کیهان/ اندكی تا صبح فلسطين
مواضع محكم و روشن رهبر معظم انقلاب در اين كنفرانس با بياني رسا و بي گره ارائه گرديد و فضاي بحث فلسطين را آنچنان روشن كرد كه بعضي از ديپلمات هاي كاركشته را كه گمان مي كردند در برابر طرح فتنه انگيزانه و تودرتوي غرب راهي جز «همراهي» يا «خاموشي» باقي نمانده است، به تحسين و اعجاب واداشت.
اجلاس پنجم«حمايت از انتفاضه مردم فلسطين» كه طي روزهاي شنبه و يكشنبه گذشته در تهران برگزار شد، بدون ترديد در تاريخ بعنوان «نقطه عطف درخشان» ثبت مي شود. در اين بين سخنراني حضرت امام خامنه اي- دامت بركاته- بعنوان برجسته ترين كلام پيرامون موضوع فلسطين در طول 70 سال گذشته ارزيابي خواهد شد. «اجلاس» و «كلام امام» از نظر زمان و مكان انطباق كاملي با «آنچه بايد باشد» داشت. چرا كه اجلاس تهران در شرايطي برگزار شد كه قدرت هاي بين المللي بازيگردان و دست اندركار سناريويي شدند كه ملك عبداله سعودي و محمود عباس در آن نقش هاي خطرناك و شرم آوري را بعهده داشتند. در اين سناريو نام «فلسطين» گروگان انهدام حقيقت بزرگ فلسطين قرار گرفته بود. روي صحنه سخن از فلسطين و پشت صحنه سخن از انهدام كامل فلسطين بود. در اين ميان وانمود مي شد كه بيش از 130 دولت دنيا كه همه دولت هاي كشورهاي عرب و مسلمان جزء آن هستند نقشي را در اين برنامه بعهده دارند و مخالفان آن آمريكايي ها و صهيونيست ها هستند درحاليكه سناريو اساساً در واشنگتن و تل آويو نوشته شده و در پايتخت هاي عربي و اروپايي دست به دست شده بود. كنفرانس تهران مانند نورافكني بود كه توانست دست هاي پشت صحنه و محتوا و مقصود واقعي سناريو را برملا نمايد. پيش از اين آمريكايي ها و صهيونيست ها با جعل واقعيت توانسته بودند كشورهاي دنيا را به دو دسته ظاهري تقسيم نمايند كشورهايي كه با سناريو موافقند و اين ها در اكثريت مطلق معرفي مي شدند بگونه اي كه قادرند 130 رأي سناريو را تضمين نمايند و كشورهايي كه با سناريو مخالفند و بخاطر منافعشان! با سناريو مخالفند و بعد آنچنان تبليغاتي به راه انداختند كه تو گويي رأي به سناريو مخالفت با آمريكا و اسرائيل است و حال آنكه سناريو اساساً توسط همين ها تنظيم شده بود براي اينكه كمترين ترديدي باقي نماند كافي است كه نگاهي به مواضع و برنامه رؤساي جمهور آمريكا از جيمي كارتر تا اوباما بياندازيد تا ببينيد همه آن ها تلاش مي كردند تا با نقاشي شكلي بنام فلسطين، فلسطين را از صفحه روزگار براندازند. كنفرانس تهران و «نه بزرگ» آن به سناريو نشان داد كه جهان اسلام آن نيست كه در نيويورك نشان داده مي شود و فلسطين يك نقاشي در خيال انسانها و تاريخ نيست بلكه سرزميني است با حدود و ثغور و مرزهاي مشخص و صاحبان كاملا شناخته شده. اين فلسطين نه تنها ريشه معين در جغرافياي منطقه بلكه ريشه روشن در باورها، اعتقادات و سنن اين «منطقه اسلامي» دارد. مواضع محكم و روشن رهبر معظم انقلاب در اين كنفرانس با بياني رسا و بي گره- كه در قالب متعارف ديپلماسي هاي چند پهلو نمي گنجد- ارائه گرديد و فضاي بحث فلسطين را آنچنان روشن كرد كه بعضي از ديپلمات هاي كاركشته را كه گمان مي كردند در برابر طرح فتنه انگيزانه و تودرتوي غرب راهي جز «همراهي» يا «خاموشي» باقي نمانده است، به تحسين و اعجاب واداشت. رهبري موسي گونه در برابر فتنه سحرانگيز فرعون به گونه اي بارز توانست بازي را به نفع مؤمنين دگرگون كند. امروز اگرنگاهي به رسانه هاي غرب و وابستگان منطقه اي آنان- كه همان سحره فرعونند- بياندازيم بهت و حيرت آنان را- به مصداق «فبهت الذي كفر» مشاهده مي كنيم. كاملا واضح است كه نقشه آنان بهم خورده وگرنه چرا رسانه هاي آمريكايي و صهيونيستي كه تا ديروز محمود عباس را -علي الظاهر- تهديد مي كردند حالا طرح او را يك «راه حل منطقي» معرفي مي نمايند و مقامات فرانسوي و آمريكايي طي دو روز گذشته از محمود عباس بعنوان رهبري خردمند ياد نمودند اين نشان مي دهد كه سناريو هوا رفته و دوباره روز از نو روزي از نو شده است. ادبيات اجلاس تهران به سرعت بر موضوع فلسطين سايه افكند و ادبيات سازش- نظير دولت فلسطين در سرزمين هاي 67 و فلسطين بر اساس قطعنامه، 242 و 338- به محاق رفت. واژه فلسطين از «نهر تا بحر»و «آزادي همه فلسطين و نه بخشي از آن» از آنچنان گيرايي برخوردار بود كه رسانه هاي غرب هم نتوانستند از اعتراف به اهميت آن خويشتنداري نمايند. فلسطين از نهر تا بحر در واقع به معناي همه فلسطين است چرا كه نهر اردن در شرقي ترين و بحر مديترانه در غربي ترين نقطه مرزي فلسطين است. اين ادبياتي بود كه در اجلاس تهران بارها با زبان هاي مختلف و توسط ميهمانان رسمي و غيررسمي تكرار شد و رمضان عبدالله شلح آن را با واژه رفح- جنوبي ترين نقطه- تا رأس ناقوره- شمالي ترين نقطه فلسطين- بيان كرد مسلماً اين ادبيات روح تازه اي به مردم فلسطين و مردم منطقه مي دهد همچنانكه در اجلاس نماينده جوانان انقلاب مصر با حرارت بي سابقه اي گفت: آنگاه كه ما به قدرت برسيم براي لحظه اي وجود رژيم صهيونيستي را در كنار خود تحمل نخواهيم كرد. اين ها بخش اندكي از تأثير ادبيات حاكم بر اجلاس تهران بود و مسلماً شاهد رويش هاي ديگري از اين ادبيات بر گفتمان مسلمانان پيرامون فلسطين خواهيم بود. در اجلاس تهران تكليف «بديل ها» هم روشن شد. بديل ها طرح هايي هستند كه با نمايي حق به جانب و احياناً عبارت هايي فريب دهنده، مخاطب را از مقصد اصلي خود باز مي دارد و به امورات فرعي و بي اهميت سرگرم مي كند. در طول تاريخ همواره بديل ها به موازات چهره نمايي حق به ميدان آمده اند. درباره حقيقت فلسطين چند بديل مطرح شده اند. 1- بديل سازمان ملل در طول تاريخ اشغال فاجعه بار و غمگنانه فلسطين قدرت هاي حاكم بر سازمان ملل وانمود كرده اند كه عزمشان براي دفاع از حق مردم فلسطين جزم است و براي جا انداختن اين هدف تاكنون بيش از 30 قطعنامه و دهها بيانيه را صادر كرده اند ولي دريغ از يك اقدام كوچك عملياتي كه واقعي بودن اين «ابراز همدردي ها» را به اثبات برساند بلكه امروز مي توان با قاطعيت گفت كه همه اين ابراز همدردي ها براي تزريق خوشخيالي ميان مسلمين و بخصوص فلسطيني ها بوده است كما اينكه اين همدردي ها هميشه زماني ابراز شده اند كه عزمي در ميان فلسطيني ها يا مسلمانان براي جمع كردن بساط صهيونيست ها جزم شده بود. 2- بديل بازي دوگانه بعضي از دولت ها نظير تركيه و قطر كه در رسانه و ادبيات سياسي وانمود مي كنند كه از آرمان فلسطين حمايت مي نمايند ولي در عمل رابطه با رژيم غاصب را ولو به قيمت خشم مسلمانان و شهروندان كشور خود، ادامه مي دهند. اين بازي دوگانه از زمان اشغال فلسطين توسط صهيونيست ها و حتي قبل از آن آغاز شد. شما به نامه «شريف حسين» حاكم مكه به انگليسي ها در سال هاي آغازين قرن بيستم كه حاوي ابراز رضايت او از تحويل فلسطين به يهودي ها بود، نگاه كنيد همان زمان شريف حسين در سخنراني خود از سرنوشت فلسطين ابراز نگراني مي كرد! حالا هم اين راه و رسم توسط اردوغان و شيخ حمد و... ادامه دارد. تجربه نشان داده كه اين حاكمان در پشت صحنه براي حفظ رژيم صهيونيستي تعهد سپرده و در روي صحنه خود را حامي فلسطين معرفي مي كنند تا بلكه بتوانند در مبارزه واقعي مسلمانان و فلسطيني ها عليه رژيم صهيونيستي خلل وارد نمايند. 3-يكي ديگر از طرح هاي بديل بحث حمله نظامي به رژيم صهيونيستي است. اين زمزمه گاه و بيگاه توسط افرادي نظير معمر قذافي مطرح شده و البته نسخه اي است كه در فاصله سالهاي 1948 تا 1973- 1327 تا 1352- آزموده شده و نتيجه اي دربر نداشته است. اين طرح چرا مطرح مي شود و چه كساني آن را مطرح مي نمايند؟ اين طرح را عمدتا كساني مطرح نموده اند كه هيچگاه يك تير هم به سمت رژيم غاصب شليك نكرده اند ولي براي آنكه مانع به نتيجه رسيدن طرح هاي ديگر براي كمك به فلسطيني ها شوند، از جنگ حرف مي زنند بدون آنكه نشانه اي از عزم در آن ديده شود. تنها خاصيت اين طرح تاكنون اين بوده كه رژيم صهيونيستي به نام اينكه در معرض تهاجم نظامي قرار دارد، هر روز به توانايي نظامي خود افزوده است. 4- يكي ديگر از طرح هاي بديل مقابله با يهوديان و به تعبير جمال عبدالناصر ريختن يهوديان به دريا بود كه توام با خشم شديد نسبت به پيروان يك دين و ديني كردن مبارزه اي بود كه طرف اصلي آن نه پيروان حضرت موسي(ع) بلكه طرف اصلي آن صهيونيست هاي بي دين بودند. شعار ناصر و كساني كه پس از او از اين ايده حرف زدند، يهودي ها را در دنيا به نفع رژيم صهيونيستي وارد عمل مي كرد كه كرد چرا كه صهيونيسم با يهود يكي تلقي مي شد. در اجلاس تهران طرحي ارائه شد كه در عين دفاع قاطع از حق فلسطيني ها، از دو سو متضمن محترم شمردن حقوق و حرمت يهوديان بود. رهبر معظم انقلاب اسلامي از يك سو فرمودند در رفراندوم تعيين سرنوشت يهودي هاي فلسطيني هم شركت نمايند و از سوي ديگر فرمودند تعيين تكليف وضعيت يهوديان مهاجر را دولتي تعيين كند كه پس از همه پرسي تعيين سرنوشت روي كار مي آيد. براساس نظر حضرت امام خامنه اي- دامت بركاته- آزادي فلسطين الزاما به جنگ نياز ندارد، اگر مسلمانان همه از طرح سياسي همه پرسي در فلسطين حمايت كنند و همت خود را براي پذيرش آن توسط ديگران مصروف گردانند، فلسطيني بودن جنگ هم به پيروان آن برمي گردد. در واقع طرح مورد اشاره رهبري، طرحي است كه با روحيه و منطق ميانه روترين و ضعيف ترين كشورها و ملت هاي دنيا هم انطباق پيدا مي كند و از اين رو مي تواند به يك گفتمان فراگير در دنيا تبديل شود. البته اين طرح مانع از آن نيست كه كشورهاي پيشرو و انقلابي مسئوليت هاي بيشتر و حساس تري را در باب فلسطين بعهده بگيرند كما اينكه ايران كه اين طرح سياسي را ارائه مي كند، خود در نقطه فرماندهي مقاومت ايستاده و با تمام قوا از فلسطيني ها حمايت مي كند. در اجلاس تهران طرح هاي بديل به درستي افشا گرديدند و اين در حالي بود كه پيش از اين ايران بخاطر ملاحظات سياسي از موضعگيري در برابر كشورهايي نظير تركيه و قطر خودداري مي كرد. يك نكته كليدي ديگر اجلاس تهران و «كلام امام» ارزيابي دقيقي بود كه از وضع كنوني آمريكا و اسرائيل ارائه گرديد. آقا فرمودند: «امروز رژيم صهيونيستي منفورتر، ضعيف تر و منزوي تر از هميشه و حامي اصلي اش آمريكا گرفتارتر و سردرگم تر از هميشه است.» در تبليغات سياسي وانمود مي شد كه صهيونيست ها ابتكار عمل را در دست دارند و در شرايطي هستند كه هر چيز را مي توانند به كشورهاي دنيا تحميل نمايند. سخنان آقا پرده ضخيمي كه بر روي واقعيت كشيده شده بود را از بين برد. واقعيت اين است كه اسرائيل طي 30 سال گذشته در هيچ صحنه اي نتوانسته، ماجرا را به سود خود فيصله دهد و طي ماههاي اخير بخش اعظم جاپاهاي خود در منطقه را از دست داده و در سطح بين المللي هم از موقعيت اين رژيم كاسته شده و در فضاي داخلي نيز طي هفته هاي اخير شاهد انواع نابساماني ها بوده است. آمريكا كه مهمترين پشتيبان رژيم صهيونيستي است نيز عليرغم آن همه هزينه طي دهه هاي اخير- و بخصوص از 11سپتامبر 2001 به بعد- هيچ موفقيتي در منطقه خاورميانه نداشته و شكست هاي پي درپي را پذيرا شده است. بنابراين در اين شرايط به عزم و اراده مؤمنين نياز است تا فلسطين به آغوش اسلام بازگردد و اين آن چيزي است كه در اجلاس تهران مطالبه گرديد و آثار آن در لبيك هاي حاضران و غايبان ديده شد پس باور كنيم كه صبح نزديك است.