پرویز: دشمن در خاکریز مقابل نیست؛ کنار ما ایستاده است
گاهی وقتها همه مبتلا به این مشکل هستیم که وقتی خودمان در جایگاهی قرار داریم، به سختی انتقادات را میپذیریم و شاید کارهایی بکنیم که اگر این کارها از دیگران سر بزند، با آنها برخورد بسیار تندی داشته باشیم.
مهر: محسن پرویز گفت: دشمنشناسی یک اصل اساسی است و قطعا منظور آقای شجاعی این نیست که دشمن وجود ندارد. دشمن در خاکریز مقابل نیست، بلکه در کنار ما ایستاده است. محسن پرویز درباره مطرح شدن این موضوع که «در سراشیبی اضمحلال فرهنگی قرار داریم» از سوی سیدمهدی شجاعی گفت: ابتدا باید به این نکته اشاره کنم که خیلی جالب نیست که بنشینیم و راجع به حرفهای یکدیگر صحبت کنیم و سخنان همدیگر را نقد کنیم. به هر حال هرکدام از نویسندگان و اهالی فرهنگ ما نظرات خاص خود را دارند و باید این فرصت را پیدا کنند که این نظرات را بیان کنند. وی افزود: من توفیق حضور در جلسه نقد و بررسی آثار سیدمهدی شجاعی حضور نداشتم، اما امروز (فردای برگزاری مراسم) مطالبی را که به نقل از ایشان در خبرگزاریها درج شده بود، خواندم. نمیدانم فضای جلسه یا سخنان آقای شجاعی چگونه بوده است. یا آیا همه جملات ایشان نقل شده است یا نه؟ میخواهم به یک نکته کلی اشاره کنم و آن اینکه گاهی وقتها همه مبتلا به این مشکل هستیم که وقتی خودمان در جایگاهی قرار داریم، به سختی انتقادات را میپذیریم و شاید کارهایی بکنیم که اگر این کارها از دیگران سر بزند، با آنها برخورد بسیار تندی داشته باشیم. معاون فرهنگی دانشگاه علوم پزشکی ایران در ادامه گفت: خیلی از اهالی فرهنگ ما از جمله من و آقای شجاعی، در مقاطعی در پستها و جایگاه مسئولیت سیستم فرهنگی کشور فعال بودهایم و در حال حاضر هم دست اندرکار امور فرهنگی هستیم و اگر اوج و فرودی در فضای فرهنگی دیده میشود، شاید به سهم خودمان، چه در روند صعود و چه در نزول مقصر بوده باشیم. وی اظهار داشت: به یاد فرازی از صحبتهای آقای شجاعی افتادم که با آن موافقم و در این زمینه شرحی خواهم نوشت که در سایت شخصیام قرارش خواهم داد. به بیان این صحبتها به یاد خاطرات گذشتهام افتادم و از نظرم گذشت که برخی اشکالات اساسی که در حال حاضر مطرح میکنیم در بازههای زمانی دیگر هم وجود داشتهاند و شاید از تمام توان و امکاناتمان برای پیشگیری و اصلاح آنها استفاده نکرده باشیم. شاید هم در آن ایام اصلاً مساله را مطرح نکرده باشیم. پرویز گفت: امروز برخی از دوستان ما در عرصه فرهنگ، نظراتی میدهند که برای ما که از 30 سال پیش در این عرصه حضور داشتهایم، تداعیگر برخی خاطرات است. مثلاً به یادم آمد که بعضی از دوستان ما در برخی مقاطع مسئولیتهایی در انتشاراتیها داشتند و وقتی به کارکرد آن ناشرها یا بروندهی آنها نگاه میکنید، میبینید که تعداد زیادی از آثار خودشان که با تیراژ بالا چاپ شده، کتابهای چندان ارزشمندی نیستند یا زحمت زیادی برای تولیدشان کشیده نشده است. یا زمانی که شرایط برای همه جوانها یا افراد صاحب ذوق و سلیقه، فراهم نبود این دوستان مشغول به تولید این آثار بودند. معاون سابق فرهنگی وزیر ارشاد افزود: قصدم طرح کلی و عامتر موضوع است و منظورم منحصراً آقای شجاعی نیست. برخی دوستان حافظه تاریخی ضعیفی دارند و به نظر میرسد این گونه مسائل را فراموش میکنند. من درد دلها و صحبتهایی که در این محفل و آن برنامه میشود را میشنوم که میگویند فضا برای ورود جوانها به عرصه باز نیست، اما ظاهرا گذشتههای نه چندان دور را فراموش میکنند. اگرچه طرف صحبتم مستقیماً آقای شجاعی نیست، ولی فکر میکنم همه ما باید اعتقاد قلبی به عادلانه رفتار کردن و اعتدال در کلام را حفظ کنیم. باید به حافظه تاریخیمان رجوع کنیم و توجه داشته باشیم که در قضاوت از مسیر اعتدال خارج نشویم. در کل، در جمعبندی شرایط فرهنگی و مقایسه گذشته و حال، با تامل بیشتری قضاوت کنیم تا در آینده پشیمانی به بار نیاید. این نویسنده درباره اشاره شجاعی به دشمن موهوم گفت: دشمنشناسی یک اصل اساسی است و قطعا منظور آقای شجاعی این نیست که دشمن وجود ندارد. ایشان گفت که دشمن در خاکریز مقابل نیست، بلکه در کنار ما ایستاده است. نمیتوان دشمن را انکار کرد. همه ما دشمن و تاثیراتش را میبینیم. تاکیدات امام خمینی (ره) و مقام معظم رهبری هم گواه این موضوع است. منتهی ممکن است، تحلیل ما راجع به اینکه چه کسی در خدمت دشمن قرار گرفته، گوناگون باشد. در واقع دشمن برای نظام ما از ابتدای تاسیس وجود داشته و مانند ابلیس است که به هر وسیلهای متوسل میشود و سعی در فریبکاری دارد. ممکن است یک روز در لباس دوست و خودی و روزی هم با لباس رزم به میدان بیاید. کلیت این سخنم منتهی به دشمنشناسی میشود و این که از ما با تجاربی که طی دهههای گذشته اندوختهایم، توقع برخورد هوشمندانه در این زمینه میرود. وی همچنین درباره اعمال ممیزی کتاب توسط وزارت ارشاد گفت: به نظرم موضوع ممیزی یک بحث ریشهدار است و در واقع آنچه که امروز به عنوان ممیزی مطرح میشود، ریشه در ارشاد دارد. مشکلات نظارت پیش از چاپ، در دورهای که من هم در ارشاد بودم، وجود داشت و آن زمان هم از جزئیات عملکرد اداره کتاب راضی نبودم. اگرچه کلیت ضرورت نظارت پیش از چاپ مورد تاکید بوده و هست و ولنگاری در متن کتاب را قبول ندارم و معتقدم عدم نظارت صحیح میتواند موجب بروز مشکلات فرهنگی، سیاسی و حتی امنیتی شود، اما اتفاقاتی که در اداره کتاب میافتد، هیچ موقع مورد تایید من نبوده است. من در مصاحبههایی که آن زمان هم انجام دادم، هیچ وقت از کارهایی که در این زمینه انجام شد، دفاع نکردم. پرویز ادامه داد: همیشه در این زمینه ضعف داشتهایم. چه پیش از زمانی که من در ارشاد بودم و چه بعد از آن. منتهی نکتهای که در پی آن بودیم، این بود که ضوابط حوزه نظارت شفاف شود و با مشورت کارشناسان انجام شود. با بازنگریهایی که در ضوابط صورت گرفت، ضوابط به جلسات شورای عالی انقلاب فرهنگی رفت و مورد بررسی قرار گرفت. وزیر ارشاد در همه این جلسات حضور داشت و رئیس جمهور هم در تعدادی از این جلسات شرکت کرد. به هر حال مسئولان با فضای حاکم آشنا شدند و تغییراتی هم در طرح اولیه پیشنهادی اتفاق افتاد و دیدگاه کلی افراد حاضر در جلسه هم این شد که اگر چه نظارت پیش از چاپ لازم است و باید اعمال شود، اما نباید در اختیار یک نفر باشد که امروز بگوید این کتاب چاپ شود و فردا بگوید آن کتاب چاپ نشود. به همین جهت تدارک تشکیل کمیتههای تخصصی موازی دیده شد و قرار بر این بود که نظارت بر کتابها به عهده هیئتهای نظارت باشد، اما اخباری که از ارشاد منتشر میشود، نشان میدهد که با وجود گذشت یک سال از تصویب مصوبه و ابلاغ شورای انقلاب فرهنگی در خرداد 89، هنوز به آن عمل نمیشود. عضو هیئت مدیره انجمن قلم گفت: در حوزه نظارت پیش از چاپ دو هیئت تشکیل شد. یکی هیئت نظارت بر کتاب بزرگسال و دیگر هیئت نظارت بر کتاب کودک و نوجوان. ظاهرا گروه مربوط به کودک و نوجوان احکامش را گرفت و یک جلسه مشابه حالتی که هیئت نظارت قبلی داشت، تشکیل داد. در حالی که آییننامه نامش مانند گذشته است، اما تصریح دارد این هیئت محیط بر فعالیت کتاب است نه این که به عنوان مشاور اداره کتاب فعالیت کند و بر کتابها نظارت داشته باشد و کمیتههایی را جهت تصویب به شورای فرهنگ عمومی معرفی کند. بعد از مسالهای که برای کتاب خسرو و شیرین پیش آمد، جلسهای در هیئت نظارت کتاب کودک برگزار شد تا این روند، شکل قانونی پیدا کند. وی گفت: روال مرسوم این است که هیئت نظارت باید تا تشکیل هیئت جدید، تشکیل جلسه بدهد، ولی هیئت نظارت کتاب بزرگسال تشکیل جلسه نمیدهد. از این باب که کسی تشکیک نکند که هیئت تشکیل جلسه داده و من بیاطلاعم، باید بگویم که من عضو هیئت نظارت قبلی بودم. البته به شانیت شخصیت حقیقیام نه با اتکا به شخصیت حقوقیام. هیئت قبلی که تشکیل جلسه نمیدهد، یعنی وضعیت نشر بدتر هم شده است. چون در سال قبل تشکیل جلسه میداد و مرجعی برای رسیدگی به مسائل مبهم و شکایات بود، اما جلسات هیئت نظارت الان هم برگزار نمیشود. ممکن است بپرسید از کجا میدانی؟ پاسخ این که دو نفر از اعضای هیئت قبلی در پاسخ به سئوال من گفتند از ما دعوتی صورت نگرفته و جلسهای هم تشکیل نشده است. چون روال قانونی این است که اگر قرار است جلسهای در هیئت نظارت تشکیل شود، باید از همه دعوت شود. پرویر ادامه داد: به نظرم خیلی از مشکلاتی که درباره نظارت پیش از چاپ مطرح میشود، در صورتی که آییننامه جدید، محکم اجرا میشد، حل میشد. تقریباً یک هفته بعد از این که من از ارشاد بیرون آمدم، بیانیهای منتشر شد که 285 کتاب توقیفی مجوز چاپ گرفتند. من در واکنش گفتم که این بیانیه دروغ است؛ چون تنها چند عنوان توقیفی در ارشاد وجود داشت، اما برای ناظرانی که مطلع نیستند و قرار است ماجرا را قضاوت کنند، دو حالت متصور است. اول این که این حرف صحیح است و این تعداد کتاب توقیف بودهاند که این یعنی تخلف معاونت فرهنگی. چون معاونت فرهنگی وظیفه توقیف ندارد و هیئت نظارت است که باید تصمیم بگیرد. دوم هم صحت نداشتن ماجرا است که به حرف من یعنی دروغ بودن بیانیه میرسیم. بعد وعده داده شد که اسامی این کتابها به زودی منتشر میشود که این طور نشد. بعد گفته شد منظور توقیف نبوده و در بیانیه بد نوشتهاند. این نویسنده در پایان گفت: سم مهلک موضوع نظارت بر کتاب است که عدهای بخواهند در آن مداخله مستقیم داشته باشند. هرچند افراد باسوادی باشند. بنابراین باید رفتارها ضابطهمند بشود. اگر کارها به جای محور بودن شخص، بر اساس ضوابط انجام شود، بسیاری از رفتارها و اشکالات بروز پیدا نمیکند و دغدغههای بسیاری از ناشران و نویسندگان که بعضا دغدغههای بجا و حق هستند، برطرف خواهد شد.