در بیشکک منتظرند تا تروریست ریگی را ملاقات کنند اما خبر ندارند که او در سال گذشته و در راه ملاقات با آنها، توسط جمهوری اسلامی ایران در آسمان "زنده‌گیری" شد و به وعده ملاقات نرسید. این همه شکست‌های تلخ که بخش اعظم آنها در طول یکسال برای مقامات کاخ سفید و کارمندانشان رخ داد، تنها گوشه رونمایی شده‌ای از توان اطلاعاتی ـ عملیاتی جمهوری اسلامی ایران است که طی ۳۲ سال توانسته است قدرت صلح‌آمیز انقلابی اسلامی را به همه جهان و در رأس آن آمریکا به اثبات برساند. در واقع این شکست‌ها آنقدر برای کاخ سفید و روسای جمهور آمریکا تلخ و دردناک بوده است که بخواهند برای رویارویی با جمهوری اسلامی ایران از شگرد "عمروعاص"! استفاده کرده و درست مثل او که خود را در میدان جنگ برهنه می‌کرد، با کارهایی که بیشتر شبیه دلقک بازی و به قول رابرت مولر، رئیس اف.بی.آی شبیه فیلم‌های آمریکایی است، به مقابله با ایران برخیزند. آنها "غلام شکوری" و "منصور ارباب سیار"، دو شهروند دزد و قانون شکن خود را دستگیر کرده و مدعی‌ هستند که آنها قصد داشته‌اند سفیر عربستان سعودی در واشنگتن را با بمب ترور کنند! این در حالیست که اولا افکار عمومی جهان در مقابل صدها دروغ مثل علت حوادث ۱۱ سپتامبر، حمله به عراق به بهانه تولید سلاح‌های کشتار جمعی، نقض حقوق بشر در داخل و خارج آمریکا و ... پاسخ قانع کننده‌ای از مقامات کاخ سفید دریافت نکرده‌اند و لذا این دروغ‌ها را کسی از آمریکا باور نخواهد کرد و ثانیاً همه می‌دانند آمریکا در مقابل انقلاب اسلامی ایران تا آن اندازه در عملیات‌های مختلف، شکست اطلاعاتی و امنیتی خورده است که این پروژه طراحی شده وصله ناجوری بر روند تقابلات ایران و آمریکا باشد. خصوصاً آنکه مقامات ایران همواره بر محکوم بودن "تروریسم" تأکید داشته‌اند و این نکته‌ای نیست که هیچکس در جهان از آن بی‌خبر باشد. از دیگر سو این مسئله را نیز نباید از نظر دور داشت که آمریکا هم‌اکنون در چاهی افتاده است که ۳۲ سال قبل با حمایت از تروریست‌ها و منافقین، علیه جمهوری اسلامی ایران امکان استفاده از آن را برای همیشه از دست داد. آمریکا در حال تلاش برای چسباندن وصله‌ ناجوری به نام "تروریسم" به ایران است که به هیچ وجه با هارمونی موزون شناخت افکار عمومی جهان از وجهه صلح‌طلب ایران سازگاری ندارد. تفاوت ایران اسلامی با آمریکا و رژیم صهیونیستی که به طور رسمی در کشورهای مختلف دنیا دست به ترور می‌زنند و در داخل کشور خود نیز انسان‌هایی با عقب‌ماندگی ذهنی و یا جرم ثابت نشده را اعدام می‌کند از زمین تا آسمان است. و البته با وجود تمام این نقاط روشن؛ آن‌هنگام که مشاور رئیس جمهور آمریکا یک زن خواننده و مروج بی‌اخلاقی است و آن‌هنگام که بخش زیادی از نیروهای نظامی و امنیتی آمریکا همجنس‌باز و دچار اختلالات روانی هستند و وقتی که آتش اعتراضات گسترده "اشغال وال‌استریت" در آمریکا گُر گرفته است؛ حتماً طراحی چنین سناریوی مضحکی توسط ایالات متحده برای متهم کردن جمهوری اسلامی ایران گزینه چندان عجیبی نیست و باید منتظر سناریوهای دیگری هم بود.