آن رئیس ستاد انتخاباتی احمدی نژاد...آنکه ادغام وزارتین کرسی اش داد به باد!!!

آن جناب فرماندار، آن چهره مایه دار!، آن پیش از این وزیر رفاه، آن فوق لیسانس مدیریت بازرگانی، آن مولف کتاب مدیریت طرح‌های عمرانی، آن مدرس دانشگاه علم و صنعت، آن دبیر شورای مشورتی مجمع تشخیص مصلحت، آن شیخ اصحاب جهادی، آن معاون استاندار آذربایجان غربی، آن رییس سابق وزارت کشور، آن مایه داران و مهتران را سرور، آن شمارنده آرای انتخاباتی، آن باجناق سابق مولانا علی اکبر ولایتی، آن خلاص شده از سفرهای نه چندان دور، آن مشاور آقای رئیس‌جمهور، آن رئیس ستاد انتخاباتی احمدی‌نژاد، آنکه ادغام وزارتین کرسی‌اش داد به باد!!!، آن در میان اکابر شهره به پر پولی، مولانا صادق خان محصولی -دامت پول از پارو اعلاهه -. زاده ارومیه بود و ده برابر شدن مالش، از امور یومیّه بود!! و درآوردن پول، برایش تزکیه بود!!! و الحق سزاوار تذکره بود!!! آورده‌اند ابتدای کار او این بود که عشق به خدمت داشت نه میل به قدرت و از دار دنیا هیچ نداشت مگر همین عشق. شبی در دفتر انجمن اسلامی دانشگاه علم و صنعت تا صبح نماز شب بخواندی و ذکر بگفتی تا آنکه گرسنگی و تشنگی بر او فایق آمد و امانش برید. پس روی به آسمان کرد و به طریق گلایت به باری تعالی فرمود: «خدایا! به برخی عزت داده‌ای و به بعضی ثروت. الهی نکند ما به تماشای جهان آمده‌ایم!!؟ پس ما را چیزی ده که برای جیبمان به!! پس در‌‌ همان زمان مولانا احمدی‌نژاد جوان، از در درآمد و حاجت شیخ برآورده گشت. خوشا به حالش!!! از عادات او این بود که با رای قاطع از مجلس، رای اعتماد گرفتی و بسیار درویشانه زیست بکردی و رفاه مردم فراهم بکردی و با هدفمندی یارانه‌ها مملکت را گل و بلبل کردی و هیچ کالا پس از هدفمندی، گران نشدی و تخم مرغ شانه‌ای ۹۱۰۰ تومان نشدی و ماست ۴۲۰۰ نشدی و اجاره بهای خانه دو برابر نشدی و همه خوش بودندی و شاد می‌زیستند!!! نقل است عوامل استکبار جهانی در برخی نقشه‌ها به جای خلیج همیشگی فارس آورده بودند: «حوض خونه صادق اینا!» و به جای نام ایران یا پرشین درج کرده بودند: «محصولی مایه دار ثروت رو وَر دار بیار به خاوری نیگا کن اون ملّت رو‌‌ رها کن!!» نقل است در باب رییس کابینه فرموده بود: «آقای رییس جمهور، ذهن بسیار خلاقی دارد. اصولا سرعت حرکت ایشان درخدمتگزاری مثل‌سرعت یک جت فانتوم می‌ماند که فرض‌کنید بقیه اگر خیلی سرعت ‌بگیرند، مثل یک هواپیمای مسافربری حرکت می‌کنند. البته اگر بتوانند!! اما قطعاً سرعت آن‌ها به پای یک جت جنگنده نمی‌رسد.» پس نور چشمی پدر، فرزند دلبند بابا، پدر را گفت: «یا ابی! اگر ما بخواهیم که با بزرگانی چون اهالی کابینه به پرواز درآییم و با آنان محشور باشیم چه باید کنیم؟ و در چه سبیل بایست برانیم؟» پس مولانا محصولی در دم بفرمود: «اگر داری تو استعداد پرواز برو فانتوم بخر در دجله انداز توپولفهای خود بیرون بیانداز که ایزد در بیابانت دهد باز!!!» مولانا محصولی در دفاع از بدنه کار‌شناسی دولت فرموده بود: سطوح مدارک علمی و تحصیلی دولت ما از همه دولت‌های قبلی بالا‌تر است و در بین آن‌ها دکتر و مهندس وجود دارد؛ این ادعای مناسبی نیست که کار کار‌شناسی صورت نمی‌گیرد.» رندی تا این بشنید فرمود: «آری مانند دکترای مولانا کردان، مولانا رحیمی یا همانند دکترای مولانا کامران خان دانشجو که در امپریال کالج لندن درس خوانده‌اند و در امیر کبیر از تز خود دفاع کرده است و یا... (به سبب زیادت خوانده شدن این سطور مطالب آن پاک شده‌اند.)» به گفتة بعداً تکذیب شده مولانا محصولی دارایی شیخ، ۱۶۰ میلیارد تومان است و این سرمایه را در طی ۱۰ سال دست آورده است، یعنی به عبارتی هر سال ۱۶ میلیارد تومان و تقریباً ۳/۱ میلیارد تومان در ماه و روزانه بیش از ۴۰ میلیون تومان و در ساعت یک میلیون و هفتصد و پنجاه هزار تومان و در دقیقه ۲۹۲ هزار تومان درآمد داشته است. و این در حالی است که محمد مهدی محصولی پسر بزرگ مولانا محصولی می‌گوید: «من از پدر ماهی کمتر از ۱۰ هزار تومان پول تو جیبی می‌گیرم و من مستقل درآمدی ندارم و تا الان حقوق نگرفته‌ام، تازه مشغول کار شده‌ام. پدرم هم از دولت هیچ پولی دریافت نمی‌کند و حقوقی نمی‌گیرد و خواسته است دولت حقوق ایشان را صرف محرومین و نیازمندان کند.» یکی از مریدان با زکاوت تا این سخن بشنید بگفت: «صرف محرومین، منظور همین پسر ارشد مولاناست دیگر!! الحق که ایشان از فرزندان اهالی سومالی هم نیازمند‌تر است!»